کشف کتیبه ارزشمند و گرانقیمت دوره ساسانی در فارس

کشف کتیبه ارزشمند و گرانقیمت دوره ساسانی در فارس

یکی از بزرگترین کتیبه‌های سنگ‌گورهای ساسانی مربوط به یکی از بهدینان زرتشتی در مرودشت استان فارس کشف شد.

به گزارش 9 صبح؛ یکی از بزرگترین کتیبه‌های سنگ‌گورهای ساسانی مربوط به یکی از بهدینان زرتشتی در مرودشت استان فارس کشف شد.

 تدفین‌های بهدینان زرتشتی در دوره ساسانی از تنوع چشمگیری برخوردار بوده که باتوجه به موقعیت اجتماعی و توانایی مالی افراد، انجام می‌شدند. در این دوره تدفین‌هایی از نوع گورهای هاونی، دخمک‌ها، گورهای توده سنگی و گورهای خمره‌ای اغلب برای افراد عادی دین بهی و گورهای حفره سنگی (حوض مانند)، گور دخمه‌ها، میل گورها و استودان‌ها برای طبقات و رده‌های بالای جامعه در نظر گرفته می‌شده است. در این میان برخی از این تدفین‌ها دارای کتیبه‌های هستند که به معرفی اشخاص درگذشته می‌پردازند و آثار نگارش آنها در کنار این تدفین‌ها هنوز باقی مانده است.

در همین زمینه ابوالحسن اتابکی (دانش آموخته زبان‌های باستانی و دکتری تاریخ) ؛ از کشف کتیبه‌ای (با ابعاد بزرگ) خبر داد که با قلمی شیوا در کنار استوادنی تاقچه‌ای مربوط به اواخر دوره ساسانی نگاشته(خراشیده) شده است.

وی در این خصوص گفت: شرح این کتیبه پیشتر طی مقاله‌ای با همکاری نجمه ابراهیمی در ژورنال‌های علمی کشور به چاپ رسیده است.

اتابکی اظهار داشت: استودان‌ها به حفره‌های مکعب شکلی گفته می‌شود که در دیواره‌های صخره‌ها یا صخره کنده‌ها ایجاد شده‌اند و در اصل محل انباشت استخوان‌های اشخاص درگذشته بهدینان زرتشتی بوده است. پیکر یک شخص درگذشته، در دین زرتشتی برای «نیالودن» عناصر مقدس «بویژه خاک»، پس از آنکه با تشریفات بسیار و «رسم سگدید» (تهی شدن گوشت از استخوان بوسیله پرندگان و حیوانات درنده) در دخمه آفتاب گذاشته می‌شد و همچنین مراسم «خورشید نگرشن» (تابیدن آفتاب بر استخوان و پاک نمودن آن)؛ این استخوانها را جمع آوری می‌کردند و در تدفین‌های متفاوت و متنوع، دفن می‌نمودند. پس از درگذشت فرد نیز آداب رسوم گسترده‌ای در زمان‌های مختلف انجام می‌گرفته که نمونه بارز آن «نکوداشت فروهر انسان‌های درگذشته» بوده که با وجود فشارهای مذهبی حاکمان صفوی، برخی آثار آن تا امروز، هنوز در میان ساکنان دشت مرودشت باقی مانده است.

کتیبه دوره ساسانی

اتابکی اذعان داشت: معروف‌ترین «آیین‌های نکوداشت فرورها» که تا امروز باقی مانده، آیین‌های «روز علفه» است که دو روز مانده به نوروز، کودکان راهی دشت می‌شوند و پس از چیدن سبزه‌های بلند، آن‌ها را به «حالت واژگون» به «سردر» حیاط و خانه‌ها پیوند می‌زنند و بر این باورند که به گاه نوروز، «روان درگذشتگان» با شادی و خرمی (سرسبزی) وارد خانه‌های گذشته خویش می‌شوند. این سبزها تا روز «سیزده بدر» به احترام فروهر درگذشتگان نگه داشته می‌شوند.

او ادامه داد: آداب دیگری که در شامگاه روز علفه صورت می‌گیرد روشن کردن آتش روی پشت بام‌ها تا نیمه شب است و در این زمان خیرات زیادی برای روان مردگان پیشکش می‌نمایند. مراسم دیگر که «شامگاه روز علفه» صورت می‌گرفت و تا امروز همچنان باقی مانده، کندن گودالی بر فراز گورهای درگذشتگان و پنهان کردن یا «چال کردن استخوان‌های» گوسفند و ماکیان در آن مکان است.

