تغییر ساعت مناقشهای به وسعت تمام دنیا

مخالفان تغییر ساعت در ایران سرگردانی و بلاتکلیفی ناشی از تغییر ساعات اداری را برجسته میکنند و معتقدند که دولت اختیار دارد که با توجه به شرایط آبوهوایی منطقهای، ساعت ادارات را تغییر دهد. موافقان، اما میگویند که با ناترازیهای شدید انرژی در ایران، تغییر ساعت میتواند نقش بسیار مهمی در کاهش خاموشیها و صرفهجویی در مصرف انرژی داشته باشد.
به گزارش 9 صبح، چرا برخی کشورهای دنیا ساعات رسمی را تغییر میدهند و برخی نه؟ اصلا تغییر دادن و جلو و عقب کشیدن ساعت رسمی یک کشور چه ضرورتی دارد؟ کشورها ساعات خود را بر چه اساسی تعیین میکنند؟ تغییر ساعت برای زندگی عادی مردم خوب است یا نه؟ اینها سوالاتی است که دستکم هر سال یکبار در ایران مطرح میشوند و چند هفتهای به عنوان یکی از مهمترین موضوعات مورد بحث بین دولت، مجلس و رسانهها مطرح میشود. در این میان مردم عادی هم گاه با موافقان و گاه با مخالفان تغییر ساعت همراه میشوند. اما در نهایت بعد از چند هفته موضوع مسکوت میماند و دوباره سال بعد مطرح میشود.
موافق و مخالف تغییر ساعت در ایران
مخالفان تغییر ساعت در ایران سرگردانی و بلاتکلیفی ناشی از تغییر ساعات اداری را برجسته میکنند و معتقدند که دولت اختیار دارد که با توجه به شرایط آبوهوایی منطقهای، ساعت ادارات را تغییر دهد. موافقان، اما میگویند که با ناترازیهای شدید انرژی در ایران، تغییر ساعت میتواند نقش بسیار مهمی در کاهش خاموشیها و صرفهجویی در مصرف انرژی داشته باشد. اخیرا نمایندگان مجلس با ۱۱۴ رای موافق، ۱۰۶ رای مخالف و ۴ رای ممتنع از مجموع ۲۲۴ نماینده حاضر با هر گونه فوریت در لایحه تغییر ساعت رسمی کشور مخالفت کردند. اینکه دقیقا چرا برای آن ۴ نماینده فوری یا غیرفوری بودن چنین لایحهای اصلا مهم نبوده بماند؛ اما پس از عدم موافقت مجلس با دو فوریت و یک فوریت لایحه تغییر ساعت رسمی کشور، محمدباقر قالیباف، رییس مجلس گفت که لایحه تغییر ساعات ادارات به صورت عادی بررسی میشود.
اگر فکر میکنید موضوع تغییر ساعت رسمی کشور موضوعی است که تنها در ایران چنین با مخالفت و موافقت نمایندگان و دولتهای مختلف مواجه است، باید در نوع نگاهتان به موضوع تغییری ایجاد کنید. قبل از اینکه هر نوع مجلسی در ایران تشکیل شود یا هر نوع دولت به معنی مدرن در ایران به وجود بیاید، موضوع تغییر ساعت در دنیا و در میان کشورهای بزرگ غربی مطرح و همیشه و حتی تا به امروز محل مناقشه بوده است. سوال این است که چرا تغییر دادن یا ندادن ساعت چنین مهم است؟ برای پاسخ به این سوال بهتر است اول به این سوال پاسخ دهیم که کشورها بر چه اساسی ساعتهای خود را تنظیم میکنند؟
مرز ساعتها
دو کشور هممرز افغانستان و چین را در نظر بگیرید. در اوایل ژانویه طلوع آفتاب در افغانستان در ساعت ۷ صبح است، اما دقیقا در آن طرف مرز در کاشغر در شرق چین، آفتاب تا بعد از ساعت ۱۰ صبح هم طلوع نمیکند. این بزرگترین پرش زمانی در کل مرزهای دنیاست. در سال ۱۸۸۴ در کنفرانس بینالمللی نصفالنهار برای اولینبار نصفالنهار مبدا تعیین شد تا به عنوان مبدا مشترک از طول جغرافیایی و استاندارد محاسبه زمان در سراسر جهان استفاده شود.
