خالکوبی آدیداس قاتل بی رحم را لو داد / با همه زورم گلوی دخترخاله ام را فشار دادم

به گزارش 9 صبح ؛ عصر روز 18 دی ماه ماجرای کشف جسد زن جوانی توسط پسرش  به پلیس گزارش شد که بلافاصله ماموران کلانتری 135 آزادی به شهرک اکباتان اعزام شدند.

ماموران در صحنه جرم با پسر مقتول روبرو شدند که به گفته او وقتی وارد خانه شده با جسد مادرش در کنار تخت خوابش را پیدا کرده و بلافاصله این صحنه تلخ را به پلیس گزارش می کند.

ماموران همزمان با شروع تحقیقات خبر  این مرگ مشکوک را به بازپرس محمدمهدی براعه از شعبه 3 دادسرای امور جنایی گزارش دادند و وی همراه تیم تشخیص هویت و پزشکی قانونی راهی محل جنایت شدند.

در گام بعدی و با شروع بازجویی های بازپرس پرونده از پسر مقتول و شنیدن اظهارات همسایه های قربانی مشخص شد روز جنایت ساعت 14:23 مرد جوانی با زدن زنگ چند نفر از همسایه وارد ساختمان شده و در نهایت در ساعت 15:57 دقیقه سراسیمه از مجتمع خارج شده است.

همچنین پس از بازبینی دوربین های مداربسته خانه مقتول و خیابان های اطراف محل جنایت و مشاهده قاتل با یک خالکوبی عجیب با طرح لوگوی آدیداس او شناسایی شده و مشخص شد او پسرخاله مقتول است، همین موضوع کافی بود تا بازپرس دستور شناسایی و بازداشت هرچه سریع تر متهم را برای کشف زوایای پنهان این پرونده صادر کند .

در گام بعدی با رد یابی های پلیسی متهم با اصرار برادرش خودش را به پلیس معرفی کرده و به قتل دخترخاله اش اعتراف می کند.

متهم در بازجویی های اولیه به بازپرس پرونده گفت:من اعتیاد دارم و به خاطر همین موضوع چند روزی بود که مادرم مرا به خانه راه نمی داد، من هم که جایی برای ماندن نداشتم به اقوام زنگ زدم تا شاید آنها واسطه شوند و مارا آشتی بدهند اما اصرار های من بی جواب ماند تا اینکه تصمیم گرفتم از دختر خاله ام که روی مادرم نفوظ خوبی داشت کمک بگیرم ، بارها با او تماس گرفتم اما وقتی دیدم جواب تلفن من را نمی دهد بدون اطلاع قبلی به خانه اش رفتم.

زنگ همسایه ها را زدم و خودم را ساکن خانه دخترخاله ام معرفی کردم و آنها در را برای من بازکردند و داخل شدم.

او در ادامه گفت: اول زنگ در را چندبار زدم ولی از طرف او عکس العملی ندیدم برای همین شروع به در زدن کردم که او با عصبانیت در را باز کردو به من گفت اینجا چه کار میکنی؟ من از همان پشت در از او خواستم تا با مادرم تماس بگیرد اما او نپذیرفت، عصبانی شدم و به زور  رفتم داخل خانه، زیبا به سمت موبایلش رفت تا به برادرم زنگ بزند  که عصبانیتم به اوج خودش رسیدگوشی را از دست او گرفتم که شروع به فریاد زدن و کمک خواستن کرد، دستم را جلوی دهانش گرفتم ،بعد از چند دقیقه متوجه شدم دیگر نفس نمی کشد!

قاتل جوان به بازپرس گفت : در آن شرایط از لحاظ روحی حالت طبیعی نداشتم برای همین وقتی روی زمین افتاد بلندش کردم و با 2 دستم بازهم گلویش را فشار دادم، تا مطمئن شوم مرده است و بعد هم به سرعت فرار کردم.

بر اساس این گزارش و بنابر اعترافات قاتل،بازسازی صحنه جنایت، اعلام نظر پزشکی قانونی مبنی بر مرگ متوفی به دلیل نارسایی تنفسی و نرسیدن اکسیژن به مغز بر اثر فشار روی گردن بنابر تشخیص بازپرس محمد مهدی براعه از شعبه 3 دادسرای امور جنایی تهران و درخواست اولیای دم مبنی بر قصاص، قرار مجریمت صادر شد و متهم به قتل دخترخاله به زودی در ادگاه کیفری یک استانی تهران مورد محاکمه قرار می گیرد.

حوادث فوری