خبر تکان دهنده فروپاشی اقتصاد کشور و فروش خاک ایران + فیلم و عکس
در ۱۲ اردیبهشت فیلمی از سجاد پادام، مدیرکل بیمههای اجتماعی وزارت کار درباره حل ناترازی صندوقهای بازنشستگی منتشر و به سرعت در شبکهای اجتماعی پربازدید شد و واکنشهای منفی زیادی را به همراه داشت. سخن پادام از ناگزیر شدن برای فروش کیش، قشم و خوزستان برای حل مشکلات صندوقهای بازنشستگی در صورت ادامه وضعیت کنونی، بود.
به جایی میرسیم که باید قشم و کیش را بفروشیم تا حقوق بازنشستگان را بدهیم.
ماجرای جنجالی فروش قشم و کیش برای حقوق بازنشستگان نخستین قربانی خود را داد. مدیرکل بیمههای اجتماعی وزارت کار برکنار شد.
هنوز داغ جدایی قسمتهایی از شمالغربی ایران در عهدنامههای گلستان و ترکمانچای در زمان فتحعلی شاه، اهدای بخشهایی از آرارات به ترکیه توسط رضاشاه و جدایی بحرین از ایران در زمان محمدرضاشاه بر دل مردمان ایران مانده و با یادآوری آن حسرت جدا افتادن تکهای از ایران آه از دل ایرانیان بلند میکند. اما حالا یکی از مدیران دولتی از احتمال فروش بخشهایی از خاک ایران سخن میگوید!
در ۱۲ اردیبهشت فیلمی از سجاد پادام، مدیرکل بیمههای اجتماعی وزارت کار درباره حل ناترازی صندوقهای بازنشستگی منتشر و به سرعت در شبکهای اجتماعی پربازدید شد و واکنشهای منفی زیادی را به همراه داشت. سخن پادام از ناگزیر شدن برای فروش کیش، قشم و خوزستان برای حل مشکلات صندوقهای بازنشستگی در صورت ادامه وضعیت کنونی، بود.
مدیرکل بیمههای اجتماعی وزارت کار در بخشی از صحبتهای خود اظهار کرد: « ممکن است از آنجایی که ۳۰۰ هزار شهید دادیم که یه وجب خاک از دست ندیم، به آنجایی برسیم که مجبور شویم کیش، قشم و خوزستان را بفروشیم. تجربهای که یونان طی کرده است. یونان حدود ۱۰۰ جزیره فروخت برای اینکه بتواند مطالباتی که در بازنشستگی در آن گیر کرده بود و استقراضی که از صندوقهای بینالمللی کرده بود را پاس کند. ما داریم به آن مسیر میرویم.»
پادام همچنین افزود: «ما حتی اگر الان دو سه میلیون بشکه نفتمان آزاد شود و بفروشیم و پولش هم به سرعت به حسابمان بیاید، احتمالا در سالهای آینده باز هم پاس کردن این هزینهها برایمان سخت خواهد بود. شاید پاس کردن این هزینهها یک مقدار آسان بشود ولی قطعا دیگر عمران نداریم. ما در سال ۱۴۰۱ در پنج ماه باید ۸۵ هزار میلیارد تومان در عمران خرج میکردیم ولی عملکردش ۱۳ هزار میلیارد تومان بود. یعنی حدود ۲۰ درصد آن چیزی که در عمران برنامهریزی کردیم تحقق پیدا کرد.»
وی در ادامه گفت: «یعنی ما در این شرایط با این وضعیت اولویت اولمان پاس کردن هزینههای حقوق مستمری است. ما همین الان اولویت عمرانی-توسعهای در بودجهمان نداریم. تامین اجتماعی به عنوان بزرگترین صندوق ممکن است خیلی مساله برایش پیش بیاید. ببینید سیاسیون چه بلایی سر صندوقها آوردند. مساله این است که این صندوق هم بیقرار نیست. اعضا و سازمان و ستاد صندوق بیقرار اصلاحات نیستند.»
این اظهارات یکی از مدیران ارشد وزارت کار با واکنشهای منفی زیادی در شبکههای اجتماعی از سوی مردم مواجه شد. از طرفی دو مقام اطلاعرسانی دولت هم نسبت به آن موضع تندی گرفتند.
علی بهادریجهرمی سخنگوی دولت ۱۳ اردیبهشت در حاشیه جلسه هیئت دولت در جمع خبرنگاران درباره فروش جزایر قشم و کیش، تاکید کرد: «شهدا جان خود را فدای یک وجب خاک این کشور کردند و ما در خانهها، خانوادهها، مدارس و هیئتها یاد گرفتیم که بگوییم جانم فدای یک وجب خاک وطنم.»
