مچ زنم را با پسرعمویم گرفتم / فریبا را درون گونی انداختم ...

مچ زنم را با پسرعمویم گرفتم / فریبا را درون گونی انداختم ...

مردی که همسرش را به دلیل مسایل ناموسی به قتل رسانده بود جسدش را نیز آتش زد و با نقطه زنی تلفن همراهش دستش در این جنایت رو شد.

به گزارش 9صبح ؛ متهم که ادعا کرده بود قتلی در کار نبود، به قضات گفت جسم نیمه‌جان زن جوان به نام فریبا را در گونی به بیابان انداخته و نمی‌داند چه کسی او را آتش زده است.

مردی دو سال قبل به پلیس گزارش داد همسرش فریبا گم شده است. او گفت: فریبا برای خرید از خانه بیرون رفت و دیگر نیامد.

چند روز بعد ماموران جسد زنی را پیدا کردند که سوخته بود. آزمایشات انجام‌گرفته نشان داد جسد متعلق به فریباست.

همسر فریبا بعد از پیدا شدن جسد این زن گفت از مدتی قبل فریبا با یکی از اقوام رابطه داشت. او گفت: من وقتی متوجه ماجرا شدم با هر دوی آنها برخورد کردم و می‌خواستم فریبا را طلاق بدهم اما به خاطر بچه‌ام مشکلاتی در این راه داشتیم. ممکن است پسرعمویم فیروز که با همسرم رابطه داشت، او را کشته باشد.

پلیس فیروز را بازداشت کرد اما او اتهام را قبول نکرد و گفت اصلاً در جریان هیچ چیز نیست تا اینکه ماموران با نقطه‌زنی متوجه شدند تلفن همراه فیروز همان‌جایی که جسد فریبا پیدا شده آنتن‌دهی داشته است.

به این ترتیب، پرونده فیروز با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در جلسه رسیدگی اولیای دم درخواست قصاص کردند اما فیروز همه چیز را انکار کرد. او گفت: من با فریبا رابطه داشتم. وقتی شوهر فریبا متوجه شد، همه چیز را قطع کردم.

فریبا دست‌بردار نبود تا اینکه روز حادثه برای معاینه فنی در جاده اسلامشهر می‌رفتم که فریبا را دیدم. او به‌ زور سوار ماشین من شد و بعد هم گفت اجازه نمی‌دهد رابطه را قطع کنم. ما سر این موضوع جر‌و‌بحث کردیم. فریبا را از ماشین پیاده کردم و دیگر نمی‌دانم چه اتفاقی برای او افتاد.

در نهایت، قضات برای متهم رأی قصاص صادر کردند. این رأی مورد اعتراض متهم قرار گرفت و دیوان عالی کشور نیز اعتراض را قبول کرد.

در جلسه رسیدگی مجدد به این پرونده یک بار دیگر اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند و گفتند حاضر به گذشت نیستند.

وقتی نوبت به متهم رسید او ادعای جدیدی را مطرح کرد و گفت: من فریبا را نکشتم فقط او را داخل گونی انداختم و بعد هم در بیابان‌های اطراف که زباله زیادی بود، رها کردم.

متهم گفت: وقتی جروبحث کردیم فریبا را هل دادم و او بیهوش شد. بعد جسم نیمه‌جانش را داخل گونی کردم و در زباله‌ها رها کردم. اصلاً او را نسوزاندم و قتل هم نکردم.

با پایان جلسه دادگاه قضات متهم را به قصاص و او را به خاطر آتش زدن جسد به پرداخت دیه محکوم کردند. با تایید حکم قصاص این مرد در دیوان عالی کشور، شمارش معکوس برای قصاص آغاز شد.

 

وب گردی

    نظر شما