دیگر نمی توانستم شوهرم را تحمل کنم/ با پسری آشنا شدم و او را به منزلمان آوردم و ...
زن جوان گفت: به خاطر بدرفتاری ها و کتک کاری های شوهرم دیگر نمی توانستم او را تحمل کنم به همین دلیل با پسر 24 ساله ای آشنا شدم و مشکلات زندگی ام را برایش بازگو کردم.
رابطه ی پسری جوان با بلاگر معروف مشهدی که در فضای مجازی با یکدیگر آشنا شده بودند، دسیسه شیطانی جنایت و قتل همسر زن را رقم زد.
پسر جوانی که از حدود یک سال قبل با یکی از بلاگرهای معروف مشهدی در فضای مجازی آشنا شده بود، دسیسه شیطانی جنایت با گاز شیمیایی برای از بین بردن همسر وی را در حالی رقم زد که هنگام اجرای این نقشه شوم اوضاع به گونه ای دیگر چرخید و ماجرا به قتل نخ نما رسید.
زنگ تلفن 125 آتش نشانی مشهد به صدا درآمد و یکی از اهالی خیابان نبوت، از وقوع آتش سوزی در یکی از منازل ویلایی 2 طبقه خبر داد.
در حالی که تلفن آتش نشانی مدام اشغال می شد و دیگر ساکنان محل هراسان از شعله های سرکش آتش در این منزل مسکونی ابراز نگرانی می کردند، گروه اطفا و امداد و نجات، با صدور فرمانی از سوی آتشپاد دوم مهدی رضایی (معاون عملیات سازمان آتش نشانی) عازم محل مذکور شدند و شعله های سوزان را زیر چکمه های عشق و فداکاری به خاکستری سیاه تبدیل کردند و اما با فروکش کردن آتش، ناگهان پیکر مردی در میان دودهای سیاه و سفید نمایان شد که علایم حیاتی نداشت و دچار سوختگی شده بود.
طولی نکشید که ماجرای آتش سوزی رنگ جنایی گرفت و امدادگران آتش نشانی مراتب را به نیروهای انتظامی اطلاع دادند. دقایقی بعد گوشی تلفن همراه قاضی ویژه قتل عمد نیز، زنگ جنایت نواخت و بدین ترتیب قاضی «محمود عارفی راد» به همراه گروهی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به طرف بولوار نبوت مشهد حرکت کرد.
با حضور مقام قضایی در طبقه دوم ساختمان ویلایی، بررسی های تخصصی در حالی آغاز شد که مرکز انتشار شعله های آتش و چگونگی سرایت آتش به اطراف منزل، حکایت از وقوع آتش سوزی عمدی داشت چرا که قاضی ویژه قتل عمد در صحنه های جنایی زیادی با چنین قتل های نخ نما برخورد کرده بود و در همان بررسی های مقدماتی بر فرضیه جنایت قبل از شروع آتش سوزی متمرکز شد.
این در حالی بود که پزشک قانونی بررسی های دقیق برای تشخیص علت مرگ را به انجام معاینات بیشتر و کالبدشکافی جسد مرتبط دانست. همین مستندات کافی بود تا قاضی ویژه قتل عمد براساس تجربیات قضایی، تحقیقات اولیه را از همسر مقتول آغاز کند که در بیرون از خانه ایستاده بود و هیچ گونه نگرانی در چهره اش دیده نمی شد!
این زن 26 ساله درباره چگونگی وقوع این ماجرای هولناک گفت: همسرم دچار بیماری های عصبی بود و مدام مرا کتک می زد، ما با یکدیگر از مدت ها قبل اختلاف داشتیم تا حدی که درهای منزل را به روی من قفل می کرد تا از خانه بیرون نروم!
امروز صبح (روز حادثه) هم بعد از مشاجره لفظی من از منزل بیرون آمدم و برای درمان بیماری زنانگی به بیمارستان امام حسین (ع) رفتم که در نزدیکی محل سکونتمان قرار دارد ولی بعد از آن همسایگان از آتش گرفتن منزلم خبر دادند و من بلافاصله خودم را به خانه رساندم و فهمیدم که شوهر 32 ساله ام احتمالا خودش و خانه را به آتش کشیده است!
این اظهارات دیگر جای تردیدی برای قاضی «عارفی راد» باقی نگذاشت چرا که نحوه سوختن پیکر مرد 32 ساله از جنایتی وحشتناک حکایت می کرد.
