مروری بر اخبار گذشته؛

سلاخی همسر برای گرفتن حضانت فرزندان!

سلاخی همسر برای گرفتن حضانت فرزندان!

مرد میانسال که چند سال قبل از همسرش جدا شده بود، بر سر حضانت فرزندانش با او دچار اختلاف شد و دست به جنایتی هولناک زد. این مرد که جان همسر سابقش را گرفته بود پس از ۳ روز درحالی‌که قصد داشت به زندگیش خاتمه بدهد دستگیر شد.

به گزارش 9صبح؛ شامگاه سه‌شنبه در یکی از خیابان‌های شمال پایتخت اتفاق عجیبی افتاد. مردی که یک چاقو در دست داشت، درحالی که گریه می‌کرد می‌خواست به زندگی‌اش پایان دهند که شاهدان مانع او شدند و چاقو را از دستش خارج کردند.مرد میانسال درحالیکه گریه می‌کرد، رو به مردم کرد و گفت: «من جان همسرسابقم را گرفته‌ام و نمی‌خواهم زنده بمانم.»شاهدان با پلیس تماس گرفتند و طولی نکشید که با حضور ماموران مرد میانسال دستگیر شد.

در بررسی‌ها معلوم شد که گفته‌های مرد میانسال حقیقت دارد. او همان کسی بود که روز ۳۰ تیرماه در شرق تهران به زندگی همسرسابقش پایان داده بود.زنی که به قتل رسیده بود، ‌۴۰ ساله بود و در یک بوتیک لباس فروشی واقع در شرق تهران کار می‌کرد.این زوج چند سال قبل از یکدیگر جدا شده بودند اما همچنان به خاطر حضانت فرزندانشان با هم اختلاف داشتند تا اینکه روز حادثه مرد خشمگین درحالیکه چاقو همراهش بود به سراغ همسرسابقش رفت و با وی در مقابل بوتیک لباس‌فروشی درگیر شد و با ضربات چاقو، او را به قتل رساند. از همان زمان جست و جوی تیم جنایی پایتخت برای دستگیری قاتل فراری آغاز شده بود اما اثری از وی نبود تا اینکه وی سه‌شنبه و پیش از اینکه به زندگی‌اش پایان دهد، دستگیر شد.

قصد قتل نداشتم

متهم به قتل وقتی روبه روی افسر پلیس آگاهی تهران نشست، ‌به گریه افتاد و گفت که هرگز قصد کشتن مادر بچه‌هایش را نداشته است.

او توضیح داد: من کارگر ساختمانی هستم و سال‌ها قبل به ژاپن رفتم که در آنجا کار کنم. بعد از بازگشت از ژاپن به خواستگاری دختری که از بستگان دورمان بود و عاشقش بودم، رفتم و با هم ازدواج کردیم. حاصل ازدواج ما دو فرزند است.

وی ادامه داد: اگرچه اوایل، زندگی خوبی داشتیم اما به تدریج اختلاف هایمان شروع شد به طوریکه حدود ۱۱، ۱۲ سال قبل تصمیم به جدایی گرفتیم.

متهم گفت: حضانت دخترم با مادرش بود و پسرم با من، اما پسرم چند وقت قبل که پا در سن ۱۸ سالگی گذاشت، ‌رفت پیش مادرش و گفت می خواهد با او زندگی کند. او دیگر مرا نمی‌خواست و تصمیم گرفتم حضانت دخترم را پس بگیرم و هر دو فرزندم را نزد خودم برگردانم.

متهم ادامه داد: روز حادثه رفتم به سراغ همسرسابقم. با خودم چاقو بردم که تهدیدش کنم. تا او را دیدم گفتم چرا بچه‌ها را علیه من کرده‌ای؟ او زیر بار نرفت و بر سر حضانت بچه‌ها با هم درگیر شدیم. نمی دانم چه شد که نتوانستم خشمم را کنترل کنم و با ضربات چاقو جان همسر سابقم را گرفتم. این دو، سه روز هم در خیابان‌ها سرگردان بودم و اصلا حال خوبی نداشتم. به طوریکه تصمیم گرفتم با همان چاقویی که جان همسرم را گرفته بودم، جان خودم را هم بگیرم اما مردم مانعم شدند.

مرد میانسال ادامه داد: باورکنید من قصد قتل نداشتم و نمی‌خواستم جان همسرم را بگیرم. در این ۳ روز بارها مخفیانه سر مزار همسرم رفتم و حتی یک لحظه هم عذاب وجدان رهایم نکرد.

با اعترافات متهم، برای او قرار قانونی صادر شده و تحقیقات در این پرونده ادامه دارد.

 

وب گردی

    نظر شما