بهادریجهرمی همچنین اظهار کرد: «همه ما افتخار میکنیم که جانمان را فدای یک وجب خاک کشورمان در کیش و قشم و هرجای دیگر کنیم. هر کس مشکل اقتصادی یا مسئلهای دارد لطفاً از جیبش برای حل مشکل هزینه کند.»
احسان صالحی دبیر شورای اطلاعرسانی دولت هم ۱۲ اردیبهشت در واکنش به این اظهارات در حساب کاربری خود در توییتر نوشت: «در خصوص بیدقتی و کجسلیقگی یک مدیر وزارت رفاه در بیان راهحلی نادرست برای حل ناترازی صندوقهای بازنشستگی، وزیر محترم رفاه تأکید کرد موضع مذکور، شخصی و مؤکداً بر خلاف سیاستهای دولت و اقدامات این وزارتخانه برای حل ریشهای و ساختارمند معضلات بجا مانده از گذشته است.»
به دنبال انتقادات مطرح شده، سایتی که سخنان پادام را منتشر کرده بود در توضیحاتی نوشت: «۱. ویدئوی فوق تنها بخش بسیار کوچکی از یک نشست تخصصی و کارشناسی سه ساعت و نیمه و با حضور بیش از پنج کارشناس مسائل اقتصادی و بودجهای بوده است. به دلیل محدودیتهای رسانهای در فضای مجازی «نود اقتصادی» بالاجبار دقایق کوتاهی از این نشست را در یک ویدئو به محضر مخاطبان عرضه کرده است. اقدامی این چنین برای اولین بار صورت نگرفته است و یک شیوه رسانهای مرسوم و رایج است.
۲. زمان برگزاری نشست مذکور متعلق به روزهای اخیر نیست و این نشست کارشناسی حدود دو ماه قبل برگزار شده. همچنین ویدئوی «نود اقتصادی» نیز در همان روزها تهیه شده است.
۳. موضوع نشستی که ویدئوی «نود اقتصادی» از آن تهیه شده است بررسی ناترازیها و مشکلات اقتصادی صندوقهای بازنشستگی است که با حضور چندین کارشناس اقتصادی مطرح برگزار شده و در این نشست راهکارهایی برای رفع مشکلات ناترازی صندوقهای بازنشستگی و پرداخت بدهی صندوقها مطرح شده است. گفتنی است آنطور که برخی رسانههای معاند و فرصتطلب در ساعات گذشته وانمود کردند در این نشست تخصصی از سمت هیچکدام از کارشناسان مطرح یا مسئولان دولتی اعلام نظری در خصوص موضوعات سیاسی یا امنیتی مانند تمامیت ارضی کشور یا فروش بخشی از خاک ایران عزیزمان مطرح نشده است.»
از طرفی سجاد پادام مدیرکل بیمههای اجتماعی وزارت کار هم در مورد اظهاراتش درباره بحران صندوق های بازنشستگی و فروش خوزستان و کیش توضیحاتی ارائه داد و در توییتی نوشت: «بالغ بر ۱۳۰ کشور از تجربه یونان عبرت گرفتند و اصلاحات را در نظام بازنشستگی آغاز کردند. ما فقط هشدار دادیم تا آیینه عبرت دیگران نشویم و الا جان ما بذل وجب به وجب خاک ایران عزیز است.»
این توضیحات شاید مشخص کند که اظهارات پادام نه به عنوان یک راهکار بلکه برای نشان دادن عمق فاجعه در صندوقهای بازنشستگی و هشدار به مسئولان برای اولویت دادن به حل مشکلات این بخش مطرح شده است. اما به هر حال حتی مطرح شدن چنین سخنانی از سوی یک مدیر دولتی ولو به عنوان هشدار، تبعات منفی زیادی در بردارد.
در همین راستا معینالدین سعیدی نماینده مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: «باید در دهان چنین مدیری زد. من تعجب میکنم دولت چگونه به خودش اجازه میدهد اینگونه با احساسات میلیونها ایرانی بازی کند؟ چرا یک مدیر نامدیر به خودش اجازه میدهد اینگونه مام میهن را دچار چالش کند؟ من از دولت آقای رئیسی تعجب میکنم چرا اجازه میدهند مدیران اینگونه مقدسات مردم را زیر سوال ببرند اگر در این شرایط نمیتوانند مرهمی بر دردهای مردم باشند اقلاً نمک روی دردهای مردم نپاشند.»
موضوعی که سعیدی روی آن دست گذاشته دقیقا نکته کلیدی ماجراست. تعرض به تمامیت ارضی ایران اگر حتی برای هشدار نسبت به موضوعی خاص باشد از آن خط قرمزهایی است که نه نظام جمهوری اسلامی و نه مردم ایران به راحتی از آن نخواهند گذشت. به گفته خود پادام، روزگاری در این کشور در جنگ تحمیلی ۳۰۰ هزار نفر برای حفظ وجب به وجب خاک ایران جنگیدند و با نثار جان خود حتی یک وجب از خاک ایران را به دشمن تسلیم نکردند.
