شوهرم را در وضعیت زننده ای بر بالین دخترم دیدم و ... /بازگو کردن لحظه تلخ تعرض +ببینید
گفتگوی تکان دهنده سحر دولتشاهی با زنی که لحظه به لحظه مورد تجاوز قرار گرفتنش را به زبان آورد را مشاهده می کنید.
به گزارش 9 صبح : قصه تکراری دخترانی که بی صدا درد می کشن و آینده ای پر از ترس در کمینشان است، آزار و اذیت های بی نام و نشان که رویا های دختری را به هم می ریزد. جنایت هولناکی که جایی نوشته نمی شود و به خاطر ترس از جامعه و خانواده مثل راز در سینه بعضی از دختران این سرزمین باقی می ماند و تبدیل به زخمی بزرگتر می شود.
مریم دختری حدودا 11 ساله است که در همین سن متوجه می شود، پدرش ، پدر واقعی او نیست و بارها از طرف ناپدری اش شب هنگام به دور از چشم مادرش مورد تجاوز قرار گرفته است . از این که از جانب مادر مورد سرزنش قرار بگیرد، سکوت می کند و دم برنمی آورد تا این که یک شب ناغافل مادر ، شوهرش را بر بالین دخترش می بیند و بعد از مشاجره ، مرد متعرض را از خانه بیرون می کند و مریم می ماند و یک عمر سرزنش های مادر، یک عمر کنایه و تندی ، مریم فقط احتیاج به دلگرمی مادر داشت تا بتواند داد بزند ، جیغ بکشد و هیچوقت در سکوت و ترس این چنین اتفاقی رخ ندهد.
تجاوز مردان مست به مریم
همه چیز این جا تمام نمی شود، مریم بعد ها 2 بار ازدواج می کند و جدا می شود، و درواقع هیچوقت عشق را تجربه نکرده است و خود را وابسته به همسر می داند تا دلبسته.
بعد از جدایی یک روز که برای اجاره خانه ای برای بازدید رفته بود، در آن خانه با تعدادی پسر مست مواجه می شود که او را داخل یک اتاق بدون پنجره زندانی کردند و هرچه او التماس و گریه می کرد، اعتنایی نمی کردند و او را مورد تجاوز قرار دادند.
مریم در آخر می گوید که در کودکی از ترس مادرم سکوت کردم و حرفی نزدم و در جوانی هم رعایت دخترم را کردم و به خاطر آبروی او و این که بلایی به سر او نیاید دم نزدم.
منبع: رکنا
نظر شما