عقب گرد آموزش به پیش از کرونا ممکن است؟

عقب گرد آموزش به پیش از کرونا ممکن است؟

اینترنت نسل جدید که پا به عرصه بگذارد مدرسه به شکل سنتی تحت تأثیر قرار می‌گیرد. باید سعی کنیم بسترهای لازم را برای استفاده از اینترنت پرسرعت فراهم کنیم و زیرساخت‌های آموزش و پرورش و آموزش عالی را تجهیز کنیم و ارتقا بدهیم.

9 صبح/ یادگیری در فضای مجازی به سه انتظام فهم درست هدف‌های یادگیری، مدیریت و ارزیابی عملکرد رفتارهای شاگردان در فرایند یادگیری نیاز دارد.

 
 این روزها گرچه جامعه کم‌کم دارد آماده می‌شود تا به روزهای آموزش حضوری بازگردد و مدارس و دانشگاه‌ها و همچنین دانش‌آموزان و دانشجویان تشویق می‌شوند برای آمادگی روزهای عادی اما واقعیت این است که دو سال آموزش مجازی چیزهای زیادی را تغییر داده است.
 
ضمن اینکه هنوز کرونا غیرقابل پیش‌بینی است و نمی‌توان پرونده آموزش مجازی را بست. هرچند در همین مدت خبرها از افت تحصیلی دانش‌آموزان در پایه‌های تحصیلی از دبستان تا آموزش عالی و نبود استانداردهای لازم سنجش در فضای مجازی از نگرانی‌های این آموزش‌هاست. از طرف دیگر باید به این نگرانی ها از یاد رفتن تربیت و پرورش در این دوران و نگرانی از رشد آسیب‌ها را هم اضافه کنیم.
 
حالا به این واقعیت برگردیم که پس از گذشت دو سال معلم‌ها و اساتید دانشگاه و حتی پلتفرم‌های داخلی آموزشی هم رشد ویژه‌ای نداشته‌اند و بیشتر آموزش‌های مجازی چیزی شبیه آموزش رادیویی بود و بسیاری نتوانستند از حداکثر امکاناتی که همین دنیای مجازی برای آموزش در اختیارشان می‌گذارد استفاده کنند.
 
حسن ملکی، رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی معتقد است که برای یک معلم، سواد دیجیتالی شامل سواد پایه رایانه، شناخت شبکه‌های اینترنتی، شناخت و تفکر محاسباتی و تولید محتوای چند رسانه‌ای است. به‌طور طبیعی معلمانی که از سواد دیجیتالی بالایی برخوردار هستند، می‌توانند یافته‌های علمی و روشی را زودتر به دست آورند.
 
وی می‌گوید: بر همین مبنا باید بدانیم دانش‌آموزان در فضای مجازی اساساً به چه چیزهایی نیاز دارند، زیرا ممکن است شرایطی نظیر کرونا، در جهان امروز مجدداً تکرار شود و با عوامل مشابه روبه‌رو شویم. بنابراین لازم است که درباره مهارت‌های لازم دانش‌آموزان و معلمان فکر کنیم. «تعامل» در آموزش مجازی به عنوان یکی از عوامل کارآیی معلم حذف شده است،‌ در حالی که بسیاری از اهداف تعلیم و تربیت از طریق تعامل مستقیم شاگرد و معلم تحقق می‌یابد. یادگیری در فضای مجازی به سه انتظام فهم درست هدف‌های یادگیری، مدیریت و ارزیابی عملکرد رفتارهای شاگردان در فرایند یادگیری نیاز دارد که هر سه در مهارت خود نظم دهی ظاهر می‌شود.
 
