نجات باورنکردنی زن جوان از لب پرتگاه

نجات باورنکردنی زن جوان از لب پرتگاه

زن جوان به سختی و بعد از کلی برو بیا و گرفتاری، بالاخره از شوهر بی مسئولیت خود طلاق گرفت.

به گزارش 9 صبح، زن جوان به سختی و بعد از کلی برو بیا و گرفتاری، بالاخره از شوهر بی مسئولیت خود طلاق گرفت و با وجود این شکست سنگین نزدیک بود دوباره دچار مشکل بشود

قرار شد زندگی جدیدی تشکیل بدهد و یک تنه سایه سر دختر کوچکش باشد. اما به بیراهه رفت و نزدیک بود دوباره خود را گرفتار و دچار مشکل کند. چشم های معصوم دخترش لحظه ای او را  به خود آورد که با خود چه می کنی؟

 ماجرا از این قرار است که بعد از طلاق ، یک روز در آرایشگاه زنانه با زن جوانی به طور اتفاقی آشنا شد. سفره دلش را باز کرد و سیر تا پیاز زندگی خود را گفت. این گفت وگوی چند دقیقه ای، باب رفت و آمدی بین آنها باز کرد که زن جوان را تا لبه پرتگاه پیش برد.

 

او به پیشنهاد این زن و باوری غلط چندبار مواد مخدر مصرف کرد تا بی خیال دنیا شود و خودش را آرام کند؛ تلقین می کرد حالش بهتر می شود اما ته دلش سیاه بود.

زن جوان چرا طلاق گرفت؟!

دختری که گرفتار یک رابطه احساسی می شود و با هیجان و اصرار، حرف خود را برای رسیدن به پسر مورد علاقه اش به کرسی می نشاند پس از چند سال با وجود آن که پای یک بچه وسط است به اشتباه خود پی می برد و تازه متوجه می شود چرا پدر و مادرش با این ازدواج مخالف بوده اند. با هزار سختی و بعد از بگو مگوهای فراوان از شوهر معتاد و بی مسئولیتی که خانه  شان را پاتوق دوستان بی سروپایش کرده بود طلاق گرفت.

او معتاد نشد

چند سالی که زیر یک سقف زندگی سرد و بی روح و خسته کننده اش را می گذراند. شوهرش نقشه می کشید هر طور شده او را نیز به دام مواد مخدر بیندازد. با این کار هم خودش را از دست گیرهای لحظه به لحظه نجات می داد و هم شریک زندگی اش را پای بند خود می کرد. اما همسرش زرنگ تر از این حرف ها بود. می دانست آخر و عاقبت  اعتیاد به مواد مخدر بدبختی و فلاکت است.

چشم های دخترش او را از خواب غفلت بیدار کرد

با وجود آن که شوهر این زن نتوانسته بود او را به دام مواد مخدر بیندازد اما زن غریبه به راحتی این کار را کرد. رفت و آمد به خانه این زن و چند بار استعمال مواد مخدر نزدیک بود او را معتاد کند و بعد هم عواقب شوم دیگری برایش رقم بزند.

او یک روز که از سرکار به خانه برگشت کیف دستی اش را روی میز گذاشت و به آشپزخانه رفت. دختر کوچولویش به سراغ کیف رفته بود و در حالی که یک بسته کوچک مواد مخدر دستش بود جلو آمد و گفت:مامان، مامان، این چیه؟

دنیا روی سر زن خراب شد. بسته پلاستیک پیچ را گرفت دخترش را در آغوش کشید. چند دقیقه ای به چشم های پاره تنش خیره شد.

در نگاه معصوم فرزندش چه می دید و چه  می خواند که از جا  برخاست و به خودش نهیبی زد.

آن روز بسته پلاستیک پیچ کوچک مواد را از دوستش گرفته بود تا برایش امانت نگه دارد. زنگ زد و با عصبانیت به آن زن گفت: دیگر با تو هیچ کاری ندارم.

بهترین تصمیمش این بود که از یک مشاور روانشناس کمک بخواهد. نمی خواست دوباره به راه خطا برود. به مرکز مشاوره آرامش پلیس خراسان رضوی آمد و از مشاوران مجرب این مرکز تخصصی درخواست راهنمایی و کمک کرد.