اتابکی یادآور شد: رسم دیگر این بود که نان‌های خشک و نازک (نان محلی) که همان روز علفه می‌پختند را بیرون از خانه و در کوچه جدا جدا می‌گذاشتند و این برای روان درگذشتگانی بود که به تازگی دار فانی را وداع گفته بودند. تصویر روشنی که من در کودکی به یادم دارم این بود که «سگ‌ها» این نان‌ها را می‌خوردند و اهالی روستا بر این باور بودند، که ثواب بسیار شامل حال فرد درگذشته می‌شود و در آخر اینکه در واپسین نیمه‌های شب سیزده بدر، «سه سنگ» را بروی هم می‌چیدند و در بیرون از حیاط‌ها و دروازه روستا می‌گذاشتند و باور داشتند که روان درگذشتگان را بدین روش همچنان نگه می‌دارند و مانع از رفتن آن‌ها می‌شوند.

وی گفت: این مراسم نشان می‌دهد که پیروان دین بهی تاچه اندازه در این دنیا و دنیای پس از مرگ برای «روان درگذشتگان» اهمیت قایل بوده‌اند و امروز هم پس از گذشت ۲۲۰۰ سال (همزمان با دوره اول شاهان فرته دار فارس) هنوز این آیین به رواج خود ادامه می‌دهد و شاید به خاطر همین احترام به «روان درگذشتگان» بوده که بازماندگان دین بهی در دشت مرودشت کوشش وافر داشتند تا خانه ابدی و ماندگاری برای افراد درگذشته فراهم نمایند.

وی تصریح کرد: دیانت زرتشتی بسیار وامدار همین شاهان محلی فارس (فرته داران) است زیر ایشان بودند که پس از تازش اسکندر مقدونی؛ بارقه‌های دین زرتشتی را پایه‌گذاری کردند و چنانچه از سکه‌ها و آثار دیگر ایشان باقی مانده، این «شاهان فراته‌دار فارس» بودند که به دیانت زرتشتی رنگ و بوی رسمیت بخشیدند و بعدها ساسانیان آن را احیا نمودند.

نجمه ابراهیمی (کارشناس ارشد تاریخ) هم در همین زمینه گفت: این کتیبه نخستین بار به هنگام پیمایش کوهستانی بوسیله اتابکی کشف و بررسی شد و مربوط به استودانی از اواخر دوره ساسانی ست. در بخش قاعده استودان یک شیار کوچک به «شکل هفتی» حجاری شده که جایی برای خروج آب باران از استودان بوده و دلیل این شیار، شاید به خاطر آن بوده که در «وندیداد» تاکید شده که نباید آب باران به درون دخمه نفوذ داشته باشد.

ابراهیمی گفت: در بخش پایین این استودان سنگ نوشته‌ای با ابعاد بزرگ به خط پهلوی کتابی در چهار سطر و به شکل خوابیده نگاشته شده که در ارتباط با این استودان و شخص در گذشته است.

وی ادامه داد: ترجمه‌ای که ما برای نخستین بار از آن ارائه دادیم نشان می‌دهد که «این دخمک» (استودان) را شخصی به نام «خرداد گشنسب» Hōrdād-gōšnasp برای «خویش ساخته» و در دو سطر آخر سنگ نوشته می‌خواهد «بهشت جاودان بهرش باد» (باشد). افزون بر این کتیبه؛ کتیبه‌ی ناتمام و قدیمتری دیگری با عبارت ZNH dhmhk hy در بخش فوقانی کتیبه مذکور به شکل عمودی نگاشته شده که به گمان وابسته به همین استودان است. اما از آنجا که دیواره صخره از فرسایش و ناهمواری بسیاری برخوردار بوده از ادامه نگارش این کتیبه منصرف گردیده‌اند و آنرا در همان زمان به عمد تا حدودی مخدوش نموده و کتیبه تازه‌تر و آشکارتری را به جای آن به نگارش درآورده‌اند که در واقع همین کتیبه مذکور است.

 

وب گردی

    نظر شما