هوسرانی مرد ۶۰ ساله یک میلیاد برایش آب خورد!

مرد ۶۰ ساله که با حال پریشان به پلیس مراجعه کرده بود، گفت که در دام یک باند اخاذی افتاده و زندگی خانوادگی و آبرویش در خطر است.
به گزارش 9صبح؛ مرد ۶۰ سالهای که بهشدت از رسوایی و آبروریزی خانوادگی وحشت داشت، در حالی که مدعی بود فریب یک زن شیاد و همدستانش را خورده است، درباره چگونگی افتادن به دام شیاطین اخاذ به کارشناس اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد گفت: من فردی بازاری هستم که در زمینه خرید و فروش کالا فعالیت دارم. یک روز که برای صرف ناهار به سوی منزلم در حرکت بودم، ناگهان زنی تنها را در حاشیه خیابان دیدم و او را سوار کردم.
بین راه آن زن به قول معروف مخ مرا زد و با این ادعا که زنی مطلقه است و فقط نیاز به حمایت دارد، مرا برای آشنایی بیشتر به باغی در اطراف مشهد برد. او که رفتارهای هوسآلود مرا دید، به گونهای اعتمادم را جلب کرد که هیچگاه تصور نمیکردم احتمال دارد همه این رفتارهای شیطانی نقشهای پلید برای اخاذی باشد.
بالاخره او با ترفندهایی مرا وادار کرد به داخل استخر باغ ویلا بروم. ولی زمانی که لباسهایم را از تن خارج کردم، ناگهان متوجه فردی شدم که مشغول فیلمبرداری از این صحنههای شیطانی بود. وقتی به آن زن جوان اعتراض کردم که چرا مرا فریب دادی، او به همراه مردی که فیلم میگرفت روی سرم ریختند و با کمربند شلوارم دستها و پاهایم را بستند و مرا مورد آزار و اذیتهای شرمآور قرار دادند و از این صحنهها فیلم گرفتند. سپس برای آنکه فیلمها را منتشر نکنند، از من خواستند مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان به حساب بانکی آنها واریز کنم.
تازه فهمیدم چه اشتباه بزرگی مرتکب شدهام و حالا برای جلوگیری از آبروریزی باید باج بدهم. دیگر چارهای نداشتم و برای رهایی از این وضعیت وحشتناک مبلغ مذکور را به حساب آنها واریز کردم و آنها هم عکس و فیلمها را حذف حذف کردند.
بالاخره با حال بسیار نامساعد به خانه بازگشتم، ولی عذاب وجدان رهایم نمیکرد. از سوی دیگر هنوز از ادامه این ماجرا وحشت داشتم که صبح روز بعد باز آن زن را مقابل منزلمان دیدم. او هنگام رفتن به سر کارم جلوی مرا گرفت و ادعا کرد اگر ۵۰۰ میلیون تومان دیگر به آنها نپردازم، زنگ منزل تکتک همسایگانم را به صدا درمیآورد و نهتنها فیلمها را به همه نشان میدهد، بلکه به خانوادهام نیز ثابت میکند که با او ارتباط غیراخلاقی داشتهام.
دوباره ترس و وحشت به سراغم آمد و برای جلوگیری از رسوایی باز هم ۵۰۰ میلیون تومان دیگر به حساب بانکیش واریز کردم و با التماس از او خواستم دیگر به محل سکونتم نیاید. خودم نیز بلافاصله راهی کلانتری شدم تا چارهای برای رهایی از این وضعیت تاسفبار پیدا کنم.
با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ روح الله لطفی رئیس کلانتری آبکوه مشهد، ماجرای این مرد ۶۰ ساله در دایره مددکاری اجتماعی مورد بررسیهای کارشناسی و اقدامات قانونی قرار گرفت.
نظر شما