مرا به خانه ای برد و قصد تعرض به من را داشت

دختر جوان بعد از فرار از خانه به دلیل ناسازگاری با مادرش با واقعیت های تلخی در محیط بیرون از خانه آشنا شد که در نهایت به پلیس پناه برد.

به گزارش 9 صبح ؛ مادرم خیلی عصبی و پرخاشگر است مداوم من را کنترل می کند، همیشه به من امر و نهی می کند، سرزنش می کند، داد می زند، هیچ وقت با من درست و مهربان صحبت نمی کند، وسایل من را چک می کند، من او را دوست ندارم....

 با توجه به این شرایط تا کلاس هشتم بیشتر درس نخواندم و سعی می کردم از خانه بیرون بروم اما مادرم همیشه من را کتک می زد، تا اینکه تمام پول های مادرم را برداشتم و با تصمیمی اشتباه و عجولانه، 20 روز قبل از خانه فرار کردم...

روز اول به یک کافه رفتم، آنجا با پسری هم سن و سال خودم آشنا شدم و گفتم من جایی ندارم بروم و از خانه فرار کردم، این پسر سعی می کرد که با پلیس تماس بگیرد و من را به خانه برگرداند اما من اجازه ندادم و از آنجا هم بیرون آمدم و چند شبانه روز آواره کوچه و خیابان بودم.  

روزها و شب ها را به سختی پشت سر می گذاشتم؛ در پارک و خیابان با چند نفری دوست شده بودم که به من سیگار و مواد مخدر می دادند و یک شب یکی از آنها من را به خانه ای برد و قصد تعرض به من را داشت که با داد و فریاد و گریه کنان از آنجا فرار کردم.

در حین فرار به ماموران پلیس برخوردم و از آنجا که مادرم دنبال من می گشت و من از این همه دربه دری خسته شده بود با آنها به کلانتری آمدم تا پیش خانواده ام برگردم.

به پشت سرم که نگاه می کنم به جز پشیمانی چیزی نمی بینم و می خواستم به خاطر یک کار بچه گانه زندگی خود و خانواده ام را تباه کنم. 

رکنا

نظر شما