پایان کابوسهای جوانی که زیر تیغ بود

پسری جوان که به اتهام قتل، در یک قدمی چوبه دار بود و هر شب کابوس طناب دار می دید، با گذشت پدر مقتول از مجازات قصاص گریخت.
به گزارش 9صبح؛ اوایل بهمن سال ۱۴۰۱ گزارش یک درگیری واقع در جنوب پایتخت به پلیس اعلام شد. با حضور ماموران در محل حادثه مشخص شد که پسری جوان هدف ضربات چاقو قرار گرفته و به بیمارستان انتقال یافته است. اگرچه پزشکان تمام تلاش خود را برای نجات پسر جوان به کار گرفته بودند اما شدت خونریزی و جراحت به حدی بود که او به کام مرگ رفت. در این شرایط پرونده جنایت دردادسرای جنایی تهران تشکیل شد.
ماجرای درگیری چه بود؟
کارآگاهان جنایی در نخستین گام به تحقیقات میدانی پرداختند که مشخص شد مقتول به همراه دو نفر از دوستانش در حال قدم زدن در خیابان بودند که ناگهان یک دستگاه موتورسیکلت با دو سرنشین، به سرعت ازکنار آنها عبور کردند. همین موجب شد تا مقتول و دوستانش به آنها تذکر بدهند و درگیری بر سر این موضوع پیش پا افتاده و جزیی میان آن دو گروه شکل بگیرد. هرچند درگیری نخست با وساطت و میانجی گری مردم، ختم به خیر شد اما دقایقی بعد، درگیری دوم میان این دو گروه شکل گرفت که پایان خوشی نداشت و به جنایت منجر شد.
دستگیری
عاملان این درگیری مرگبار پس از این حادثه گریخته بودند اما فرار آنها خیلی طول نکشید و هر ۳ نفر دستگیر شدند. یکی از آنها به جنایت اعتراف کرد و گفت ناخواسته مرتکب قتل شده است. او گفت: آن روز من و دوستم سوار بر موتورسیکلت و در حال چرخیدن در خیابان ها بودیم. ناگهان از کنار مقتول و دو نفر از دوستانش عبور کردیم اما آنها به ما تذکر دادند که چرا سرعتمان زیاد است. وی ادامه داد: اعتراض آنها بی مورد بود چون ما سرعتی نداشتیم. همین سبب درگیری میان ما شد که شاهدان، وساطت کردند و به دعوای ما پایان دادند. این اما پایان ماجرا نبود چرا که ساعتی بعد، مجددا آنها را در همان محدوده دیدیم. ما در حال موتور سواری بودیم و آنها همچنان پیاده روی می کردند. بار دوم هم به ما تذکر دادند به دلیل سرعت بالا. درگیری دوم اما شدید تر بود و من ناخواسته با چاقو ضرباتی به مقتول زدم اما قصد گرفتن جان او را نداشتم. به شدت پشیمانم و عذاب وجدان دارم.
قصاص
عامل این درگیری مرگبار در دادگاه کیفری محاکمه و به قصاص محکوم شد. با قطعی شدن رای، پرونده به شعبه چهارم اجرای احکام فرستاده شد تا مقدمات اجرای حکم فراهم شد. از سوی دیگر تلاش تیم صلح و سازش دادسرای جنایی تهران به دستور قاضی امین کرمانی نژاد سرپرست اجرای احکام، برای جلب رضایت اولیای دم آغاز شد. درحالیکه از زندان خبر می رسید که قاتل، توبه کرده و رفتارهای مناسبی دارد اما ولی دم که پدر مقتول بود، اصرار بر قصاص قاتل پسرش را داشت.
تصمیم بزرگ
تلاش تیم صلح و سازش ادامه داشت تا اینکه صبح دیروز پدر مقتول در دادسرا حاضر شد و گفت به خاطر رضای خدا و آرامش روح پسرش، تصمیم گرفته قاتل را ببخشد. او گفت: چند شبی است که مدام خواب پسرم را می بینم. از سوی دیگر شنیدم که قاتلش توبه کرده و تصمیم گرفته انسان درستی شود. من معتقدم که خدا جان بخشیده و خودش جانی را می گیرد. به همین دلیل تصمیم گرفتم به قاتل پسرم، پیش از آنکه پای چوبه دار برود، زندگی ببخشم. با این کار هم، خدا راضی است و هم روح پسرم در آرامش خواهد بود.
با بخشش ولی دم، قاتل از چوبه دار فاصله گرفت تا به زودی از لحاظ جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه برود.
نظر شما