حالا اما چه شده که یک مدیر ارشد در نظام جمهوری اسلامی برای مثال در مورد بحران صندوقهای بازنشستگی، هشدار فروش خاک کشور را میدهد؟ حفظ تمامیت ارضی کشور از آن دست موضوعاتی است که برای نظام جمهوری اسلامی و مردم ایران یک خط قرمز اصلی به حساب میآید و بهتر است مدیران کشور ولو برای مثال و هشدار، ابتدا جوانب سخنان خود را بسنجند و سراغ چنین مواردی نروند چرا که ممکن است همین مثالها به دستاویزی برای مطرح شدن طرحهای عجیب و غریب تبدیل شود. آن هم در دورانی که برخی گروهکهای تجزیهطلب به دنبال کوچکترین بهانه برای جدا کردن بخشی از ایران هستند. تمامیت ارضی ایران موضوعی نیست که بتوان حتی با آن شوخی کرد و به قول آن جمله معروف «حتی شوخیاش هم زشت است.
نهایت اینکه شب گذشته؛ چهارشنبه شب، مرکز روابطعمومی و امور بینالملل وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی اعلام کرد که «در پی اظهارات حاشیهساز و خلاف واقع مدیرکل بیمههای اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، درخصوص ناتوانی دولت در پرداخت حقوق بازنشستگان، وی با دستور معاون رفاه و امور اقتصادی این وزارتخانه از سمت خود برکنار شد».
طرح فروش جزایر کیش و قشم برای پرداخت حقوق بازنشستگان برکنار شد
سید سجاد پادام گفته بود بهزودی مجبوریم کیش، قشم و خوزستان را بفروشیم تا بتوانیم حقوق بازنشستگان را بدهیم.
به گزارش مرکز روابطعمومی و امور بینالملل وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در پی اظهارات حاشیهساز و خلاف واقع مدیرکل بیمههای اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، درخصوص ناتوانی دولت در پرداخت حقوق بازنشستگان، وی با دستور معاون رفاه و امور اقتصادی این وزارتخانه از سمت خود برکنار شد..
سید سجاد پادام گفته بود بهزودی مجبوریم کیش، قشم و خوزستان را بفروشیم تا بتوانیم حقوق بازنشستگان را بدهیم.
این مقام در وزارت کار میگوید: «به جایی میرسیم که باید قشم و کیش را بفروشیم تا حقوق بازنشستگان را بدهیم.» اما بحران صندوقهای بازنشستگی چقدر جدی است و در آخر دولت کدام راه را برمیگزیند؛ بخشی از کشور را میفروشد یا دست به اصلاحات ساختاری خواهد زد؟
سجاد پادام، مدیرکل بیمههای اجتماعی وزارت کار گفت: کشور یونان ۱۰۰ جزیره فروخت تا بتواند مطالبات بازنشستگانش را بدهد، ما هم به زودی به این وضعیت دچار میشویم.
پدام در ادامه گفت: ۳۰۰ هزار شهید دادیم که یک وجب خاک از دست ندهیم، اما به جایی خواهیم رسید که مجبور شویم کیش، قشم و خوزستان را بفروشیم تا بتوانیم حقوق بازنشستگان را بدهیم.
مدیرکل بیمههای اجتماعی وزارت کار افزود: حتی اگر ۳ میلیون بشکه نفت را بدون تحریم بفروشیم و پولش را کامل بگیریم باز هم نمیتوانیم بحران بازنشستگان را حل کنیم. باید در ۵ ماه ۸۵ هزار میلیارد کار عمرانی میکردیم، ولی فقط ۱۳ هزار میلیارد اجرایی شده، یعنی ۲۰ درصد.
با این گفته به نظر میآید هر بار که دولت به این نتیجه میرسد که کفگیرش به ته دیگ خورده پای قشم و کیش را وسط میکشد؛ یک بار برای پرداخت حقوق بازنشستگان و بار دیگر واگذاری این جزایر به یک کشور خارجی که البته همان موقع تکذیب شد. اما نکتهای که از اظهارات مدیرکل میتوان برداشت کرد این است که حالا بحران صندوقهای بازنشستگی که سالهاست زنگ خطر آن به دست کارشناسان و اهل فن به صدا درآمده، به یک ابربحران بدل شده است و نیاز به اصلاحات ساختاری دارد تا کار به فروش جزایر پر موهبت نرسد.
