سفر بیبازگشت رئال مادرید در برنابئو؛ وقتِ بازسازی فرا رسیده آقای پرز!

آرسنال تمام ضعفهای رئال مادرید که در فصول اخیر صرفا با جام پوشانده شده بود را برملا کرد.
به گزارش 9 صبح؛ جود بلینگام گفته بود تمام هفته در مادرید از کامبک حرف میزدند. تا وقتی که در امارات با سه گل در برابر آرسنال تحقیر شدند، این واژه را بارها و بارها شنیده بود: «رِمونتادا، رِمونتادا، رِمونتادا»
«صادقانه بگویم، شاید یک میلیون بار این کلمه را شنیدم.»
در برنابئویی که جای سوزن انداختن نبود، رِمونتادایی در کار نبود. نهفقط نیامد، بلکه رئال مادرید با وجود حمایت طرفدارانش حتی به بازگشت هم نزدیک نشد. در واقع، حتی اگر ۱۰ میلیون بار هم تکرار میکردند، فرقی نمیکرد. کلمات و گذشته، جای حال و عمل امروز را نمیگیرند و آرسنال با کلاس و کیفیت درخشان خود، بدون هیچ شعار اضافهای، کار را در خانهی پادشاه اروپا تمام کرد.
بزرگترین اتفاقات در دیگ جوشان سانتیاگو برنابئو، هیچ ارتباطی به رئال نداشت. همهچیز از دل و ذهن و پای چپ جادویی بوکایو ساکا برخاست. ساکایی که نهفقط با تکنیک، بلکه با شجاعت و روحیهاش آرسنال را به برد ۲-۱ رساند و آنها را به نیمهنهایی لیگ قهرمانان فرستاد؛ جایی که باید با غول فرانسوی به نام پاریسنژرمن روبهرو شوند.
او آنقدر خوب بود که کارواخال -که بهخاطر صدمهدیدگی طولانی در ترکیب رئال جا نداشت- بعد از پایان نیمه اول و پیش از ورود ساکا به رختکن، مستقیماً با او دستبهیقه شود!
و همهی اینها در حالی بود که ساکا در همان دقایق ابتدایی، یک پنالتی را برای توپچیها از دست داد؛ آن هم به بدترین شکل ممکن، با یک پاننکای ناموفق که تیبو کورتوا بهراحتی آن را مهار کرد. ضربهای که میتوانست آرسنال را خیلی زود به آرامش برساند و رئال را بیشازپیش تحت فشار قرار دهد.
ساکا بعدا همین ضربه چیپ را تلافی کرد
نکته این بود؛ ساکا خودش را پنهان نکرد. جا نزد، عقب نکشید و در حسرت شانس از دسترفته نسوخت و آب نشد.
در نیمهی دوم، ارزشهای واقعیاش را نشان داد؛ با گلی دیدنی که خیال تیم و هواداران آرسنال را راحت کرد. عملکرد آرسنال در این شب تاریخی برای باشگاه لندنی، با گل گابریل مارتینلی در وقتهای اضافه کامل شد؛
گل انفرادیای که نقطهی پایان یکی از بزرگترین نمایشهای اروپایی، نهتنها در این فصل، بلکه در تمامی فصول تاریخ آرسنال بود.
بیجا نبود که آرتتا پس از بازی گفت:
ساکا باورنکردنیه. اون پنالتی میتونست نقطهی عطف بازی باشه، ولی نحوهای که باهاش کنار اومد، شخصیتی که از خودش نشون داد، توی این سن، توی همچین ورزشگاهی... واقعاً باورنکردنی بود.
در پایان، برتری آرسنال چیزی فراتر از قاطع بود؛ کاملاً مسلط، کاملاً مطمئن.
وقتی سوت پایان به صدا در آمد، آرسنال با برتری ۵-۱ در مجموع، تیمی را تحقیر کرده بود که ۱۵ بار قهرمان این رقابتها شده؛ تیمی که خیال میکرد همهچیز برای یک قهرمانی دیگر مهیاست.
اما واقعیت و حقیقت امر این است که مادرید واقعاً ناامیدکننده ظاهر شد. خودشان میدانند. آنچلوتی و تمامی هواداران پرشور این تیم؛ تیمی بینظم، از همگسیخته، بیظرافت و بدون ذرهای خلاقیت.