بر این اساس اگر نقشه زمان طلوع آفتاب را در کل دنیا ترسیم کنیم، یعنی خطوطی از قطب شمال به قطب جنوب ترسیم کنیم که نشاندهنده مرزهای تغییر ساعت باشند و مبدا این خطوط هم نصفالنهار مبدا باشد، انتظار داریم خطوطی صاف و یکدست داشته باشیم؛ چیزی شبیه کتابهای جغرافیای دوران مدرسه به یاد بیاورید که نصفالنهارها خطوطی صاف و یکدست بودند، اما در واقعیت چنین نیست. در عمل خطوط تیز شکستهای شکل میگیرند که براساس مرزهای سیاسی تشکیل شدهاند. دلیل آن، این است که از همان سال ۱۸۸۴، هیچ کشوری ملزم به رعایت این خطوط نبود، به این معنی که هر کشور میتوانست منطقه زمانی خودش را انتخاب کند. برای بخش بزرگی از کشورها، تصمیمگیری درباره اینکه کدام منطقه زمانی را انتخاب کنند، به شدت سیاسی است.
مثلا در ۱۹۴۹ جمهوری خلق چین، ۵ منطقه زمانی خود را کنار گذاشت و تنها یک منطقه زمانی انتخاب کرد: زمان پکن. دلیل آن مشخص بود: یکسانسازی مردم و کنترل مرکزی. هستند دیگر کشورهایی که منطقه زمانی خود را به دلایل سیاسی عوض کردهاند. مثلا در سال ۲۰۲۳ گرینلند ساعت خود را تغییر داد تا استقلال خود را از دانمارک به رخ این کشور بکشد، اما این امر باعث شد صبحهای زمستانی گرینلند در سال ۲۰۲۴ تاریکتر باشد. برخی کشورها منطقه زمانی انتخاب میکنند که نشان دهند بر کجا تسلط دارند. مثلا روسیه در سال ۲۰۱۴ و هنگام اشغال کریمه، منطقه زمانی این شبه جزیره را به منطقه زمانی مسکو تغییر داد.
البته استفاده از مناطق زمانی مختلف میتواند به چالش کشیدن حاکمیت باشد. در سینکیانگ در غرب چین، بسیاری از اویغورها ترجیح میدهند از منطقه زمانی سینکیانگ استفاده کنند که دو ساعت با ساعت پکن متفاوت و بر اساس ساعت خورشیدی است. اویغورها به شدت از طرف حکومت چین تحت فشار هستند و استفاده از منطقه زمانی متفاوت نوعی مقابله با حکومت مرکزی چین است. به هر حال اینکه یک منطقه زمانی انتخاب شود، یک کار معمولی است، اما اینکه منطقه زمانی چطور کنترل شود، کاری است کاملا سیاسی و در دنیایی که ساعتها بر آن حاکمند، آن کس که ساعت را تنظیم میکند قدرت را در دست دارد و جالب اینکه در همین ایالاتمتحده ۲۰۰ سال پیش که اگر از کسی میپرسیدید ساعت چند است، باید میگفت ساعت قدیم یا ساعت جدید!
چرا ساعتها تغییر میکنند؟
جواب: برای صرفهجویی در مصرف شمع! البته شمعهای ۲۴۷ سال پیش.
ایده مطرح شده درباره تغییر ساعتها این است که یک ساعت از نور خورشید را از صبح زود به عصر منتقل کنیم تا مردم بتوانند از نور روز بیشتر استفاده کنند. استفاده بیشتر از نور، یعنی استفاده کمتر از شمع و بعد برق؛ و چه کسی اولینبار این ایده را مطرح کرد؟ راست و دروغش با مدعیانش، اما گویا بنجامین فرانکلین اولین کسی بوده که در قرن هجدهم این پیشنهاد را مطرح کرد. مصرف شمع برای بنجامین فرانکلین به عنوان یکی از پدران بنیانگذار ایالات متحده امریکا، مهم بود و شاید او سحرخیز هم بود، به هر حال فرانکلین در سال ۱۷۷۶ کمیسر ایالات متحده بود در فرانسه و در پاریس متوجه شد وقتی در ابتدای روز بیشتر در رختخواب میماند، صبحهای زیبای پاریسی خود را هدر میدهد. او پیشنهاد داد، البته به طنز که فرانسویها در طلوع آفتاب توپ شلیک کنند تا مردم را بیدار کرده و مصرف شمع را در شب کاهش دهند!