وی با بیان اینکه کمبود خودنظم دهی، باعث افت تحصیلی نامرئی می‌شود، یادآور می‌شود: درخصوص محورهای خودنظم دهی، می‌توان مدیریت زمان، خطرپذیری و مواجهه منطقی با عدم قطعیت‌ها، مهارت مدیریت تغییر در موقعیت‌های مختلف، توجه به احساسات و واکنش‌ها را بیان کرد. لازمه آموزش خودنظم‌دهی در فضای مجازی، کسب صلاحیت در معلمین و خانواده به عنوان رکن دیگر تعلیم و تربیت است. نقش والدین به عنوان همکار معلم در دوره ابتدایی بیش از دوره متوسطه است. در فضای مجازی، والدین نیازمند ارتقای آگاهی خود و فرزندان در زمینه سواد رسانه‌ای هستند.
 
او معتقد است به طور کلی باید مقصد را آموزش‌های ترکیبی قرار دهیم، یعنی خود را از شیوه‌های آموزشی مدرن محروم نکنیم، ولی از هویت زدایی از آموزش‌های سنتی هم پرهیز کنیم. چیزی که امسال برای مدارس کشور تحت عنوان برنامه درسی ترکیبی ارسال کرده‌ایم و در مدارس اجرا می‌شود با همین نگاه تدوین شده و بنا داریم برای سال‌های بعدی این رویکرد ترکیبی را تقویت کنیم.
 
محمدرضا نیلی احمدآبادی، رئیس هسته پژوهشی یادگیری سیار و عضو هیأت علمی گروه تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبایی نیز معتقد است حساسیت دوره ابتدایی به عنوان دوره پایه برای تمام مراحل تحصیلی و شکل‌گیری هویت دانش‌آموز در آن و همچنین گزارش‌های پژوهشی مبنی بر افت کیفیت در ابتدایی و تداخل آموزش با خانه در شرایط بحرانی کرونا باعث شد تا با حضور مدیران و صاحبنظران تعلیم و تربیت جلسه تشکیل شود. همچنین با توجه به تصمیم مسئولان کشور مبنی بر بازگشایی مدارس که از اردیبهشت ماه سال‌جاری اعلام شد، لازم است زمینه بازگشت از آموزش کاملاً مجازی به حضوری یا ترکیبی، فراهم و راهکارهای این انتقال به بحث گذاشته شود.
 
احمد برجعلی، رئیس دانشگاه روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی نیز می‌گوید: هدف آموزش و پرورش تربیت جامعه است. در چالش‌های امروزه ۲ نوع مسأله داریم؛ مسائل مزمنی که از قبل وجود داشته و مسائل جدیدی که بعد از کرونا به وجود آمده است. فناوری‌های نوین و ثروت اطلاعات باوجود فرصت‌های ارزشمند ولی فقر توجه ایجاد می کند و از چالش‌های مهم یادگیری، کم رنگ شدن اقتصاد توجه است.
 
سؤال این است که چگونه می‌توانیم در شاگردان انگیزه، خوشبینی و استقلال در یادگیری ایجاد کنیم. توجه به نیازهای عاطفی، ذهنی و روانی دانش‌آموزان لازم است. معلم باید امید و اعتماد به نفس بدهد. تدابیر باید به گونه‌ای باشد که جایگاه معلمان در جامعه از بین نرود. در شرایط کرونایی و پس از کرونا باید از آموزش تلفیقی بهره بریم. باید آموزش خوشبینی را رواج دهیم تا فضیلت بیاید و ذوق خوب کار کردن را به جامعه هدیه دهد. معلم باید به بچه‌ها کارهای گروهی کوچک بدهد، تا آنها بتوانند تعامل و اجتماعی بودن را یاد گیرند. استادان باید روحیه اعتماد اجتماعی ایجاد کنند.
 