آرسنال هفتهی پیش آنها را در لندن در هم کوبید و در برنابئو هم با صلابتی مثالزدنی، همهچیز را تحت کنترل داشت.
بعد از بازی، کارلو آنچلوتی، سرمربی مادرید، با سیلی از پرسشها دربارهی آیندهاش مواجه شد. او بارها تکرار کرد که شایعات مربوط به کنارهگیریاش صحت ندارد.
در حالیکه در پایان، هواداران آرسنال در گوشهای از طبقهی بالای این ورزشگاه باشکوه، مشغول تمسخر هواداران میزبان بودند: «شماها اومدید فقط آرسنال رو ببینید... اومدید فقط آرسنال رو ببینید!»
این شعار بارها و بارها در برنابئو طنینانداز شد.
برنابئو پیش از بازی، به اوج هیجان رسیده بود. حتی طراحی نمایشی هواداران هم بینقص بود؛ ردیفی از هواداران پشت یکی از دروازهها ــ بیش از هزار نفر با لباس سفید ــ تیفویی عظیم را بالا برده بودند: تصویری از یک خدای ریشو با رنگهای رئال مادرید که مهرههای شطرنج را سرنگون میکرد.
دو مهره با لباسهای اتلتیکومادرید و منچسترسیتی بودند؛ قربانیان قبلی مادرید در این فصل لیگ قهرمانان. یکی دیگر هم قرمز آرسنال را به تن داشت. پیام کاملاً واضح و روشن بود: عظمت طراحی آنها، بسیار بهتر از نمایش مادرید در طول این نبرد بود.
هر تکل از بازیکنان مادرید با فریاد شادی و هر برخورد از سوی آرسنال با فریادهای انتقامجویانه همراه میشد.
ازاینرو، وقتی کیلیان امباپه در دقیقهی دوم، توپ را با سینه وارد دروازه کرد، برنابئو و مادرید منفجر شد؛
اما پرچم آفساید بالا رفت و شادی کوتاهمدت، فروکش کرد. این گل میتوانست تمام سناریوی بازی را تغییر دهد و «رمونتادا» واقعاً آغاز شود. نشد.
آرسنال از همان دقایق ابتدایی، شروع به دردسرسازی برای میزبان کرد؛ بهخصوص بوکایو ساکا، که دقیقاً همان کاری را ادامه داد که در امارات تمام کرده بود. او دوباره شروع کرد به عذاب دادن داوید آلابا. آلابا برای زهر چشم گرفتن اولیه، با یک تکل خشن، ساکا را سرنگون کرد و فرانسوا لتکسیه، داور فرانسوی، درجا به او کارت زرد داد.
خیلی زود در دقیقه ۱۱، یک مکث دیگر در میان فریادهای التماسآمیز و پرشور هواداران رئال ایجاد شد. داور، بازی را به خاطر خطای رائول آسنسیو روی میکل مرینو متوقف کرد، برخوردی از سوی که در لحظه از دید داور دور مانده بود، اما VAR آن را شکار کرده بود. لتکسیه خودش صحنه را در مانیتور کنار زمین دید و بدون هیچ تردیدی، در اعجاب همه، نقطه پنالتی را نشان داد.
ساکا پشت توپ ایستاد. در مقابل انبوه هوادارانِ سراپا سفیدپوش رئال مادرید. او منتظر ماند تا کورتوا جهتش را انتخاب کند و سپس سعی کرد با یک پاننکای زیرکانه، توپ را از بالای سرش عبور دهد. تصمیمی غلط بود. ضربهاش بد زده شد، خیلی نرم، و تیبو کورتوا با دست چپ کشیدهاش، توپ را دفع کرد و ساکا و آرسنال را ناکام گذاشت.
در آنجا خیلیها فکر میکردیم این لحظه، شانس بازگشت دیگری برای رئال خواهد بود.
انرژی پرهیجانتری در استادیوم بهراه افتاد و کورتوا سیو خود را با شور و حرارت جشن گرفت. ساکا دستهایش را روی صورتش گذاشت و همتیمیهایش بلافاصله سراغش رفتند تا دلداریاش بدهند. رئالیها میدانستند از مرز سقوط گریختهاند.
بازی بار دیگر به مدت طولانی متوقف شد. در دقیقه ۲۲، امباپه از روی ضربه ایستگاهی آسنسیو در داخل هجده، خود را به زمین انداخت و مدعی شد دکلان رایس او را کشیده است. داور بار دیگر نقطه پنالتی را نشان داد، برای ششمین بار در هفت بازی این فصل لیگ قهرمانان.
