نقشه شیطانی پسر مسافرکش برای دختر جوان/ گفت مادرم می خواهد تو را ببیند و بعد ...

نقشه شیطانی پسر مسافرکش برای دختر جوان/ گفت مادرم می خواهد تو را ببیند و بعد ...

مدتی قبل از ماجرا من اصرار کردم که زودتر تکلیف را مشخص و ازدواج کنیم. او هم گفت عاشق من است و اصرار کرد به خانه‌شان بروم ولی قبول نکردم. تا اینکه روز حادثه به من گفت مادرش می‌خواهد من را ببیند. من هم قبول کردم اما وقتی وارد خانه شدم دیدم کسی نیست و...

به گزارش ۹ صبح: دختر جوان بعد از آشنایی با پسری مسافرکش فریب او را خورد و به تله شیطانی افتاد.

ماریا دختر جوانی است که از پسری شکایت و او را متهم به تعرض کرده است.

این در حالی است که پسر جوان این اتهام را رد می‌کند. ماریا برای سایت جنایی از شب سیاهی که به او تعرض شد می‌گوید:

*با پسر جوان چه ارتباطی داشتی؟

ارتباط خاصی نداشتم، فکر می‌کردم من را دوست دارد اما اشتباه می‌کردم.

*چطور با هم آشنا شده بودید؟

به عنوان مسافر سوار ماشینش شدم، شماره تلفن داد و گفت از من خوشش آمده است.

*واقعاً فکر کردی می‌توانی با چنین فردی خوشبخت شوی؟

من فکر کردم بیشتر با او آشنا می‌شوم و اگر به همدیگر می‌خوردیم ازدواج می‌کنم، اما او کاری در حق من کرد که دیگر تا آخر عمر به کسی اعتماد نمی‌کنم.

*چرا از راه‌های بهتر و مطمئن‌تری برای ازدواج اقدام نمی‌کردی؟

راه بهتری نبود. من باید چه می‌کردم؟ چند خواستگار معرفی شد اما به هم نمی‌خوردیم و جواب منفی دادم.

*چند ماه بود پسر جوان را می‌شناختی؟

حدود سه ماه می‌شد.

*در این مدت از او نشانه‌ای یا رفتاری ندیده بودی که شک کنی؟

با من خیلی محترم برخورد می‌کرد. من هم فکر کردم آدم درست و حسابی‌ای است.

*از زمان حادثه بگو.

مدتی قبل از ماجرا من اصرار کردم که زودتر تکلیف را مشخص و ازدواج کنیم. او هم گفت عاشق من است و اصرار کرد به خانه‌شان بروم ولی قبول نکردم. تا اینکه روز حادثه به من گفت مادرش می‌خواهد من را ببیند. من هم قبول کردم اما وقتی وارد خانه شدم دیدم کسی نیست و...

وب گردی

    نظر شما