این استاد دانشگاه خاطرنشان می‌کند: در دوره‌های آنلاین امتحانات دانش‌آموزان نیابتی شده و از طرف پدر و مادر به دانش‌آموزان، کمک می‌شود در نتیجه افزایش نمرات افزایش نمرات به صورت کاذب در همه سطوح ایجاد شده و این مطلب مشکل وابستگی به والدین را ایجاد می‌کند که در آینده عواقب بد و خطرناک آن را خواهیم دید. به‌طور مثال مادرها وقتی به فرزندان کمک می‌کنند معدل آنها ۲۰ می‌شود ولی کودک حس خوبی ندارد، زیرا فکر می‌کند خودش نمره را به تنهایی کسب نکرده پس ضعف دارد. این امر شخصیت وابسته ایجاد خواهد کرد.
 
روز گذشته بود که این افراد صاحبنظر در نشست نقش متقابل والدین و معلمان برای هدایت دانش آموزان دوره ابتدایی در آموزش مجازی این سخنان را مطرح کردند.
 
بعد از کرونا آموزش به دوران قبل از کرونا باز نمی‌گردد
 
دکتر بختیار شعبانی ورکی، مدیر گروه آموزشی مبانی تعلیم و تربیت دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد در این باره به «ایران» می‌گوید: می‌شود گفت کرونا که آمد معلم‌ها و مدیران و کل وزارت آموزش و پرورش تقریباً آماده مواجهه با شرایط جدید نبودند و برای همین می‌شود گفت سواد آموزش مجازی بسیار اندک بود و وقتی آموزش و پرورش مجبور شد به این سمت برود تا به  تعطیلی کشیده نشود تازه یکسری زیرساخت‌هایی را سعی کرد فراهم کند.
 
وی ادامه می‌دهد: ۵ تا ۶ سال پیش درباره فلسفه تعلیم و تربیت سخنرانی داشتم و عرض کردم در مدارس استفاده از تلفن همراه را برای بچه‌ها ممنوع کرده‌اند و معلم‌ها و خانواده‌ها بشدت نگران استفاده از تلفن همراه هستند ولی دیری نمی‌گذرد که مجبور می‌شویم استفاده از این وسایل را برای نوجوانان و جوانان مجاز بدانیم. کرونا که آمد گرچه دانشمندان نتوانسته بودند والدین و معلم‌ها را متقاعد کنند که این امر اجتناب‌ناپذیر است، اما واقعیت کرونا آینده را به حال آورد و این‌گونه شد که از معلم‌ها و والدین خواهش کردیم از این وسایل استفاده کنند تا بچه‌ها از درس عقب نمانند.
 
بنابراین آموزش و پرورش هم بدون اینکه برنامه آموزشی مدونی را برای معلم‌ها و دانش‌آموزان بگذارد گفت بیایید از پلتفرم‌های ما استفاده کنید و بخش قابل توجه معلمان و دانش‌آموزان باز هم در پلتفرم‌های خارجی حضور داشتند و کم کم استفاده از آنها را یاد گرفتند. هرچند بعید می‌دانم الان بعد از دو سال باز هم معلم‌ها و اساتید دانشگاه به قدر کافی امکانات آن را بلد باشند.
 
دکتر شعبانی معتقد است بیش از اینکه این عدم تسلط کافی به آموزش مجازی بعد از دوسال به مقاومت معلم‌ها و اساتید مربوط باشد به نبودن یک نظام توسعه آموزش مربوط می‌شود. وی می‌گوید: ما باید مرکز توسعه آموزش داشته باشیم که مسئولیت این امر را به‌عهده بگیرد و چه در مدارس و چه در دانشگاه‌ها، به شکل‌های مختلف آن را در دستور کار بگذارد. ما آموزش ضمن خدمت فرهنگیان داریم و کارگاه‌هایی هم برگزار می‌شود اما یک سازمان منسجم که مسئولیت این آموزش را به عهده داشته باشد نداریم و ما برای خود آموزش اهمیت چندانی قائل نیستیم.
 
