روحانی مازندرانی ۳ نفر را نجات داد+عکس

با اهدای اعضای بدن یک روحانی۵۳ ساله مازندرانی، ۳ بیمار نیازمند عضو پیوندی، به زندگی دوباره بازگشتند.
به گزارش 9صبح؛ غروب اول مرداد برای علی حسین رضایی، روحانی خوشنام و جهادی شهر زیرآب شهرستان سوادکوه استان مازندران، حادثه تلخی رخ داد. او سوار بر موتور عازم مسجد بود که در بین راه کنترلش را از دست و با موتور بر روی زمین افتاد. شاهدان صحنه اورژانس را خبر کردند و دقایقی بعد او به بیمارستان شهدای زیرآب منتقل شد. اما به دلیل شرایط وخیمی که داشت او را به بیمارستان رازی قائمشهر منتقل کردند.
پزشکان میگفتند که مرد روحانی به ضربه به سر، دچار خونریزی مغزی شده و به کما رفته است. او در بخش مراقبتهای ویژه بستری شد و در این مدت پزشکان تلاش زیادی برای معالجه وی کردند اما در نهایت بعد از 4 روزاعلام شد که وی دچار مرگ مغزی شده است.
محمد حسن رضایی، پسر این روحانی در گفت و گو با همشهری میگوید: وقتی پدر دچار حادثه شد، من و مادر و برادرم در «زیرآب» نبودیم و هنوز نمیدانیم دقیقا چه چیز باعث شد که این حادثه برای پدرم رخ دهد. بعد از اینکه پدر را به بیمارستان منتقل کردیم، با استرس و نگرانی دعا میکردیم که معجزهای شود و او به هوش بیاید. اما وقتی به ما اعلام کردند که پدرم مرگ مغزی شده و دیگر باز نخواهد گشت، دچار شوک بدی شدیم.
او میافزاید: هنوز این خبر را هضم نکرده و باور نداشتیم که چنین اتفاقی رخ داد و هر لحظه منتظر بودیم که شاید پدر بازگردد، ناگهان ما را در مسیری تازه و عجیب سوق دادند، اهدای اعضای بدن پدرم. برادرم که در ابتدا این ماجرا را نمیپذیرفت و من نیز نمیدانستم که باید چه کاری انجام دهیم. مگر میشد که با دستان خودمان حکم مرگ پدرمان که در بخش مراقبتهای ویژه هنوز نفس میکشد را امضا کنیم. به مادرمان اصلا حرفی نزدیم، چون حال روحی خوبی نداشت.
رضایی میگوید: دنبال نشانهای بودیم که تکلیفمان را روشن کند، که متوجه شدیم پدرم کارت اهدای اعضا دارد. این کارت راه را برای من روشن کرد. اما هنوز مادر و برادرم قبول نمیکردند که به بازگشت پدرم امید داشتند. بارها با پزشکان صحبت کردیم اما قانع نمیشدیم. تا اینکه یکی از پزشکان به ما گفت که پدرم قطعا بر نخواهد گشت اما هر روز که بگذرد شانس اینکه یک نفر بتواند با اعضای بدن پدرم به زندگی دوباره بازگردد، کمتر خواهد شد.
او اضافه میکند: به همین دلیل من و مادر و برادرم با هم صحبت کرده و با امضای فرمهایی رضایت خود را اعلام کردیم. بدین ترتیب پدرم به بیمارستان امام خمینی تهران منتقل شد و کبد و کلیههایش به ۳ بیمار نیازمند فرصت دوباره زندگی داد.
منبع: همشهری آنلاین
نظر شما