رایس عصبانی بود و با قاطعیت سعی داشت برای همه بازیکنان توضیح دهد هیچ برخوردی صورت نگرفته، و رودیگر با تنهای سنگین، او را از داور دور کرد تا جلوی اعتراضاتش را بگیرد. این اولین حرکت از سری حرکات تند رودیگر در طول بازی بود. کار به جایی رسید که او رسماً با پای خود روی شکم مدافع چپ آرسنال، مایلز لوئیس اسکلی ایستاد ولی از کارت، جان سالم بهدر برد.
بررسی VAR طولانیتر از این حرفها شد؛ داوران وار، بین تصمیم مانده بودند. لتکسیه مجبور شد بالاخره به سمت مانیتور برود. صحبت از این بود که امباپه شاید در موقعیت آفساید بوده و حتی شیرجهاش بیش از حد نمایشی و اغراقآمیز به نظر میرسیده است. داور در نهایت تصمیمش را تغییر داد. تصمیمی شجاعانه بود، که رئال را در برزخ قرار داد و آرسنال با تمرکز بیشتر ادامه داد.
در پایان نیمه اول، هفت دقیقه وقت اضافه گرفته شد، اما آرسنال همه سانترهای رئالیها را با هوشمندی مدیریت کرد. آنها با درایتی بینقص دفاع میکردند. وینیسیوس جونیور بارها و بارها به سوی یورین تیمبر یورش برد، اما تیمبر هر بار او را به بنبست کشاند.
آرسنال نیمه دوم را با اعتمادبهنفس آغاز کرد. مارتینلی با حرکات نمایشی و فریبندهاش، لوکاس واسکز را حسابی با بازیهای خود کلافه کرده بود. کمتر تیمی به برنابئو میرود که آنقدر توپ را در اختیار داشته باشد که هوادارانش با هر پاس، فریاد «اوله» سر بدهند.
در میانههای نیمه، آرسنال بالاخره به آنچه لایقش بود رسید. ساکا آغازگر و تمامکننده حرکت بود؛ ابتدا توپ را در جناح راست جمع کرد، سپس پاس داد، در امتداد محوطه جریمه حرکت کرد و سر بزنگاه، روی یک پاس عالی از مرینو ظاهر شد و توپ را به نرمی و استادی از بالای بدن کورتوا عبور داد. ضربه کاری در قلب رئال و رئالیها نشست. دیگر هیچکس، حتی خوشبینترین دوستداران رئال، به بازگشت فکر نمیکرد.
کورتوا که با شتاب از دروازه بیرون آمده بود، اینبار مغلوب لمس لطیف ساکا شد. گلی در روح و حالوهوای پنالتی پاننکا را داشت، ولی در تلاش اولیه در اجرای آن، شکست خورده بود. اما این برتری دوام چندانی نداشت. تنها دو دقیقه بعد، ویلیام سالیبا در پشت محوطه جریمه تعلل کرد و وینیسیوس معطلش نکرد و توپ را به درون دروازه فرستاد.
این تنها دلگرمیای بود که مادرید به دست آورد، اما حتی از همان هم نتوانست بهرهای ببرد. آرسنال دوباره سلطهاش را بر بازی تحمیل کرد و دیگر در هیچ لحظهای احساس خطر نکرد؛ تا زمانی که گابریل مارتینلی در واپسین دقایق کار را تمام کرد و تیر خلاص را زد.
تیر خلاص بر پیکر تیمی رنجور
باید از دکلان رایس هم گفت؛ او در بازی رفت، با توانایی غافلگیرکنندهاش در زدن دو ضربه فوقالعاده آزاد، قهرمان میدان بود، اما بهترین عملکرد دوران حرفهایاش را در این دیدار ارائه کرد. او همهجا بود. انگار با دو ریه میدوید؛ همهجا بود و با دوندگی بیوقفهاش در طول تمامی بازی، از یک سوی برنابئو به آن سو میرفت و با تکلهای بینقصش، تقریباً تمام حملات رئال مادرید را متوقف میکرد و اجازه ایجاد فرصتی برای ساختن یک موقعیت جدی نمیداد. یک نمایش کامل و بینقص و تماشایی بود.