یادم می‌آید زمانی در دانشگاه میشیگان منتظر دخترم بودم تا یک کارگاهی را تمام کند. دیدم که جوانی رفته بود در کافه تریای دانشکده مهندسی و ظاهراً قرار بود از آن روز کار را شروع کند و درباره اینکه چگونه قهوه بریزد داخل لیوان و با مشتری ارتباط بگیرد و ظرف را در اختیار مشتری بگذارد داشت آموزش می‌دید تا هم کیفیت کارش افزایش پیدا کند و هم اثربخشی کارش. ولی ما معلم را استخدام می‌کنیم و می‌گوییم برو سر کلاس و فکر می‌کنیم اطلاعات یا تجربه شخصی او کافی است تا او را معلم کند یعنی کافی است که از معلم‌هایش سرمشق گرفته باشد.
 
این استاد دانشگاه که معتقد است عده‌ای دلخوش کرده‌اند کرونا رفت برگردیم به شرایط عادی قبلی می‌گوید: به نظرم اگر چنین کاری کنیم برای نظام آموزشی خطرناک است. اینهمه سرمایه‌گذاری کردیم و سیستم مدرن استفاده کردیم و آمادگی ایجاد شده و دوباره برگردیم به سیستم گذشته؟ این یک غلط بزرگ است. آن هم در حالی که تکنولوژی به سرعت رشد می‌کند. اینترنت نسل جدید که پا به عرصه بگذارد مدرسه به شکل سنتی تحت تأثیر قرار می‌گیرد. باید سعی کنیم بسترهای لازم را برای استفاده از اینترنت پرسرعت فراهم کنیم و زیرساخت‌های آموزش و پرورش و آموزش عالی را تجهیز کنیم و ارتقا بدهیم.
 
به این ترتیب ما در بهترین حالت به شرایطی برمی‌گردیم که مدارس و دانشگاه‌ها به شکل حضوری برگزار شود اما با آموزش‌های مجازی و دستاوردهای جدید در فضای مجازی تکمیل شود. من ۴ سال پیش این را پیش‌بینی کردم که ندای مدرسه‌زدایی از جامعه به گوش می‌رسد و اینکه مدرسه و ساختمانش به شکل سنتی باشد کمرنگ می‌شود. نظام آموزش و پرورش باید خودش را آماده کند تا کم‌کم از قدرتش کم شود و معلم مفهوم وسیع‌تری به خودش بگیرد چرا که به مرور فضایی ایجاد می‌شود که آدم‌های بیشتری در دنیا به هم آموزش بدهند و مرزها از بین می‌رود.
 
وی در پاسخ به این پرسش که فضای مجازی چقدر می‌تواند جای آموزش رودررو و تعاملی را بگیرد نیز می‌گوید: تغییرات به صورت تدریجی رخ می‌دهد و یکباره رخ نمی‌دهد و در کشورهای پیشرفته صنعتی دیوار دانشگاه‌ها و مدارس برداشته شده است.
 
فضای مدرسه و جامعه عجین شده‌اند، البته محدوده آنها مشخص است و آدم‌ها با هم تعامل زنده دارند اما در رشد آدمی هم گفته می‌شود که تربیت مستلزم خودیابی و مستلزم یادگیری توسط خود است. مستلزم خلاقیت است و جست‌وجو وانگیزه‌های درونی باید پرورش یابد و خیلی از اینها لازمه‌اش این است که جوانان ما مجال چنین کاری را داشته باشند و بستر مجازی این را فراهم کرده است و تعداد مدارس الکترونیکی نیز رو به افزایش است اما با همه اینها احتمالاً هیچ گاه از ارتباطات فیزیکی بی‌نیاز نمی‌شویم ولی یادمان باشد که دنیای حقیقت مجازی اگر حاکم شود آدم‌ها بی‌نیاز از اینکه بلیتی بخرند و هتلی رزرو کنند می‌توانند به شکل ملموسی تجربه حضور در یک کنفرانس را داشته باشند، آن‌وقت دیدمان کمی متفاوت خواهد شد. ما باید خود را آماده شرایط جدید کنیم.
وب گردی

    نظر شما