به همین دلیل قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، دستور بازداشت زن جوان را صادر کرد و او را برای انجام بازجویی های فنی در اختیار کارآگاهان اداره جنایی آگاهی گذاشت. با توجه به اهمیت موضوع، سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) نظارت دقیق بر عملیات های کارآگاهان و شیوه های بازجویی را برعهده گرفت و برای کشف راز این جنایت به راهنمایی کارآگاهان پرداخت.
ساعتی بعد «ف- ز» که خود را یکی از بلاگرهای معروف مشهد در فضاهای مجازی معرفی می کرد ناگهان در تنگنای سوالات انحرافی قرار گرفت که از سوی قاضی ویژه قتل عمد طرح شده بود.
این زن در ادامه بازجویی ها باز هم به تناقض گویی پرداخت و گفت: صبح روز حادثه وقتی با همسرم مشاجره کردیم دختر خردسالم را برداشتم و به منزل پدرم رفتم. فرزندم را نزد مادرم گذاشتم و خودم نیز به بیمارستان رفته بودم که چنین حادثه ای رخ داد.
او در ادامه بازجویی ها نام پسر جوانی را بر زبان راند که مدعی بود از حدود یک سال قبل با وی در فضاهای مجازی آشنا شده است. این موضوع، نگاه های کارآگاهان را به یکدیگر دوخت و ماجرا طبق فرضیه مقدماتی به ارتباط در فضای مجازی گره خورد.
زن جوان ادامه داد: به خاطر بدرفتاری ها و کتک کاری های شوهرم دیگر نمی توانستم او را تحمل کنم به همین دلیل با پسر 24 ساله ای آشنا شدم و مشکلات زندگی ام را برایش بازگو کردم تا این که نقشه قتل شوهرم را کشیدیم. آن پسر هم در یک فرصت مناسب به منزلم آمد و شوهرم را به قتل رساند. ابتدا قرار بود او را با استفاده از گازهای شیمیایی از میان برداریم اما نمی دانستیم که این شگرد برای کشتن یک انسان فایده ای ندارد.
چرا که هنگام اجرای نقشه، گاز شیمیایی مذکور نتیجه نداد و شوهرم که متوجه ماجرا شده بود چشمانش را باز کرد و با «ع» درگیر شد. او هم گلویش را با دست گرفت که من هم به کمک «ع» رفتم به طوری که دقایقی بعد شوهرم دمر کف اتاق افتاد و جان سپرد.
بعد از این ماجرا من فرزندم را به خانه مادرم بردم و نقشه بیمارستان را طراحی کردم تا آن ها به من مشکوک نشوند بعد هم دوباره به منزلم بازگشتم که «ع» از باک موتورسیکلت داخل حیاط بنزین کشید و خانه را به همراه شوهرم آتش زد تا موضوع حادثه آتش سوزی یا خودکشی تلقی شود!
به دنبال اعترافات این زن جوان بلافاصله گروهی از کارآگاهان اداره جنایی آگاهی به سرپرستی سروان اسماعیل عظیمی مقدم (افسر پرونده) عملیات دستگیری پسر 24 ساله را با صدور دستورهای محرمانه مقام قضایی آغاز کردند.
آن ها که با توجه به اهمیت پرونده احتمال می دادند وی هنگام دستگیری دست به اقدامات نامتعارف بزند، همه ابعاد این عملیات حساس را با رعایت نکات دقیق امنیتی سنجیدند و سپس با توسل به شیوه های تخصصی پلیسی، موفق شدند این جوان را در انتهای بولوار وکیل آباد دستگیر کنند.
متهم این پرونده جنایی که در حضور قاضی «محمود عارفی راد» مورد بازجویی قرار گرفته بود با مشاهده «ف- ز» دیگر چاره ای جز بیان حقیقت نداشت به همین دلیل لب به اعتراف گشود و راز این جنایت شوم را برملا کرد.
او گفت: فکر می کردم با گاز های شیمیایی می شود شوهر او را به قتل برسانیم چرا که «ف- ز» از سختی ها و مشکلات و اختلافات زندگی اش برایم سخن می گفت و من هم تحت تاثیر قرار گرفتم اما هنگام اجرای نقشه او متوجه شد و من در یک درگیری، با دستانم گلویش را فشردم تا این که بی حرکت ماند و جان داد.
در حالی که تحقیقات تخصصی مقام قضایی و کارآگاهان به بامداد روز گذشته رسید اما بررسی های بیشتر درباره ادعاهای دو متهم این پرونده جنایی با دستورهای ویژه قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد برای کشف زوایای پنهان این جنایت هولناک همچنان ادامه دارد.
نظر شما