به چنین زن شیطان صفتی چه باید گفت؟
زنی در دادگاه خانواده گفت: مهریهام که ۱۴ سکه بهار آزادی است را به دلیل اصرار دوستانم از شوهرم میخواهم و او باید آن را برای حفظ آبرویم بپردازد.
به گزارش 9 صبح؛ زنی جوان با مراجعه به دادگاه خانواده ونک دادخواست مهریه خود را به قاضی یکی از شعب این مجتمع قضایی خانواده ارائه کرد و با بیان اینکه مهریه ام ۱۴سکه بهار آزادی است و شوهرم باید آن را بپردازد، گفت: همه دوستانم از شوهرهایشان مهریه و حتی نفقه خود را با مراجعه به دادگاه درخواست کردند من نیز مهریه ام را می خواهم و دلم نمی خواهد باعث کدورت شود.
وی با بیان این که دارای یک فرزند سه ساله هستیم، افزود: من و شوهرم با یکدیگر هیچ اختلافی نداریم و نباید این درخواست من از طریق دادگاه باعث سوءتفاهم شوهرم شود چراکه دوستانم از من خواستند تا راهی که آن ها برای دریافت مهریه شان انتخاب کردند نیز من انجام دهم.
زن بار دیگر در مقابل قاضی پرونده با بیان اینکه شوهرم را بیش از هر شخصی در زندگی دوست دارم، گفت: به دادگاه آمدم تا اگر شوهرم نمی تواند مهریه ام را به صورت قسطی بپردازد. وی افزود: آبرویم در خطر است و برای حفظ آبرو مهریه ام را می خواهم. مرد جوان در دادگاه خانواده حضور داشت و با اشاره به این که دیگر تحمل رفیق بازی همسرم را ندارم، اظهار کرد: مهریه بهانه ای شد تا بالاخره به دادگاه آمده و از او جدا شوم بنابراین مهریه اش را کامل داده و از او جدا خواهم شد و اعتراضی ندارم.
وی با بیان اینکه همسرم همیشه به فکر دوستانش بوده تا زندگی مشترکمان، افزود: آبروی مرا برده است. تصور نمی کردم که روزی خود اقدام به مراجعه به دادگاه خانواده کند چرا که من منتظر این امر و بهانه بودم تا از او جدا شده و به زندگی ادامه دهم. مرد در ادامه با بیان اینکه بعد از طلاق، حضانت فرزندم را نیز بر عهده می گیرم، گفت: دیگر تحمل رفتار های همسرم را ندارم. زنم حتی دوستانش را به فرزندم ترجیح داده و هر گاه دوستانش پیشنهاد مسافرت بدهند او بدون هماهنگی آن را قبول کرده و به مسافرت را می رود.
وی افزود: گاهی پیش می آمد که همسرم دروغ گفته و فرزند را به من سپرده و برای تفریح با دوستانش به خارج از کشور رفته و از آنجا تماس گرفته و اطلاع می داد. دیگر تحمل این رفتارها را ندارم. زن با بیان این که از شوهرش جدا نشده و او تنها دلخور است، گفت: اخلاق شوهرم را می دانم او عصبانی است و از روی ناراحتی حرف از جدایی می زند چرا که ما عاشقانه یکدیگر را دوست داریم و هرگز از یکدیگر جدا نشده و سختی ها را تحمل کردیم و قرار نیست از یکدیگر برنجیم.
قاضی پرونده بعد از صحبت های زن و مرد، با وجود مدارک و اموال مرد، او را محکوم به پرداخت مهریه زن کرد و حکمی مبنی بر طلاق صادر نکرد و آن دو را به مصالحه دعوت کرد و جلسه را خاتمه داد.
نظر شما