خبر عجیب برای دبیرستانی ها!
در حالی که هنوز دغدغه کلاسهای بیمعلم در سال تحصیلی جدید به پایان نرسیده زمزمههایی از اجرای طرحی با ابهامات فراوان در وزارت آموزش و پرورش مطرح شده است.
به گزارش 9 صبح ؛ واقعیت تلخ و هولناک است که در سال ۱۴۰۲ برخی کلاسهای درس با یکدیگر ادغام شدهاند تا اثر نبود معلم در ظاهر کمرنگتر شود. تعدادی از معلمان هم به این وضع آشفته اعتراض کردهاند که گویا در پاسخ به آنها گفته شده شما فقط مبصر باشید!سالهاست که آموزش و پرورش با مشکلات جدی و قابل تأملی دست و پنجه نرم میکند. وزرای مختلف هم با طرحها و لوایح عجیب و گاه رؤیاپردازانه، بار سنگین روانی و مادی فراوانی را بر پیکره نحیف این وزارتخانه تحمیل کردهاند و در نهایت نیز به تن رنجور آن ضربه زدهاند.
هنوز حواشی و ایرادات طرح رتبهبندی معلمان، توزیع شیر مدارس، روز بدون کیف، تغذیه رایگان دانشآموزان، مولدسازی، ترمیم معدل برای داوطلبان کنکور و... در همین ماههای اخیر به سرانجام نرسیدهاند که مجددا، وزارت آموزش و پرورش طرح نویی را در سپهر آموزش عمومی در انداخته است.
هفته پیش معاون متوسطه وزارت آموزش و پرورش خبر از ادغام سه رشته دبیرستانی داد. خبری که نگرانیها و حواشی زیادی را در پی داشته است. محمدمهدی کاظمی در گفتگو با یک رسانه دولتی از ادغام سه رشته علوم انسانی، تجربی و ریاضی- فیزیک خبر داد و گفت بازطراحی شاخهها و رشتههای تحصیلی متوسطه دوم از سال گذشته در دستور کار وزارت آموزش و پرورش بوده است.
طرحی که تا این لحظه توسط هیچ مسئولی در وزارت متبوع تشریح نشده است. ظاهرا این طرح بدون پیوست اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و حتی رسانهای بهصورت ناگهانی مطرح شده و سبب نگرانی دانشآموزان، والدین و حتی جامعه بزرگ فرهنگیان شده است.
بسیاری از کارشناسان از طرح یکباره این موضوع ابراز نگرانی کردند، زیرا اعلام در دستور کار قرار گرفتن چنین طرحهایی را که یکشبه و بدون پیوستهای لازم و بدون کار کارشناسی مطرح میشوند، چیزی جز ضرر و زیان برای نظام آموزش و پرورش نمیدانند.
اما محمدمهدی کاظمی، معاون متوسطه وزارت آموزش و پرورش دراینباره مدعی است که جلسات کارشناسی متعدد در این راستا انجام شده و یکی از بحثها ادغام رشتهها در شاخه نظری و کاهش رشتههای فعلی است.
در حالی کاظمی از برگزاری جلسات متعدد درخصوص این طرح خبر میدهد که درباره جزئیات آن هیچگونه روشنگری صورت نمیگیرد و شگفت آنکه اجرای این طرح را به دو سال آینده موکول میکند.
محمد داوری، فعال و کنشگر حوزه آموزش و پرورش، دراینباره معتقد است از کلیت طرح میتوان دفاع کرد، اما با شروط مشخص و مقدمات متقن. وی میگوید: «باید در سه سال متوسطه دوم، درسها انتخابی باشند. نظامهای آموزشی که درسهایشان انتخابی بودهاند نتیجه بهتری گرفتهاند. نظام آموزش عمومی در کشورهایی مانند آمریکا، سوئیس، نروژ و سنگاپور با همین مدل طراحی و مدارس به همین سبک و سیاق اداره میشوند».
وی در پاسخ به این پرسش که آیا این طرح، چالشهای پیشروی کنکور را هم پیشبینی کرده است گفت: «این طرح، کاملا کلی است و هیچ جزئیاتی از آن منتشر نشده است؛ بنابراین طبق صحبتهای معاون وزیر پیشنیاز و لازمه اجرای آن در گام نخست حذف کنکور است».
این درحالی است که خبر حذف احتمالی کنکور سراسری اعلام شد و اعلام شد که تنها ارزیابی سطح داوطلبان از طریق برگزاری امتحانات نهایی در پایه متوسطه دوم (دهم، یازدهم، دوازدهم) صورت می گیرد. زمان حذف کنکور سراسری ۱۴۰۳ تا حداقل 5 سال آینده اعلام شده و هنوز قطعی نمی باشد.
داوری ادامه میدهد: «در واقع دانشآموزان باید از دبستان تا دبیرستان مهارتهای زندگی و آموزش عمومی در گرایشهای مختلف را فرابگیرند. در ابتدایی مفاهیم پایهای مطرح میشود و در متوسط اول، آموزش در گرایشهای مختلف و بیشتر عمومی است. در متوسطه دوم دورس تقریبا نیمهتخصصی، اما انتخابی است. هدف این است که در ۱۲ سال آموزشی، دانشآموز، مدرسه و والدین به این نتیجه برسند که فرد در ۱۸ سالگی با کسب مهارتهای لازم، آماده ورود به جامعه باشد».
به گفته وی در نظام مدون و نظاممند آموزشی سه سال متوسطه اول باید سه سال مشاوره و آزمون و خطای دانشآموز در دروس مختلف باشد تا میزان علاقهمندی و توانایی وی سنجیده شود و در نهایت دانشآموز در متوسطه دوم با توجه به شناخت و علایق، به انتخاب واحد مبادرت کند.
این مباحث را در حالی فعال حوزه آموزش و پرورش مطرح میکند که این سؤال ایجاد میشود که اگر دانشآموز با توجه به این طرح آموزش و پرورش، وارد رشته نظری شود و مباحث مورد علاقهاش مباحث حوزه علوم انسانی باشد، در نهایت چه تفاوتی با قبل کرده است؟ آیا این طرح فقط تجمیع چند رشته نیست؟ در حالی که بازهم در دوره دوم دبیرستان دانشآموز یا به مباحث انسانی علاقهمند است یا تجربی یا ریاضی.
تجمیع این رشتهها چه بار روانیای را از دوش معلم و متعلم کم میکند؟ آیا سازمان سنجش، وزارت علوم و نهادهای وابسته مرتبط برای طرح چنین موضوعی، بسترسازی و آمادگی لازم را دارند؟ اگر هم الگوبرداری از کشورهای دیگر است که باید گفت ما راه را اشتباه رفتهایم. در آنجا بخش اعظم سیاست آموزشی فوق را برای شناخت علاقهمندیهای دانشآموز در رشتههای نظری و عملی به کار میگیرند. یعنی رشتههای نظری مانند علوم انسانی و پایه یا علوم طبیعی در برابر رشتههای عملی مانند فنی و حرفهای و مهارتی، چون برق، الکترونیک، مکانیک و حتی رباتیک.
داوری دراینباره میگوید: «دانشآموز با توجه به واحدهایی که مشخص و تعیین شدهاند، مسیر تحصیلی را طی کرده و در نهایت تعداد واحدهای لازم را میگذراند و برای ورود به رشته مورد علاقه خود که قطعا باید بدون کنکور باشد، درخواست میدهد».
نظر شما