رابطه شوم دختر نوجوان با مردی متاهل و هم سن پدرش/ پدر و مادرم مقصر هستند
من در خانه خیلی احساس تنهایی میکردم، دلم میخواست با کسی حرف بزنم. بهزاد هم آدم خوبی بود، او خیلی خوب به حرف من گوش میکرد. با من مهربان بود چیزی که هیچوقت با پدرم به دست نیاوردم.
به گزارش 9 صبح؛ خانواده نیوشا از کاری که دخترشان کرده متعجب هستند و حالا نیوشا که در بازداشت است برای سایت جنایی از رابطه خانوادگیاش میگوید:
خانواده نیوشا از کاری که دخترشان کرده متعجب هستند و حالا نیوشا که در بازداشت است برای سایت جنایی از رابطه خانوادگیاش میگوید:
*چه مدت است بازداشت هستی؟
چند روز است. برایم وثیقه صادر کردند و پدرم سند خانه را آورده که آزادم کند.
*چرا با مردی رابطه برقرار کردی که تقریباً همسن پدرت است؟
من فکر نمیکردم او همسن پدرم باشد کلاً تیپ و ظاهرش با پدرم فرق میکرد.
*آن مرد سنش را به تو نگفته بود؟
قیمت ها در لیپک شکسته شد!
بعد از اینکه به او دل بستم یک روز از او خواستم به من بگوید تاریخ تولدش کی است و آن موقع فهمیدم.
*چطور با هم آشنا شدید؟
مغازه لباسفروشی داشت، من گاهی به سمت مغازه میرفتم و نگاه میکردم. آنجا با هم آشنا شدیم.
*سن خیلی کمی داری و برای اینکه به مردی دل ببندی خیلی جوان هستی، چرا این کار را کردی؟
من در خانه خیلی احساس تنهایی میکردم، دلم میخواست با کسی حرف بزنم. بهزاد هم آدم خوبی بود، او خیلی خوب به حرف من گوش میکرد. با من مهربان بود چیزی که هیچوقت با پدرم به دست نیاوردم.
*پدر تو آدم بداخلاقی است؟
پدر و مادرم با هم اختلاف دارند، من هیچوقت ندیدم آنها با هم خوب صحبت کنند؛ یا قهر هستند و حرف نمیزنند یا اینکه با هم دعوا میکنند. من و برادرم هم هر کدام در اتاق خودمان هستیم. پدرم هیچوقت با من حرف نمیزند، او هیچچیز درباره ما نمیداند.
*یعنی چون پدر و مادرت با هم قهر میکنند به سمت بهزاد رفتی؟
هیچوقت نشده در خانه ما کسی تولد مرا تبریک بگوید و اصلاً یادش باشد که تولد من است، اما بهزاد یادش بود و برای من کادو خرید.
*چطور دستگیر شدی؟
همسر بهزاد فهمید شوهرش با من رابطه دارد. یک روز تلفن کردم با بهزاد حرف بزنم زنی گوشی را جواب داد و بعد هم که من حرف نزدم شک کرده بود. شکایت کرد و من و بهزاد بازداشت شدیم.
*آنطور که در پرونده آمده بهزاد بچه هم دارد.
بله یک پسر ۱۳ساله دارد. من این چیزها را نمیدانستم.
*واکنش پدر و مادرت نسبت به این اتفاق چه بود؟
شوکه شدند. پدرم خیلی تعجب کرد، اصلاً باورش نمیشد. با این حال ما خیلی حرف نزدیم.
*از کاری که کردی پشیمان هستی؟
مقصر پدر و مادرم هستند، آنها مقصر همه اشتباهات من و برادرم هستند. من میدانم برادرم گل میکشد اما پدر و مادرم نمیدانند. آنها اصلاً پدر و مادر خوبی نیستند. وقتی میبینم بهزاد چطور برای بچهاش دل میسوزاند نمیتوانم پدر و مادرم را ببخشم و بگویم آنها آدمهای خوبی هستند.
نظر شما