ماجرای دعوای هووهای معروفی که یک محله را آباد کرد
مرور تاریخ شفاهی محله پونک یا در لفظ قدیمیها پونه بسیار شنیدنی است؛ اگرچه این محله امروز چیز زیادی از تاریخ خود به یادگار ندارد و همه باغها و خانههای قدیمیاش زیر سایه زندگی شهری به خاطره تبدیلشده است.
به گزارش 9 صبح، همشهری آنلاین نوشت: دور و بر شخصیتی به نام فرمانفرما، مالک و ارباب بزرگ محدوده وسیعی از باغها و زمینهای پونک، حکایتهای شنیدنی زیاد است، بهخصوص آنجا که بحث اندرونی و دعوای زنان ارباب پونک به میان میآید. «احترام فدایی»، دختر مرحوم «محمد فدایی»، آخرین کدخدای محله پونک، بانوی فرهیخته و با کمالاتی است که حرفهایی شنیدنی از روزگار قدیم دارد.
احترام فدایی میگوید: «آن روزها خان پونک و فرحزاد فرمانفرما دو همسر داشت: یکی بتول و دیگری معصومه. بتول زنی بهقولمعروف شهری بود و معصومه که بزرگتر بود بانویی محجبه و با سواد قرآنی بود. خان پونک نیمی از پونک را به بتول داده بود و نیمه دیگرش را به معصومه. جالب است بدانید که نگاه و منش این دو زن در شکلگیری پونک نقش مهمی داشته. بتول که بیشتر به فکر مهمانیهای بزرگ و اشرافی و لباس و تجملات بود، قبل از هرچیزی زمین بزرگی را به پدرم بهعنوان کدخدا داد تا برای محله پارک درست کند. پارک پونک در حاشیه بزرگراه اشرفی اصفهانی بخشی از همان زمین است. اما معصومه خانم که زنی مذهبی با دیدگاه دینی بود، خدمات بیشتری به پونک کرد. اول از همه برای ساختن حمام پونک زمینی را اهدا کرد. بعد برای ساخت مدرسه پونک کمک کرد و زمین بزرگی را هم برای ساخت بیمارستان در نظر گرفت. البته بیمارستان ساخته نشد، ولی حسینیه بزرگ پونک و مسجد محل از همان زمینهای اهدایی معصومه خانم ساخته شد. مادرم تعریف میکند که معصومه خانم همیشه برای خواندن نمازهای یومیه به مسجد میآمد و در کنار دیگر زنان روستا نماز میخواند. اهل قرآن بود و اگر کمکی از او طلب میکردیم، دریغ نمیکرد.»
فدایی درباره رابطه هووهای معروف پونک قدیم میگوید: «بتول و معصومه خانم رابطه خوبی با هم نداشتند. آنقدر که فرمانفرما برای ورود و خروج زنانش به امامزادگان عینعلی و زینعلی (ع)، امامزادگان معروف محله پونک، دو در مجزا ساخته بود. »
نظر شما