مهاجرت ناراحت کننده برترین جراح قلب اطفال ایران
سازمان نظام پزشکی در گزارشی خبر از مهاجرت نفر اول جراحی قلب اطفال داده است.
به گزارش 9 صبح ؛ پایگاه خبری سازمان نظام پزشکی در گزارشی به وضعیت پیوند قلب اطفال پرداخته و از مهاجرت دکتر مازیار غلامپور نفر اول این رشته خبر داده است. در بخشهایی از این گزارش میخوانیم:
خبر کوتاه بود و دردناک! دکتر "مازیار غلامپور دهکی" جراح و از بزرگان و نوابغ پیوند قلب کودکان هم از ایران مهاجرت کرد. او که لیست انتظار بیمارانش تا دو سال آینده پر بود و ۶۳۸ کودک نیازمند جراحی قلب در صف عمل جراحی در مرکز قلب و عروق شهید رجایی هستند. رئیس بخش پیوند قلب کودکان بیمارستان شهید رجایی هفته گذشته با اعلام این خبر به خبرنگار ما، مهاجرت بنیان گذار و رئیس بخش جراحی بیماریهای مادرزادی قلب در بیمارستان شهید رجایی را در حد فاجعه ملی توصیف کرد. نگرانیها از وضعیت سلامت کودکان، مبتلا به بیماریهای مادرزادی قلبی به دلیل بی رغبتی پزشکان به رشته جراحی قلب اطفال و نیز مهاجرت تعداد انگشت شمار جراحان این رشته فوق تخصصی بسیار حاد وعمیق شده است.در حال حاضر کشور با کمبود شدید جراح قلب اطفال مواجه است وشاهد آن لیست انتظار طولانی و بلند بالای بیماران حتی تا ۲ الی ۳ سال آینده است. این در حالی است که پس از گذشت سالها از انقلاب اسلامی و با اهتمام بسیار، میتوان گفت که یکی از بهترین شاخصهای خودکفایی کشور، در حوزه پزشکی بوده است.
در قسمت دیگری از گزارش آمده است:
رئیس بخش پیوند قلب کودکان بیمارستان شهید رجایی ضمن اشاره به تعداد بسیار اندک جراحان قلب مرکز قلب و عروق شهید رجایی در ادامه از مهاجرت بنیان گذار و رئیس بخش جراحی بیماری مادرزادی قلب این بیمارستان خبر می دهد: «در مرکز ما تعداد جراحانی که میزان مرگ و میر عمل های شان در حد استانداردهای جهانی است بین ۳ تا ۴ نفر است. البته از این تعداد نیز متاسفانه بیان گذار و رئیس بخش جراحی قلب اطفال دکتر مازیار غلامپور دهکی، فوق تخصص جراحی قلب و رئیس بخش جراحی بیماری مادرزادی قلب در بیمارستان شهید رجایی ۲۴ اسفند ماه ایران را ترک میکند. البته ما این مسئله را به مقامات امنیتی و وزارت بهداشت اطلاع داده ایم اما هیچ نتیجهای حاصل نشده است.»
دکتر مهدوی در ادامه صحبت هایش لیست انتظار کودکان نیازمند عمل جراحی قلب در بیمارستان شهید رجایی را اینگونه اعلام می کند:« لیست انتظار بیماران مشترک بنده به عنوان کاردیولوژیست و دکتر "غلامپور" به عنوان جراح تیم (در روز دوشنبه ۱۴ اسفند ماه) ۶۳۸ کودک است یعنی با مهاجرت رئیس بخش جراحی بیماری مادرزادی قلب بیمارستان شهید رجایی معلوم نیست تکلیف این گروه از کودکان چه خواهد شد؟! همچنین لیست نوبت های جراحی مربوط به دکتر امیرحسین جلالی فوق تخصص جراحی قلب کودکان نیز تا یک سال و نیم آینده پر است. بنابراین مهاجرت دکتر غلامپور به خودی خود فاجعه بسیار بزرگی ایجاد خواهد کرد.
به گفته وی، تربیت جراح قلب مسیر طولانی و پر پیچ و خم است. جراح قلب اطفال راه طولانی دارد، ۷ سال پزشکی عمومی، ۴ تا ۵ سال جراحی عمومی، طرح و سربازی برای آقایان، ۳ سال فوق تخصص جراحی قلب بزرگسال و در نهایت ۱.۵ سال دوره برای جراحی قلب اطفال، بعد هم ۵ تا ۷ سال دوره آموزی و حضور در سمینارهای جهانی برای قدرتمند شدن در این حوزه را پشت سر میگذارد. یعنی تا همین جا هم یک پزشک به سن ۴۵ تا ۵۰ سالگی میرسد. بعد از گذشت این همه سال اگر قرار باشد، جراح حاذقی همچون دکتر غلامپور که نفر اول جراحی قلب کشور و رتبه برتر برد در این حوزه است که پس از فارغالتحصیلی در سه کشور فرانسه، انگلیس و آمریکا دورههای تخصصی گذرانده است را از دست بدهیم باید منتظر فاجعه ملی بمانیم.»
وی در ادامه میافزاید: «هیچ کسی فکر نمیکرد در آینده من و دکتر غلامپور هم اقدام به مهاجرت کنیم. در دنیا سالانه ۴۰۰ پیوند قلب کودک داریم. از این تعداد حداقل ۳۰ مورد عمل پیوند قلب اطفال در مرکز قلب و عروق شهید رجایی به عنوان تنها مرکز پیوند قلب انجام می دهیم. من که از رفتن و ترک کشور منصرف شدم وقتی گریه و زاری بیمارانم را دیدم، احساس شرمندگی کردم. اما با مهاجرت بازوی اصلی جراحی قلب اطفال بسیار بسیارمتضرر خواهیم شد از طرفی آنهایی هم که در بخش دولتی ماندهاند باید بسیار از جان گذشتگی کنند چون هیچ درآمدی ندارند.»
مساله مهاجرت کادر درمان و پزشکان طی چند سال گذشته از جمله مهمترین دغدغههای نظام سلامت و مردم بوده است. دکتر غلامپور که اکنون از ایران مهاجرت کرده، در آذر ۱۴۰۲ طی مصاحبهای با روزنامه همشهری گفته بود: «برای یک جراحی ۱۲ ساعت سرپا هستیم، سختیهای جراحی روی نوزاد چندروزه یا کودک چندساله هم به جای خود. اما برای همه این سختیها به اندازه یک بوتاکس یا دستمزد تعویض روغن یک تعمیرکار ماشین هم دریافتی نداریم. مشابه همین عمل در بخش خصوصی ۲۰۰ میلیون تومان دستمزد دارد، اما یک درصد این مبلغ را هم در بخش دولتی به ما نمیدهند. زندگی، درآمد و ماشین ما به خوبی مشخص میکند که در تمام این سالها چه اندوختهای برایمان حاصل شده است. این مشکلات را نمیگوییم که چیزی به ما افزوده شود، اما دیگران نمیآیند. من ۱۰ تا ۱۵ سال دیگر بازنشسته میشوم، اما این راه دنبالهرو ندارد. در تمام کشورها طرفداران این رشتههای سخت بسیار کم هستند و آنها یا بهدنبال پزشکان سایر کشورها هستند یا پرداختیهای این حوزه را آنقدر افزایش میدهند که حداقل مسائل مالی، سختیهای این حوزه را پوشش دهد، اما در نظام سلامت ما چنین تسهیلاتی برای پزشکان بخش دولتی نیست.»
نظر شما