اما در طول ۱۰۰ سال بعدی، انقلاب صنعتی زمینه را برای ورود ایده کاهش مصرف شمع فرانکلین به سیاستهای دولتی فراهم کرد. در بخش بزرگی از دهه ۱۸۰۰، زمان بر اساس نور خورشید و افرادی که ساعتها را در هر شهر و شهرستان تنظیم میکردند، تنظیم میشد. در نتیجه دهها و دهها «زمان خورشیدی» متناقض و محلی وجود داشت. در همان سرزمین فرانکلین، ممکن بود در نیویورک ظهر، در فیلادلفیا ۱۲:۰۵ و در بوستون ساعت ۱۲:۱۵ باشد.
چنین چیزی برای شرکتهای راهآهن که سعی در رساندن بهموقع مسافران و بار به مقصد را داشتند، مشکلاتی ایجاد میکرد، چون اصلا کسی دقیقا نمیدانست ساعت چند است! در دهه ۱۸۴۰، راهآهن بریتانیا برای کاهش سردرگمی، یکسری زمانهای استاندارد اتخاذ کرد. همتایان امریکایی راهآهن بریتانیا نیز خیلی زود از آنها تقلید کردند تا نگذارند مقامات فدرال در این باره تصمیم بگیرند.
در امریکای شمالی، ائتلافی از بازرگانان و دانشمندان در مورد مناطق زمانی تصمیم گرفتند و در سال ۱۸۸۳، راهآهنهای ایالات متحده و کانادا برای سادهسازی خدمات چهار منطقه زمانی (شرقی، مرکزی، کوهستانی و اقیانوس آرام) را درنظر گرفتند.
هر چند در آن زمان این ایده خیلی هم با استقبال مواجه نشد. دلیل ناموفق بودن این تعیین زمان، احکام دینی بود! مسیحیان انجیلی از جمله سرسختترین مخالفان تعیین این ساعات استاندارد بودند و استدلال میکردند که «زمان از جانب خدا آمده و راهآهنها در حد و اندازهای نیستند که در کار خداوند دخالت و ساعتها را دستکاری کنند.»
سالها زمان برد تا ایده ساعت استاندارد بتواند جای پای خود را محکم کند. بعد از آنکه استانداردسازان ساعت توانستند ایده منطقه زمانی را با مسیحیان تندرو حلوفصل کنند و حکم تایید خدا را بگیرند، فراغتی حاصل شد تا ایده صرفهجویی در شمع فرانکلین مطرح شود و البته صنعتی شدن بیشتر دنیا هم مزید بر علت بود. در دهه ۱۹۰۰، یک خانهساز انگلیسی به نام ویلیام ویلت، از قانونگذاران بریتانیایی خواست که برای بهرهمندی از مزایای اقتصادی استفاده بیشتر از نور آفتاب ساعتها را تغییر دهند.
پارلمان این پیشنهاد را در سال ۱۹۰۹ رد کرد، اما چند سال بعد تحت فشارهای جنگ جهانی اول آن را پذیرفت. اول آلمان در سال ۱۹۱۶، به عنوان اولین کشور اروپایی که آغازگر جنگ اول هم بود، به این نتیجه رسید ماشین جنگیاش برای کاهش هزینههای انرژی نیاز به صرفهجویی بیشتر دارد. چند سال که گذشت چند کشور غربی از آلمان پیروی کردند. در ایالاتمتحده، دولت فدرال در سال ۱۹۱۸ نظارت بر مناطق زمانی را برعهده گرفت.
موافقان و مخالفان تغییر ساعت در دنیا
یکی از قدیمیترین استدلالها برای تغییر ساعت تابستانی همان است که فرانکلین درباره مصرف شمع مطرح کرد، اینکه این اقدام میتواند در هزینههای انرژی صرفهجویی کند. سالهاست مطالعاتی بسیار در این باره انجام میشود که نتایج هر کدام از آنها با دیگری متفاوت است؛ تفاوتهایی گاه عجیب.
گزارش وزارت انرژی ایالاتمتحده در سال ۲۰۰۸ نشان داد که تغییر ساعت تابستانی که توسط جورج دبلیو بوش در سال ۲۰۰۵ امضا شد، حدود ۰.۵درصد در کل مصرف برق در روز صرفهجویی کرده است. همان سال، مطالعهای دیگر توسط دفتر ملی تحقیقات اقتصادی ایالاتمتحده نشان داد که تغییر در تغییر ساعت تابستانی، «برخلاف هدف این سیاست»، تقاضای برق مسکونی را حدود یک درصد و هزینههای برق در ایندیانا را سالانه ۹ میلیون دلار افزایش داده و انتشار آلودگی را بیشتر کرده است.