این بار خبری از معجزه یا حماسهای دیگر در سانتیاگو برنابئو برای رئال مادرید نبود. شکستی سنگین و تحقیرآمیز در مجموع دو بازی با نتیجه ۵-۱.
تیترهای چهار رسانهی بزرگ اسپانیا همه در یک راستا بودند. مارکا نوشت: «وقتی بازی نمیکنی، معجزهای هم در کار نیست». روزنامه آس با طعنه نوشت: «همهاش فقط یک رؤیا بود».
روزنامه اسپورت با اشاره به امباپه و صدمهدیدگی او تیتر زد: «نه لیگ قهرمانان، نه امباپه». و موندو دپورتیوو هم با بازی کلامی بر روی نام بوکایو ساکا و عبارت اسپانیایی "Se acabó" (یعنی "همهچیز تمام شد")، تیتر زد: «Sakabó».
در انگلستان، رسانهها با دستاورد آرسنال تیتر زدند. روزنامه سان با بازی کلامی بر نام رئال مادرید نوشت: «It’s just Real» (حقیقت دارد). گاردین هم نوشت: «ساکا و مارتینلی، آرسنال را به نیمهنهایی بردند». و در فرانسه، زادگاه امباپه، روزنامه اکیپ تیتر زد: «Rendez-vous raté» (قرار از دست رفت). رسانه RMC Sport این مسابقه را چنین توصیف کرد: «مبارزهای محتوم، مصدومیتی تلخ، شب عذابآور امباپه و مادرید بود».
کارلو آنچلوتی و رئال مادرید یک دوران فوقالعاده را پشت سر گذاشتهاند، اما حالا به نظر میرسد سرنوشت، وقت جدایی نهایی آنها را رقم زده است.
گفته میشود کارلتو حتی قبل از پایان فصل اخراج خواهد شد!
رئال مادرید از نفس افتاده، آنها فقط سایهای از تیمی بودند که در سالهای گذشته همیشه راهی برای پیروزی پیدا میکردند. حتی با وجود استعدادهایی مثل کیلیان امباپه، جود بلینگام و وینیسیوس جونیور، آنها نتوانستند کمترین اثری بر خط دفاعی آرسنال بگذارند.
هر تیمی بالاخره به این نقطه میرسد؛ فقط کافیست به منچسترسیتی این فصل نگاه کنیم، آنها هم دقیقاً همین دوران را میگذرانند. وقتِ بازسازی فرا رسیده آقای پرز!
این دوئل رفت و برگشت، بدون شک وارد کتاب تاریخ باشگاه آرسنال خواهد شد؛ و هواداران این تیم خیلی زود فراموشش نمیکنند. آرسنال اکنون اولین تیمیست که در هر دو بازی اول خود برابر رئال مادرید در ورزشگاه سانتیاگو برنابئو (در تمام رقابتها) پیروز شده است. همچنین آنها برای دومین بار موفق شدند مدافع عنوان قهرمانی لیگ قهرمانان را از رقابتها حذف کنند؛ بار اول مقابل میلان در فصل ۲۰۰۸-۲۰۰۷ بود.
و حالا فقط چهار تیم باقی ماندهاند. بعد از هشت ماه هیجان در این فرمت جدید لیگ قهرمانان، حالا فقط چهار تیم باقی ماندهاند تا یکی از آنها به جام «گوشگنده» برسد. بهترین بخش ماجرا؟ قهرمان جدیدی خواهیم داشت.
سفر مادرید بیبازگشت بود و اکنون توپچیها بعد از تنها سومین باری که وارد مرحله نیمهنهایی لیگ قهرمانان شدند، باور دارند میتوانند برای نخستین بار در تاریخ خود به قهرمانی اروپا دست یابند. آنچه حتی تیم تسخیرناپذیر دوران آرسن ونگر بزرگ، با بزرگانی چون ویرا، آنری و برگکمپ و... خیلیهای دیگر به آن دست نیافت.
آرتتا و مردان جوانش تاریخ نوی جدیدی را برای آرسنال مینویسند. قدم بعدی در برابر پاریسی است که مانند مردان قرمزپوش لندن، سالهاست بهدنبال جام گمشده و گرانبهای خود است. نبرد مردان حریصی خواهد بود که برای دستیابی به رؤیای خود تا پای جان تلاش خواهند کرد.
منبع: طرفداری
نظر شما