تهیه فیلم سیاه از آزار سیاه ۲۰ زن و مرد در تهران !
ماموران متوجه شدند متهم به زنان و مردان پیر و تنها نزدیک شده و بعد از دو روز کارت پول آنها را سرقت کرده و متواری شده است. در حالی که شکایتها به 20 نفر رسیده بود ماموران موفق به شناسایی و بازداشت متهم شدند.
به گزارش 9صبح، متهم که مردی جوان است با اغفال زنان و مردان مسن و ایجاد حس دلسوزی در آنها وارد خانههایشان میشد و بعد از اینکه اموالشان را به سرقت میبرد از آنها فیلم خصوصی تهیه میکرد تا شکایت نکنند. او یکی از قربانیانش را تا پای مرگ برده است.
اولین بار زمستان سال گذشته بود که مردی به ماموران مراجعه کرد و گفت از سوی یک جوان مورد سوءاستفاده قرار گرفته و اموالش به سرقت رفته است. این مرد گفت: جوانی حدوداً 20 تا 25 ساله خودش را به من نزدیک کرد و مدعی شد که دانشجو است. او طوری صحبت کرد که حرفهایش را باور کردم و دلم برایش سوخت و سعی کردم کمکش کنم. چون تنها بودم به خانه دعوتش کردم، وقتی چای آوردم نمیدانم چه شد که یکباره بیهوش شدم و زمانی که به هوش آمدم متوجه شدم مقدار زیادی طلا و پول از خانهام سرقت شده است.
ماموران در یک محدوده زمانی خاص با شکایتهای متعددی روبهرو شدند که تقریباً یک سناریو داشت و زنان و مردان پا به سن گذاشته مورد آزار و اذیت و سرقت از سوی جوانی قرار گرفته بودند که خودش را دانشجو معرفی کرده بود. به این ترتیب مشخص شد سرقتها از سوی یک نفر و در محدوده پارک دانشجو اتفاق افتاده است.
ماموران متوجه شدند متهم به زنان و مردان پیر و تنها نزدیک شده و بعد از دو روز کارت پول آنها را سرقت کرده و متواری شده است. در حالی که شکایتها به 20 نفر رسیده بود ماموران موفق به شناسایی و بازداشت متهم شدند.
با توجه به اینکه اتهام آزار و اذیت نیز در این پرونده مطرح بود شعبه 6 دادگاه کیفری استان تهران مسئول رسیدگی به این پرونده شد.
در جلسه بازجویی پسر جوان اتهام آزار و اذیت را رد کرد و گفت: ما خانواده فقیری بودیم. پدرم کارگر فصلی بود و درآمد زندگی ما آنقدر نبود که بتوانیم راحت زندگی کنیم به همین خاطر به ذهنم رسید دزدی کنم. من در اطراف پارک دانشجو قدم میزدم و خودم را به عنوان دانشجو معرفی میکردم. زنان و مردان پا به سن گذاشته وقتی حالت من را میدیدند خیلی تحت تاثیر قرار میگرفتند. سر صحبت را با آنها باز میکردم و بعد به آنها نزدیک میشدم. بیشتر اوقات من را به خانهشان دعوت میکردند. در فرصت مناسب کارت بانکی آنها را برمیداشتم و پول آن را خالی میکردم.
او ادامه داد: من در چایی که خود طعمههایم میآوردند داروی خوابآور میریختم و وقتی چای را میخوردند میخوابیدند. اینکه گفته شده من تعرض کردم درست نیست شاکیان اغراق میکنند؛ من اصلاً تعرض نمیکردم فقط فیلم میگرفتم که جرات نکنند از من شکایت کنند.
سپس یکی از شکات در جایگاه قرار گرفت. او گفت: این جوان من را تا سرحد مرگ برد. او خودش را دانشجو معرفی کرد و گفت کار ندارد من هم گفتم کاری برایش دارم؛ چون در شهرستان داشتم خانه میساختم فکر کردم میتواند اینطوری با من کار کند و زندگیاش را اداره کند. همراه من به خانه آمد. چای آوردم، وقتی چای را خوردم بیهوش شدم و دیگر به هوش نیامدم. همسرم هم مسافرت بود. وقتی همسرم چندین بار زنگ زده و من را پیدا نکرده بود دخترم را به خانه من فرستاده بود و دخترم هم من را بیهوش پیدا کرده و به بیمارستان برده بود. من سه روز در آیسییو بستری شدم و در کما بودم. بعد از سه روز معجزه آسا دوباره برگشتم. این مرد وقتی که داشتم خرید میکردم رمز کارتم را شنیده و بعد از بیهوش کردن من آن را دزدیده و خالی کرده بود. هشت میلیون تومان پول نقد، اجناس عتیقه مسی همسرم و طلاهای او را دزدیده و حتی از همسایه هم دزدی کرده است. او سعی داشت با فیلم گرفتن از ما اخاذی هم بکند.
سپس شاکی دیگر در جایگاه حاضر شد. او گفت: یک تماس با من گرفته و گفته شد عمویم حالش بد است، وقتی به خانه عمویم رفتم او را بیهوش پیدا کردم. تماس را مرد متهم با من گرفته بود. وضعیت روحی عمویم اصلاً خوب نیست. این پسر از او سوءاستفاده کرده و پولهایش را دزدیده است.
شاکی بعدی که زنی مسن است نیز شکایت خود را مطرح کرد و خواستار مجازات متهم شد.
سپس متهم دوباره در جایگاه قرار گرفت و گفت: ادعایی که شکات درباره تعرض مطرح کردهاند درست نیست. من برای اینکه آنها را تهدید کنم فیلم گرفتم و تعرضی در کار نیست. من درخواست تبرئه دارم.
با پایان گفتههای متهم، قضات وارد شور شدند.
نظر شما