شوهرم می گوید طلاق بگیر تا دوباره داماد شوم!
زن جوان گفت: شوهرم مرا درک نمیکند و مدام بهانه های الکی میگیرد، دعوا راه میاندازد و میگوید باید طلاق بگیری تا من داماد شوم.
به گزارش 9 صبح، خانمی هستم 25 ساله. 4 سال است که ازدواج کردهام و خانهدارم. شوهرم شغل آزاد دارد، ما هنوز بچه نداریم و مشکل از من است؛ اما دکتر رفتهایم و شاید نتیجه بگیریم. مشکلم این است که شوهرم مرا درک نمیکند و مدام بهانه های الکی میگیرد، دعوا راه میاندازد و میگوید باید طلاق بگیری تا من داماد شوم. ولخرج است و اوضاع اقتصادی خوبی نداریم، همیشه میخواهد جلوی دیگران کم نیاورد.
پاسخ مشاور
متاسفانه این امر مشکل بسیاری از زوجین است، وجود نرخ بالای ناباروری اولیه در ایران، حدود یک سوم تا یک چهارم زوجین است که آمار نسبتا بالایی می باشد و از سویی به دلیل بالا بودن هزینه درمان و تحت پوشش بیمه نبودن، عصبیت و ناکامی زیادی را بر زوجین تحمیل می کند. مرد احساس می کند با این همه هزینه هیچ نتیجهای نگرفته و بازنده است و زن هر روز در آرزوی مادرشدن و فرزندآوری برای همسرش دچار غمگینی و یاس بیشتری میشود. در واقع آنچه شما فرمودهاید، پیامد نسبتا جبری شرایط شماست. حال مردی خویشتن داراست و به همسر خود احترام میگذارد و یکی دیگر درخواست طلاق میکند که هردو شکل میتواند پشتوانههای دیگری نیز داشته باشد از جمله دخالت و اجبار والدین به فرزندآوری یا برعکس دعوت زوج به آرامش و صبر.
بیشتر بخوانید: برادر سنگدل خواهرش را وسط خیابان در ماشین آتش زد/ دختر جوان زنده زنده در آتش سوخت تا مُرد + فیلم
شوهرتان را درک کنید
تلاش شما برای آرامکردن همسرتان، احساس همدلی و همراهی با وی است و نه ابراز عصبیت و ناخشنودی از اینکه چرا فقط شما را به دلیل ناباروری یا به عبارتی ناتوانی در فرزندآوری برای وی مورد مواخذه قرار میدهد. نحوه گفتمان شما، درک و احترام به دغدغههای تکاملی و غریزی مردانه همسرتان باشد نه احتمالا توجیهات به نظر منطقی و حقبهجانب خود، البته این امر شاید برای شما سخت باشد ولی باعث دلگرمی وی به زندگی محبتآمیز توام با احترام نسبت به شما خواهدشد و نه صرفا زندگی جبری و گاه توام با دلسوزی.
نیاز اصلی همسر شما درک و احترام و تایید نگرانیهای مردانه وی است نه فرزندآوری شما. اگر این نیاز وی برآوردهشود به احتمال زیاد در غم و فشار عصبی ناباروری در کنار همسرش خواهد بود و نه در مقابل او.
دست از درمان برندارید
در مجموع کاری که از دست شما برمیآید تلاش بیشتر و حرفهایتر برای درمان ناباروری خود است که البته به حوصله و هزینهکرد دوطرفه نیاز دارد. با توجه به مشکل مالی همسر، دیگر بعید است ایشان بابت این امر هزینه بکنند؛ البته این زیرکی و فراست شماست که به شیوههای مختلف و با کمک والدین و خویشان به مسیر درمان ادامه دهید البته با حفظ حرمت همسرتان.
سخنی با شوهرتان
توصیه میکنم خویشتندار باشید. اگر همین امر برای خودتان رخ میداد، چه انتظاری از همسرتان داشتید؟ بد نیست هر از گاهی خود را جای وی بگذارید و حس و حال ایشان را بهتر درک کنید و از همه مهمتر اینکه همسر گرامی شما به عمد که نمیخواهد موجب رنجش شما شود بلکه این امر کاملا از دست وی خارج بوده و هیچ تقصیر یا کوتاهی از طرف او سر نزده است؛ لذا به کدام گناه نکرده، وی را مستحق طلاق میدانید؟! البته این حق شرعی و قانونی شماست که خانم شما توان باروری را داشتهباشد و فرزندآوری کند از سویی زوجیت، اصل ازدواج است و نه حتما فرزند داشتن. بنابراین پیشنهاد می کنم صبر بیشتری داشته باشید و توکل کنید و از آزار دادن همسرتان به شدت بپرهیزید.
نظر شما