صرفهجویی در مصرف انرژی دقیقا همان استدلالی بود که ریچاردام. نیکسون، رییسجمهور ایالاتمتحده، در سال ۱۹۷۴ هنگام امضای قانون اضطراری صرفهجویی در مصرف انرژی در بحبوحه بحران سوخت از آن استفاده کرد. اما آنچه به عنوان یک آزمایش دو ساله آغاز شد، حتی به یکسال هم نرسید و دوام نیاورد. نارضایتی مردم از تغییر ساعت چنان افزایش یافت و گسترده شد که در ۳۰ سپتامبر ۱۹۷۴، هشت ماه پس از شروع آزمایش، سنا ایالاتمتحده را به زمان استاندارد بازگرداند. با این حال در ایالاتمتحده هنوز هم ایده صرفهجویی در مصرف انرژی طرفداران پرشوری بهویژه در میان کسبوکارها دارد که معتقدند به رونق اقتصاد کمک میکند، اما جالب است که اتحادیه اروپا و چند ایالت امریکا، ازجمله کالیفرنیا، فلوریدا و اوهایو، به دنبال حذف این تغییر ساعت هستند.
در اکتبر ۲۰۲۲، مکزیک تغییر ساعت تابستانی را برای بیشتر مناطق کشور لغو کرد، اما برای منطقه مرزی ایالاتمتحده استثنا قائل شد. چین، هند و روسیه از تغییر ساعت تابستانی استفاده نمیکنند. قلمروهای ایالاتمتحده، ازجمله پورتوریکو، ساموآی امریکا، گوام و جزایر ویرجین ایالاتمتحده نیز تغییر ساعت تابستانی را اعمال نمیکنند. در سال ۲۰۲۰، آکادمی پزشکی خواب امریکا خواستار لغو تغییر ساعت تابستانی شد. این آکادمی در بیانیهای اعلام کرد که این تغییر، با ایجاد اختلال در ساعت طبیعی بدن میتواند باعث افزایش خطر سکته مغزی و حوادث قلبی عروقی شده و احتمال دارد تصادفات رانندگی را بیشتر کند.
این آکادمی در بیانیهای در سال ۲۰۲۳ نوشت: «ساعت بیولوژیکی انسان با زمانبندی نور و تاریکی تنظیم میشود که ریتم خواب و بیداری را تعیین میکند. در زندگی روزمره، زمان قرار گرفتن در معرض نور عموما با ساعت اجتماعی مرتبط است. وقتی ساعت خورشیدی با ساعت اجتماعی ناهماهنگ میشود، بین ریتم شبانهروزی داخلی و ساعت اجتماعی ناهماهنگی رخ میدهد که با خطراتی برای سلامت و ایمنی جسمی و روانی همراه بوده است.» در سال ۲۰۲۲، این گروه خواستار حذف این رسمِ به جلو بردن ساعت تابستانی شد و نوشت: «برخی مطالعات نشان میدهد که ساعت بدن حتی پس از چند ماه با تغییر ساعت تابستانی سازگار نمیشود.» یک مطالعه در سال ۲۰۲۰ در PLOS Computational Biology نشان داد که تغییر ساعت تابستانی نه تنها بر بدن، بلکه بر ذهن نیز تاثیر منفی میگذارد. وقتی ساعتها به جلو کشیده میشوند، میزان اختلالات خلقی، افسردگی، اضطراب و سوءمصرف مواد افزایش مییابد.
حالا مخالفان تغییر ساعت در غرب میگویند فرانکلین اصلا به تغییر ساعتها اشاره نکرده؛ او صرفا پیشنهاد کرد که مردم باید برنامههای خواب و بیداری خود را با طلوع و غروب خورشید بهتر هماهنگ کنند.