گفت و گو با کارشناس

درباره این ماجرا نظر یکی از مدرسان مهارت های زندگی را جویا شدیم. فرزانه پیرو احمدی می گوید: توان برقراری ارتباط موثر با اعضای خانواده یکی از مهارت های زندگی است و داشتن سواد زندگی از جمله عواملی است که باعث می شود بتوانیم با دیگران ارتباط موثر برقرار کنیم.

فردی که قادر به برقراری ارتباط با دیگران نیست، نه تنها از زندگی خود بهره ای نمی برد، بلکه دیگران را از خود گریزان می کند و تنها و بی کس می شود.

برقراری ارتباط یک نیاز روحی و روانی است و اهمیت آن در فضای خانوادگی دو صد چندان است، الگوهای ارتباطی موثر اثر مهمی بر سلامت و بهداشت روان و جسم اعضای خانواده دارد. چه بسا شخصیت، اعتماد به نفس، میزان یادگیری، قدرت انتخاب و تصمیم گیری منطقی افراد خانواده وابستگی کامل و ارتباط خوب، در خانواده دارد.

ارتباط صمیمانه در خانواده هایی که اعضای آن امکان بیان احساسات و نظرات خود را دارند بیشتر از خانواده های است که احساسات یا عقاید اعضای آن مورد توجه قرار نمی گیرد. متاسفانه در سال های اخیر بین اعضای خانواده ارتباط درست و اصولی کمتر دیده می شود.

مهمترین موردی که باید به آن اشاره کرد خودشناسی و افزایش آگاهی است.

آگاهی نداشتن از روحیات و انتظارات خود واطرافیان از زندگی، یکی از مهمترین عواملی است که باعث می شود اعضای خانواده نتوانند آن طور که شایسته است ارتباط سالمی با یکدیگر داشته باشند. به طور حتم آگاهی از نقاط ضعف و قوت، ترس ها، امیال، آرزوها و خواسته های خود و اطرافیان و پذیرش صادقانه آنها باعث می شود ویژگی‌ها و خصوصیات دیگران را واقع بینانه تر ببینیم و آنها را درک کنیم.

با پدر و مادر خود صادق باشیم

این مشاور خانواده افزود: هرکس با خانواده خود بسته به نحوه تربیت و میزان خود افشایی در روابط والد و فرزند، ارتباط متفاوتی دارد. فهمیدن اینکه چه زمانی بهترین زمان برای صحبت در مورد مسائل و روابط و حتی احساس علاقه ای که به فردی دارید به پویایی روابط در خانواده تان بستگی دارد. همه جنبه ها را در نظر بگیرید. بهترین راه برای اینکه به والدین تان بگویید با شخصی آشنا شده اید صداقت در گفتار است.

نکاتی که کمک می‌کند به والدین تان بگویید

گفتن به والدین در مورد زندگی عاشقانه تان بسیار سخت‌تر از آن به نظر می رسد که بخواهید این موضوع را برای تمام دنیا بگویید. اگر با والدین خود رابطه ای دوستانه دارید قبل از گفتن در مورد رابطه تان ابتدا بدانید و تصمیم بگیرید که این رابطه به کجا می خواهد بیانجامد. پس از آن اگر والدین مخالف این رابطه باشند، باید آرامش خود را حفظ کنید. به یاد داشته باشید والدین شما بخشی از همه نقاط عطف مهم زندگی شما بوده اند و وقتی که در حال ارتباط سازی و یافتن یک شریک زندگی هستید، آنها قطعا می توانند بخشی از این رابطه باشند. در صورتی که آنها در برابر تصمیم شما مقاومت می کنند یا از آن انتقاد می کنند با آنها جنگ نکنید و سعی نکنید حرف خودرا به زور ثابت کنید، همان طور که در ازدواج ملیحه دیدیم چه اشتباهی مرتکب شد.

پس یکی از سخت ترین تصمیمات، انتخاب همسر است که بدون شک باید معیارهای صحیحی را در نظر گرفت تا بتوان بهترین انتخاب را داشته باشید.

