قتل دردناک دانش آموز ۷ ساله | چطور دلش آمد؟

به گزارش 9 صبح، راننده سرویس مدرسه که پسر ۷ساله‌ای را ربوده و با انداختن در قنات متروکه باعث مرگ وی شده بود، صحنه قتل او را بازسازی کرد، این در حالی است که او در برابر انگیزه قتل سکوت کرده است.

ابراهیم هفت ساله که در کلاس اول دبستان درس می‌خواند ظهر 2 اسفند سال گذشته، در محله بهشتی شهر  سمنان  ناپدید شد. با شکایت خانواده‌اش، راننده سرویس مدرسه در این ماجرا بازداشت شد و بعد از چند هفته اعتراف کرد که ابراهیم را داخل قناتی در حاشیه شهر انداخته و باعث مرگ وی شده است.

پس از این اعتراف، جست‌وجوها برای یافتن پسر دانش‌آموز آغاز شد و 5 فروردین امسال لباس فرم مدرسه کودک در یکی از انشعاب‌های قنات قدیمی پیدا شد. اطراف محل پیدا شدن لباس خاکبرداری شد و سرانجام پیکر پسر بچه پیدا شد. با دستور روح ا...فراتی، بازپرس شعبه سوم دادسرای عمومی و انقلاب شهر سمنان، متهم چند روز پیش در حضور تیم پلیس جنایی صحنه  قتل  را بازسازی کرد. قرارشد  پزشکی قانونی  علت اصلی مرگ کودک را مشخص کند.

پدر ابراهیم در این باره گفت: دو سالی می‌شد برای دختر ۱۱ساله‌ام سرویس مدرسه گرفته بودیم و به راننده سرویس اطمینان داشتیم. گاهی نیز پسرم با آنها به مدرسه می‌رفت. عصر دوم اسفند سال گذشته که خواهرش آمد، فهمیدیم راننده سراغ‌شان نرفته است. راهی مدرسه پسرم شدم. آنجا تعطیل شده و از ابراهیم خبری نبود. با همکلاسی‌هایش حرف زدیم و فهمیدم سوار پراید مشکی شده و رفته است. به راننده سرویس شک کرده و با او حرف زدم که مدعی شد از پسرم خبری ندارد.

بیمارستان‌ها و بهزیستی را جست‌وجو کردیم اما اثری از پسرم نبود. درادامه به پلیس آگاهی سمنان رفتیم و شکایت کردیم. حتی راننده خودش هم با ما به اداره پلیس آمد و پیگیر وضعیت پسرم بود. او روزهای بعد که دخترم را به مدرسه می‌برد درباره سرنوشت پسرم پرس‌وجو می‌کرد. تصویر ابراهیم را به در و دیوار شهر چسباندیم و برای یابنده مژدگانی در نظر گرفتیم. از سوی دیگر ماموران  با بازبینی دوربین‌های شهری تصویری یافتند که نشان می‌داد پسرم با راننده سرویس از شهر خارج شده و راننده روز بعد تنها به شهر بازگشته است.

وی افزود: با کشف این سرنخ، راننده سرویس بازداشت شد و بعد از چند هفته اعتراف کرد و گفت پسرم را در نزدیک مدرسه‌اش دیده و او را ربوده و از شهر خارج کرده اما وقتی فهمیده خانواده به دنبال او هستند، ابراهیم را به داخل قنات قدیمی انداخته و به خانه‌اش بازگشته است. وقتی فهمیدیم او را به داخل قنات انداخته با آتش‌نشان‌ها، مقنی‌ها و ماموران آنجا رفتیم به امید این‌که ابراهیم زنده باشد. ابتدا لباس مدرسه‌اش و بعد جسد او را پیدا کردیم. این مرد خودش دختر و پسر  دارد و پدر است چطور دلش آمده بچه‌ام را بکشد و داغدارمان کند.