ناگفتههای دختر ۱۴ ساله: شوهرم مرا میفروخت
![ناگفتههای دختر ۱۴ ساله: شوهرم مرا میفروخت](https://static3.9sobh.ir/thumbnail/8EcwgIowPI83/pekI3p3cGaq7CTw_hV3zcFA6x3_B7N7HiQyDBVrmVJNATlcXyrKmC3owbb_4Gkay-XhGg6cywoNmNH5o5eSMAWHJLeofGNXy/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA.jpg)
دختر جوان پس از بازداشت توسط اداره چهارم پلیس آْگاهی تهران: همسر جوانم مرا با خود به خانه دوستانش برد و به جای پارتی سر از خانه های کارگری و مجردی اطراف بازار تهران درآوردم. دو هفته سرگردان بودم و حامد به من مواد مخدر داد و کاری کرد که دست به دست بین افراد منحرف و سواستفاده گر بچرخم و در آخر مرا در خیابان رها کرد.
به گزارش 9 صبح، 14 سال بیشتر نداشت و افسر پرونده برایم توضیح داد دو هفته پیش از منزلشان در یکی از شهرک های اطراف تهران گریخته و بعد از 14روز سرگردانی در تهران در پارک شهر دستگیر شده است .
از دخترک که تینا نام داشت خواستم برایم از علت فرارش بگوید و اتفاقاتی در این چند روزه برایش افتاده است.
تینا گفت: چند ماه پیش از طریق اینستاگرام با پسری ساکن تهران آشنا شدم که فکر می کردم هم سن و سال خودم باشد. از او در مورد تفریحاتش پرسیدم و گفتم خیلی دلم می خواهد در یک مهمانی مختلط شرکت کنم و ببینم موادکشیدن و خوردن مشروب چه حسی دارد.
حامد گفت: اگر به تهران بیایی و زن من شوی می توانم تو را به پارتی ببرم و حسابی خوش بگذرانی!
من که از وعده های ازدواج حامد ذوق زده شده بودم و پنهانی مقداری پول و طلا از خانه مان برداشتم و راهی تهران شدم. وقتی طبق قراری که داشتیم در پارک شهر با حامد روبرو شدم به جای یک نوجوان هم سن و سال خودم با یک جوان 30ساله روبرو شدم.
حامد گفت مرا صیغه می کند پس از عقد مرا با خود به خانه دوستانش برد و به جای پارتی سر از خانه های کارگری و مجردی اطراف بازار تهران درآوردم. دو هفته سرگردان بودم و حامد به من مواد مخدر داد و کاری کرد که دست به دست بین افراد منحرف و سواستفاده گر بچرخم و در آخر مرا در خیابان رها کرد.
خسته و مستاصل مانده بودم و نه پول داشتم نه روی بازگشت به خانه ، به همین دلیل بیکار و بی هدف در پارک شهر وقت می گذراندم که همکارانتان مرا پیدا کردند و به اداره چهارم پلیس آْگاهی تهران آوردند.
افسر پرونده با خانواده ام تماس گرفته وبرای تحویل گرفتن من راهی تهران شده اند.
نظر شما