فرزانه پیرو احمدی گفت: انتخاب کسی درست است که در درجه اول به دلتان بنشیند و از او خوشتان بیاید یعنی چه؟

یعنی در یک کلام او را بپسندید و به سمتش گرایش داشته باشید. مطلوبیت ظاهری، سلیقه ای است و باید از حد متوسط به بالا باشد و طرف مقابلمان برای شما جاذبه داشته باشد و با معیارهای شما بخواند.

چقدر معاشرت کنیم؟

برای اینکه بفهمید کسی مطلوب شماست در حقیقت عدد مشخصی نمی توان عنوان کرد و نمی توان گفت که چند ماه با هم معاشرت کنید تا ظاهر و باطن یکدیگر را بپسندید، این ارتباط تا حد زیادی به هوش شما در شناخت دیگران بستگی دارد و البته شرایط دیگر، مثل خانواده، سن، اعتقادات شخصی و تعداد گزینه های ازدواج، اما به طور کلی مشاوره قبل از ازدواج بهترین اقدام است.

از همه مهمتر باید سرمایه روانی اش را بسنجید

همسر آینده شما باید از نظر شناختی کسی باشد که بتوانید با او ارتباط بر قرار کنید، یعنی هوش، تجربیات، سواد و اطلاعات فردی، نوع نگاه به مسایل و طرز فکرش با شما جور باشد و بتوانید با او حرف بزنید و حتی بتوانید با او وقت بگذرانید و دیده شوید.

خانواده را دست کم نگیرید

علاوه بر این که خانواده ها باید خوب و در سطح هم باشند، باید بتوانید خانواده او را بپذیرید و این توانایی را ببینید که به خانواده همسر آینده تان بپیوندید، آیا خانواده ها در سطحی هستند که در رفت و آمد با آنها آزار نبینید و یا از لحاظ انتظارات هماهنگ یا توانایی اقتصادی در زندگی شبیه هستند.

مهارت حل مسئله یکی دیگر از مواد مهمی است که در زندگی فردی و زندگی زناشویی باید به آن توجه کرد:هدف از ازدواج صرفا با هم بودن تا پایان عمر نیست،کیفیت رابطه به میزان توانمندی ما در شناخت و انتخاب فرد مناسب و در عین حال خودسازی برای مدیریت رابطه و درست عمل کردن وابسته است، به همین منظور لازم است پیشگیرانه قواعد بازی زندگی زوجی را بیاموزیم.

نکته مهم دیگر این که زوجین باید یاد بگیرند که با یکدیگر مذاکره کنند و به جای چانه زدن های فرسایشی و اسرار بر سر مواضع بی فایده خود، می توانند از مشاوره زناشویی کمک بگیرند که به چند مورد از کلیدهای گفت وگوهای سرنوشت ساز اشاره می کنیم:

(۱)مهارت گوش دادن فعال:

هنگام بحث و مذاکره با همسر خود به شکل موثری به او گوش دهید که می توانید در این فرایند او را بهتر درک کنید و با او هماهنگ شوید، زمانی که با یکدیگر صحبت می کنید هنگام گوش دادن به دنبال یافتن پاسخ مناسب یا شواهدی در گذشته نباشید، سعی کنید آنچه را که از مفهوم صحبت های شریک زندگیتان متوجه شدید برای او تکرار کنید و به او بفهمانید که متوجه صحبت‌ها شده اید آن زمان دید گاه خود را مطرح کنید.

(۲)مهارت خود ابرازی

این مهارت گویای بیان نیازها و خواسته های شماست که هر فردی باید خواسته های خود را به خوبی بشناسد و با کلمات و لحن مناسب، بدون تخریب شخصیت طرف مقابل خواسته های خود را مطرح کند.

(۳)مهارت تشخیص و بیان صریح مشکل

ارتباط کلامی و عاطفی زوجین باید به گونه ای پیش برود که بتوانند مشکل خود را بصورت واضح بیان کنند. متاسفانه برخی از زوجین اتفاقات ناخوشایند قبلی، اختلاف نظرهای پیشین و نظرات قدیمی خود را وارد بحث فعلی می کنند که باعث می شود نه تنها وسیله فعلی حل نشود بلکه به دلیل مطرح شدن زخم های عاطفی حل نشده قبلی بحث فعلی پیچیده تر شود. کنایه زدن، تحقیر کردن و طعنه زدن از جمله موانع ارتباطی در جهت صورت بندی اصولی مشکل فعلی محسوب می شوند.

