عاقبت شیطنت پسر ۵ ساله جنایت به بار آورد!
«برادر ۵ ساله ام در کوچه بازی می کرد و برای تفریح زنگ خانه زن باردار را می زد، او هم به خاطر این مزاحمت به برادرشوهرش زنگ زد و دعوایی رخ داد که به جنایت ختم شد.» این اعترافات مرد افغانستانی است که با همسایه خود بر سر شارژ ساختمان اختلاف داشت و در نهایت به خاطر یک شوخی عجیب، دست به جنایت زد.
به گزارش 9صبح؛ شامگاه بیست و هفتم تیر به بازپرس جنایی تهران خبر رسید مردی ۲۸ ساله با ضربات چاقو به قتل رسیده است. عاملان این درگیری مرگبار ۳ برادر بودند که بعد از قتل متواری شده بودند. در این میان زن جوانی از بستگان مقتول که شاهد جنایت بود، درباره حادثه گفت: ۳ برادر که اهل کشور افغانستان هستند و در همسایگی ما زندگی می کنند. آنها برای دریافت شارژ ساختمان به جلوی در خانه آمدند. گفتم کسی خانه نیست و آنها عصبانی شدند و فحاشی کردند. سپس از خانه بیرون رفتند و شروع کردند به مزاحمت های عجیب. مدام زنگ خانه را می زدند و فرار می کردند. من هم که در حال استراحت بودم، خیلی زود موضوع را تلفنی به همسرم اطلاع دادم که او از برادرش خواست برای حل مشکل به ساختمان ما بیاید. اما برادر همسرم با ۳ برادر بر سر شارژ ساختمان درگیر شد و یکی از آن ۳ برادر با چاقو ضربه ای به برادر همسرم زد و سپس هر ۳ نفر فرار کردند.
با اظهارات این زن، دستور بازداشت عاملان جنایت صادر شد و هرچند متهمان قصد داشتند قاچاچی به افغانستان فرار کنند اما ماموران موفق به دستگیری هر سه نفرشان شدد. ۳ برادر افغان درگیری را قبول کردند اما گفتند که نمیدانند کدامشان ضربه مرگبار را به مقتول زده است. به این ترتیب هر سه نفر بازداشت شدند تا اینکه یکی از آنها دیروز اسرار جنایت را فاش و به قتل اعتراف کرد.
او گفت: من به همراه ۳ نفر از برادرانم زندگی می کنم که یکی از آنها کودکی ۵ ساله است. ما با ساکنان طبقه چهارم مدتی می شد که بر سر هزینه شارژ ساختمان اختلاف داشتیم اما آن روز اصل ماجرا چیز دیگری بود.
متهم به قتل که ۱۸ ساله است، ادامه داد: روز حادثه برادر ۵ ساله ام و بچه های دیگر در کوچه بازی می کردند و در این میان شیطنت هایشان گل کرده بود. ظاهرا چندین بار برای شوخی و سرگرمی، زنگ خانه طبقه چهارم را به صدا درآورده بودند که همین مساله باعث ناراحتی و دلخوری زن صاحب خانه که باردار بود، شده بود. او از برادر شوهرش کمک خواست که او فورا رسید. سر این موضوع او شروع به سر و صدا کرد و به مادرم فحاشی کرد. البته نامادری ام بود اما حق مادری بر گردن ما داشت و من او را خیلی دوست دارم. توهین و بی ادبی او باعث ناراحتی من و برادرهای دیگرم شده بود. دعوا بالا گرفت و لیوانی که دستم بود را به سمت مقتول پرتاب کردم که درست به لب او اصابت کرد. او هم با چاقویی که همراهش بود به سمت ما حمله کرد که در یک لحپه چاقو از دستش افتاد. من هم از شدت عصبانیت چاقو را از روی زمین برداشتم و به او ناخواسته ضربه ای زدم. چاقو را در فریزر یخچال خانه نامادری ام پنهان کرده و می خواستیم فرار کنیم که دستگیر شدم.
با اعتراف متهم جوان به جنایت، وی به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای جنایی پایتخت، در اختیار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفت و تحقیقات تکمیلی از او ادامه دارد.
نظر شما