قتل هولناک دخترجوان به دست دوست پسرش /به من نگفته بود بیماری دارد
قاتل بی رحم پس از قتل جسد دختر را به آتش کشید تا ردی از او باقی نماند.
به گزارش 9 صبح ؛ رسیدگی به این پرونده از وقتی شروع شد که خانواده دختر جوانی به اداره پلیس مراجعه کردند و مدعی شدند که دخترشان ناپدید شده است.
در حالیکه تیم جنایی در صدد کشف راز ناپدید شدن دختر ۳۱ساله به نام سارا بودند مرد جوانی با یک شماره ناشناس با خانواده سارا تماس گرفت و خودش را افسر آگاهی معرفی کرد وقتی کارآگاهان جنایی ازاین موضوع باخبر شدند با ردیابی تخصصی این شماره توانستند بهزاد ۳۹ساله را دستگیر کنند.
بهزاد شوک زده وقتی دربرابر کارآگاهان جنایی قرار گرفت در نخستین بازجویی هایش درباره این جنایت مدعی شد که از 2 سال قبل با سارا دوست شدم و روز حادثه یعنی ۲۶ دی ماه زمانی که باهم بیرون رفته بودیم او مشروب خورده بود و حالش زیاد خوب نبود ناگهان در خودرو را باز کرد و به بیرون پرت شد وقتی توقف کردم وبه سراغش رفتم متوجه شد او مرده است و تکان نمیخورد ترسیده بودم برای اینکه هیچ اثری ازاو به جا نماند او را به داخل گودالی در محمد شهر حوالی بلوار بسیج انداختم بعد با یک بطری بنزین او را به آتش کشیدم و ازمحل گریختم.
بعد با خط جداگانه به خانواده سارا زنگ زدم خودم را پلیس جا زدم تا ازآنها اطلاعات بگیرم تا بدانم آنها از من چیزی می دانند یا نه...
پس از اظهارات این متهم او به اتهام قتل بازداشت شد و بلافاصله تیمی از کارآگاهان جنایی به همراه متهم به محمد شهر رفتند تا محل دفن جسد را متهم نشان بدهد. با دستور بازپرس شعبه اول دادسرای جنایی کرج تحقیقات بیشتری از وی در بازسازی صحنه جنایت به عمل آمد .
تیزبینی بازپرس در بازسازی جنایت باعث شد که متهم دست به تناقض گویی بزند بازپرس از متهم خواست در خودرویش که صندلی که مقتول نشسته بود بنشیند در را باز کرد و از او خواست به پایین بپرد با این کار متهم را که مدعی بود سر مقتول زیر چرخ ماشین رفته و باعش مرگش شده است را نشان دهد که درمقابل این بار متهم در سناریوی دیگری درباره این جنایت تکان دهنده خود مدعی شد که از مدتها قبل با مقتول دوست بوده و با او رابطه داشته است وقتی روز حادثه به سراغ سارا رفتم پس از مصرف زیادی مشروبات الکلی او با نشان دادن یکسری مدارک گفت که مبتلا به بیماری مقاربتی است وقتی من این موضوع را متوجه شدم به شدت عصبانی شدم که چرا این مسئله را پنهان کرده است با او درگیر شدم وبا پارچی که در اتاق قرار داشت ضربه ای به سرش زدم و او بیهوش شد.
خیلی زود او را داخل فرش پیچاندم ، سبک وزن بود او را با تمام وسایلش به محدوده محمد شهر بردم و داخل یک گودال که از قبل آنجا وجود داشت انداختم و با یک تخته سنگ ضربه ای به سرش زدم تا مطمئن شوم او مرده است بعد او را به آتش کشیدم تا اثری از جنایت باقی نماند.
براساس این گزارش تحقیقات جنایی و بازپرسی از متهم کماکان ادامه دارد و هنوز دقیقا انگیزه متهم درباره قتل سارا مشخص نیست سناریوی های مطرح شده صرفا اظهارات خود متهم است و درحال حاضر نتیجه پزشکی قانونی از جسد سوخته آماده نشده و علت تامه فوت دختر جوان مشخص نیست.
نگاه کارشناسی
فتانه ورمزیار کارشناس ارشد روانشناسی
فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی دارای ویژگی مثل بی ثباتی در رفتار و هیجان ، رفتارهای شبه خودکشی برای تهدید افراد به ماندن در رابطه، اقدامات تکانشی، روابط جنسی پر خطر، پرخاشگری و ترس از دست دادن می باشد..این افراد در حین اینکه در رابطه با فردی قرار دارند همزمان با فرد دیگری وارد رابطه میشوند که به آن شخصیت زاپاسی می گویند.
با این هدف که در صورت طرد از جانب فرد مقابل فرد دیگری را داشته باشد که احساس تنهایی نکند، این رفتار باعث عدم تعهد و ورود به روابط متعدد می شود و به دلیل ویژگی اصلی این اختلال که عدم ثبات هیجانی میباشد به صورت تکانشی وارد رابطه و یا از آن خارج می شود. ورود به رابطه با رفتارهایی مثل رابطه جنسی پرخطر سوء مصرف مواد و الکل،خشونت و عدم بازداری هیجانی همراه می باشد. در کیس حاضر به دلیل عدم ثبات هیجانی و پرخاشگری ناشی از این اختلال وارد روابط متعدد با قربانیان شده که در بعد تکانشی و بی ثباتی هیجان وارد رابطه جنسی شده و بعد ورود به این روابط بر اثر عدم بازداری رفتار و کاملا تکانشی دست به خشونت و قتل یکی از قربانیان می شود.
جدا از موضوعات روانی این افراد درمعرض بیماری های مقاربتی قرار دارند که سلامت افراد جامعه را تهدید میکند، همچنین درکنار این موضوعات ازدواج ها ی عجیبی چون ازدواج سفید هم از این پدیده مستثنی نیست چرا که افراد در برقراری ارتباط های جنسی هیچ مسئولیت وتعهدی نسبت به یکدیگر ندارند، این نوع ازدواج های وارداتی که بر ساختار نظام تشکیل خانواده ضربه وارد میکند متاسفانه در زیر پوست شهر وجود دارد که نیازمند توجه سازمان ها ونهادهای مختلف دراین زمینه است.
رکنا
نظر شما