(۴)مهارت شناسایی خطاهای شناختی:

در این مهارت تلاش می کنیم که به خودمان گوش دهیم، خود گویی های خود را مورد بازبینی قرار دهیم و استدلال ها و باورهای غلط خود را در ایجاد مشکلات فعلی در نظر بگیریم و سهم خودمان را در ایجاد وضعیت نامطلوب فعلی در نظر بگیریم.

(۵)مهارت حل مسئله دو نفره :

بهتر است یاد بگیرید که هدفتان را دو نفره تعیین کنید و مشکلات را به شکل دقیقی توصیف کنید تا بتوانید به راهکارهای موثرتری دست پیدا کنید، مراقب باشید موانعی مثل قضاوت، انتقاد کردن، پند و اندرز دادن، ارزیابی های منفی و ذهن خوانی وارد نشود.

(۶)خط قرمزهای یکدیگر را به رسمیت بشناسید و در هنگام بحث و حل تعارض مواضع یکدیگر را محترم بدانید.

(۷)علامت های عصبانیت خود را بشناسید و از آنها به عنوان یک هشدار هنگام  بحث استفاده کنید، در این زمان بگویید که در شرایطی هستید که ادامه این بحث نمی‌تواند نه به من و نه به بهبود رابطه کمکی کند.

مبحث مهم دیگر انتخاب دوست است

اگر دوست خود را از روی ظاهر انتخاب کنیم این گونه دوستی دیری نمی پاید و با کوچکترین اختلافی از هم می پاشد. لازم است بگوییم فردی که با او دوست می شویم باید عاقل و دانا باشد تا دوستان خود را به راه درست راهنمایی کند. دوست خوب از اعتقادات دینی و ایمان قوی برخوردار است و باعث می شود هدف آدمی رسیدن به رضایت خدا باشد. دوست خوب کسی است که خیرخواه دوستش باشد.

در پستی بلندی های روزگار دوستش را همراهی کند و به او امید پارس دهد که روحیه اش را حفظ کند راستگو باشد و همچنین مرزهای دوستی را رعایت کنید.

یک نکته مهم:

رازها و حرف های دل خود را تا قبل از اطمینان و آشنایی کامل به  دوستتان نگویید. تازه برخی از مسائل هست که دوستان نیز نباید درباره آن چیزی بدانند.

مراقب باشید نقاط مثبت کوچک دوست تان باعث نشود که معایب بزرگ او را نادیده بگیرید.

هیچ گاه دوستان خود را در برابر خانواده خود قرار ندهید و سعی کنید همه روابط خود را با همه افراد در حد معمول حفظ کنید.

این مشاور خانواده در پایان گفت:  ناآگاهی درباره موادمخدر و مصرف آن درد سرهای زادی را درست می کند. چهار چوب ذهنی نامناسب در هر کاری، می تواند فرد را در مسیر اشتباهی به سمت آینده پیش ببرد تا جایی که خود را در محاصره مشکلاتی زیاد نظاره کند. افراد در صورت نداشتن آگاهی کافی و ضعف مهارت نه گفتن، با تعارف دیگران برای رفع آنی مشکلات دچار یک سری  باورهای غلط نسبت به مصرف مواد مخدر می شوند، عبارتند از:

کنترل کنم معتاد نمی‌شوم، با یک بار مشکلی به وجود نمی آید، دور همی و تفریحی موردی ندارد، ترک اعتیاد بسیار راحت است، می دانم چقدر باید مصرف کنم تا معتاد نشوم، موادمخدر داروی بسیاری از بیماری ها است، دوست معتاد من را معتاد نمی کند،  برای یافتن آرامش و در موارد خاص می توان مواد مخدر مصرف کرد، درمان اختلال جنسی با مواد مخدر، انرژی زایی مواد مخدر، چربی سوزی  و تناسب اندام با مصرف شیشه.

با وجود مواردی که گفتیم افراد باید بسیار مراقب باشند تا به سردرگمی و گرفتاری دچار نشوند.

نویسنده: غلامرضا تدینی راد- خراسان رضوی

وب گردی

    نظر شما