پنجم مارس امسال نشریه تایم در گزارشی در نقد تغییر ساعت نوشت: در هر صورت جنگی که باعث تغییر ساعت شد ۱۰۷ سال پیش پایان یافت و ادعای صرفهجویی در مصرف انرژی به هیچ وجه اثبات نشده است. حتی عکس این قضیه ممکن است صادق باشد. دفتر ملی تحقیقات اقتصادی به این نتیجه رسید که اگرچه تقاضای انرژی برای روشنایی کاهش مییابد، اما این تفاوت با افزایش گرمایش و سرمایش جبران میشود. به نوشته این نشریه برخی دادهها نشان میدهند که احتمالا این تغییر کمی کمک میکند و طبق گفته وزارت انرژی ایالاتمتحده، تقاضا را تنها ۰.۵درصد در روز کاهش میدهد. این نشریه ادامه میدهد حتی آن ماجرای تغییر ساعت برای تطبیق با خطوط راهآهن هم تمام شده است. از سال ۱۹۱۸ خیلی چیزها تغییر کرده است و کمتر از یک درصد مسافران در ایالاتمتحده و سایر نقاط جهان با قطار سفر میکنند.
تحقیقات مرتبط با انرژی تغییر ساعت
در سال ۲۰۱۷ متاآنالیزی از ۴۴ مطالعه دیگر نشان داد که تغییر ساعت تابستانی منجر به صرفهجویی ۰.۳درصدی در مصرف برق در روزهایی میشود که تغییر ساعت تابستانی اعمال میشود. به علاوه این متاآنالیز نشان داد که «صرفهجویی در مصرف برق برای کشورهای دورتر از خط استوا بیشتر میشود، درحالی که مناطق نیمهگرمسیری به دلیل تغییر ساعت تابستانی، برق بیشتری مصرف میکنند.» این بدان معناست که تغییر ساعت تابستانی احتمالا در برخی کشورها مانند کانادا و بریتانیا باعث صرفهجویی در مصرف برق شود، اما در سایر نقاط مانند مکزیک، جنوب ایالاتمتحده و شمال آفریقا باعث هدررفت انرژی شود. براساس گزارش شورای تحقیقات ملی کانادا که در سال ۲۰۰۸ منتشر شد، پتانسیل تغییر ساعت تابستانی برای صرفهجویی در مصرف انرژی، عمدتا از تاثیرات آن بر روشنایی مسکونی ناشی میشود که حدود ۳.۵ درصد از برق ایالاتمتحده و کانادا را مصرف میکند. برای مقایسه، تهویه مطبوع ۱۶.۵ درصد از انرژی را در ایالاتمتحده مصرف میکند. به تاخیر انداختن زمان اسمی غروب و طلوع خورشید، استفاده از نور مصنوعی را در عصر کاهش و آن را در صبح افزایش میدهد. با این حال، با نزدیک شدن به عرضهای جغرافیایی بسیار زیاد، حتی با تغییر ساعت تابستانی، روزها به اندازهای طولانی هستند که اکثر مردم پس از طلوع آفتاب از خواب بیدار میشوند.
در گزارشی هم در سال ۲۰۰۱ برای کمیته علمی کنگره امریکا تنظیم شد، هدف اولیه تغییر ساعت تابستانی کاهش استفاده از روشنایی لامپهای رشتهای در عصر بود، برای بازه زمانی که عمدهترین نوع لامپهای برقی مورد استفاده، لامپهای رشتهای بودند و براساس گزارشی که دولت هند در سال ۲۰۰۷ منتشر کرد اگرچه صرفهجویی در مصرف انرژی همچنان یک هدف مهم است، اما الگوهای مصرف انرژی از زمان تعیین تغییر ساعت تابستانی تاکنون بسیار تغییر کرده است. بر اساس گزارش شورای تحقیقات ملی کانادا استفاده از برق به شدت تحت تاثیر جغرافیا، اقلیم و اقتصاد قرار دارد، بنابراین نتایج یک مطالعه انجام شده در یک مکان ممکن است برای کشور یا آب و هوای دیگر مناسب نباشد.
در سال ۲۰۰۰، زمانی که بخشهایی از استرالیا تغییر ساعت تابستانی را در اواخر زمستان آغاز کردند، مصرف کلی برق تغییر نکرد، اما اوج بار صبحگاهی و قیمتها افزایش یافت. مصرف کلی یکسان بود، زیرا مردم در صبحهای تاریک برق بیشتری مصرف میکردند و به همین ترتیب در عصرهای روشنتر برق کمتری مصرف میکردند.
یک مطالعه در سال ۲۰۰۷ تخمین زد که تغییر ساعت تابستانی ژاپن، مصرف انرژی روشنایی خانگی را کاهش میدهد، یک شبیهسازی در سال ۲۰۰۷ تخمین زد که مصرف کلی انرژی در خانههای اوساکا را ۰.۱ درصد افزایش میدهد.
اما شاید یکی از مهمترین تحقیقات در این زمینه، مطالعهای است با عنوان «تغییرات اقلیمی، موازنه بین کاهش تقاضای سرمایش و افزایش تقاضای گرمایش ناشی از تغییر ساعت تابستانی در ساختمانهای اداری را تغییر میدهد.» این مطالعه که در ژانویه ۲۰۲۳ منتشر شد، میگوید: تغییر اقلیم بر مصرف انرژی اداری تاثیر میگذارد. تغییر ساعت تابستانی، سرمایش را بیشتر از گرمایش کاهش میدهد و تاثیر آن بر تقاضای انرژی سرمایش و گرمایش به موقعیت جغرافیایی بستگی دارد که میزان و الگوی زمانی تقاضای سرمایش و گرمایش را تعیین میکند.
این مطالعه که در ۱۵ شهر ایالاتمتحده و برای طیفهای مختلف آب و هوایی شهرها انجام شده به این نتیجه رسیده است که تغییر ساعت تابستانی بیشتر از افزایش گرمایش، سرمایش را کاهش میدهد. این تغییر ساعت باعث حداکثر صرفهجویی تا ۵.۹ درصد برای سیستم سرمایش میشود، اما ۴.۴ درصد باعث افزایش در مصرف سیستم گرمایش است. با این حال این مطالعه تاکید دارد که در بازه زمانی تغییر ساعت تابستانی، سیستم سرمایش غالب است. به این معنی که شاهد صرفهجویی در استفاده از سیستم سرمایش خواهیم بود و از آنجایی که به وضوح تغییر اقلیم تقاضای سرمایش را برای ماههای آتی سال افزایش میدهد، اما تاثیر قابل توجهی بر پتانسیل ترکیبی (گرمایش و سرمایش) کاهش تقاضای انرژی هنگام اعمال تغییر ساعت تابستانی ندارد. همین مطالعه به این نتیجه رسید که تاثیر تغییر ساعت تابستانی بر تقاضای انرژی سرمایش و گرمایش به موقعیت جغرافیایی بستگی دارد، چون این موقعیت جغرافیایی است که میزان و الگوی زمانی تقاضای سرمایش و گرمایش را تعیین میکند. بنابراین سیاستهایی که ساعات کاری را تغییر میدهند باید با توجه به تاثیر آنها بر تقاضای انرژی ساختمان ارزیابی شوند.
درنهایت براساس این تحقیق، اعمال تغییر ساعت تابستانی تقاضای سرمایش ساختمانهای اداری را کاهش میدهد و هنگامی که گرمایش نیز در نظر گرفته میشود، با وجود افزایش اندک در تقاضای آن، تغییر ساعت تابستانی عموما همچنان منجر به صرفهجویی کلی انرژی حرارتی میشود.
محققان به این نتیجه رسیدند که هنگام مشاهده میانگین صرفهجویی در تمام شهرهای مورد مطالعه با شرایط اقلیمی احتمالی آینده، صرفهجویی نسبی در تقاضای سرمایش ناشی از تغییر ساعت تابستانی با آب و هوای گرمتر آینده کاهش مییابد، اما صرفهجویی مطلق تقریبا ثابت میماند. وقتی اثر ترکیبی تغییر ساعت تابستانی بر گرمایش و سرمایش در نظر گرفته میشود، صرفهجویی کلی انرژی برای هر دو نوع ساختمان اداری و در تمام سناریوهای اقلیمی مشاهده شده است. با این حال، در این مورد نیز صرفهجویی نسبی انرژی با گرمتر شدن اقلیم کاهش مییابد در حالی که صرفهجویی مطلق انرژی مشابه باقی میماند.
در بحث مفید بودن یا نبود تغییر ساعت باید موازنه بین تقاضای سرمایش و گرمایش در نظر گرفته و برای دستیابی به بهترین راهحل اکولوژیکی به تقاضا اولویت داده شود. در نتیجه سیاستگذاران باید با در نظر گرفتن تقاضای انرژی برای گرمایش و سرمایش فضا و در عین حال در نظر گرفتن تغییر اقلیم، هدف اصلی سیاست صرفهجویی در انرژی را مورد بازنگری قرار دهند.
منبع: روزنامه اعتماد
نظر شما