معینالدین سعیدی، نماینده مجلس شورای اسلامی:
* از یک طرف آقایان میگویند در بحث فروش نفت به چنین دستاوردهایی رسیدهایم، ما تحریمها را دور زدهایم ما منابع فروش نفتمان افزایش پیدا کرده است، از سوی دیگر اینگونه دل مردم را خالی میکنند که با این روند مجبوریم برای مطالبات جامعه بازنشستگان قشم، کیش و خوزستان را بفروشیم و مثال میزنند یونان ۱۰۰ جزیره خودش را فروخت.
* باید در دهان چنین مدیری زد، من تعجب میکنم دولت چگونه به خودش اجازه میدهد اینگونه با احساسات میلیونها ایرانی بازی کند؟
* اگر مسئولین واقعا حرف زدن بلد نیستند، حرف نزدن را که میتوانند انجام دهند. اولاً چه ضرورتی دارد که مسئولان تا این حد صحبت کنند؟
آذری جهرمی، وزیر سابق ارتباطات به اظهارات یک مقام وزارت کار مبنی بر اینکه ممکن است به جایی برسیم که مجبور شویم کیش، قشم و خوزستان را بفروشیم تا بتوانیم حقوق بازنشستگان را بدهیم واکنش نشان داد.
وی در کانال تلگرامی خود در این باره نوشت:آقای رئیسی؛ از دیپلماسی عزت رسیدید به فروش جزیره برای پرداخت بدهی؟!
احسان صالحی در حساب کاربری خود در توییتر نوشت:
در خصوص بیدقتی و کجسلیقگی یک مدیر وزارت رفاه در بیان راهحلی نادرست برای حل ناترازی صندوقهای بازنشستگی، وزیر محترم رفاه تأکید کرد موضع مذکور، شخصی و مؤکداً بر خلاف سیاستهای دولت و اقدامات این وزارتخانه برای حل ریشهای و ساختارمند معضلات بجا مانده از گذشته است.»
برخی واکنشها در این رابطه را بخوانید:
سحر زکریا به اظهارات خبرساز مدیرکل بیمه های تامین اجتماعی واکنش نشان داده و نوشته: چقدر خوشبختیم که شما رو داریم.
حسین ماهینی، چهره مشهور فوتبال هم در این رابطه با کنایه نوشت:
ماجراهای حقوق تمامی ندارد
تجارت نیوز نوشت : آنچه بهعنوان حقوق و دستمزد کارگران در شورای عالی کار به تصویب رسید یعنی همان حدود هشت میلیون تومان، با سروصدای زیادی همراه شد. حرف کارگران این بود؛ تا صحبت از حقوق ما میشود دولت میگوید تورم داریم.
اما ماجراهای مربوط به پرداخت حقوق و مزایای حداقلیبگیران تمامی ندارد. در ادامه دوگانه واریز نشدن حقوق ماه پایانی سال ۱۴۰۱ و اجرا نکردن قانون رتبهبندی تغییرات کلانی را در وزارتخانه آموزش و پروش به دنبال داشت و حتی یکی از دلایل تغییر رئیس سازمان برنامه و بودجه هم همین موضوع حقوق معلمان عنوان شد.
حالا هم حرف بر سر حقوق بازنشستگان است. آنچه در بودجه آمده، نشان میدهد حداقل حقوق بازنشستگان با یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان افزایش نسبت به سال قبل به ۶ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان رسیده است. این در حالیست که بودجهای که به مجلس رفت با تورم ۴۰ درصدی همراه بود. پیشبینیها هم میگویند باز هم قرار است تورم بالای ۴۰ درصد باقی بماند، این یعنی برای چهارمین سال متوالی این اتفاق تکرار خواهد شد. موضوعی که به نگرانیها بابت بروز تورم سهرقمی دامن زده است.
اما معنای تمام اینها چیست؟ قدرت خرید کارگران و بازنشستگان بازهم کاهش خواهد یافت.
با اینحال، دولتی که کفگیرش به ته دیگ اصابت کرده، به عجز و ناله افتاده و میگوید برای اینکه حقوق این قشر آسیبپذیر را بپردازد باید بخشی از کشور را بفروشد! سجاد پادام، مدیرکل بیمههای اجتماعی وزارت کار گفته است: «کشور یونان ۱۰۰ جزیره فروخت تا بتواند مطالبات بازنشستگانش را بدهد، ما هم به زودی به این وضعیت دچار میشویم.»
بحران چقدر جدی است؟
اما صحبت از بحران صندوقهای بازنشستگی، حرف تازهای نیست. گفته میشود سالیان زیادی است که صندوقهای بازنشستگی به حیاط خلوت وزارتخانهها بدل شدهاند. هر بار مدیری برکنار میشود، در این صندوقها سمت میگیرد و در نتیجه آنچه اتفاق میافتد این است که تفکر دولتی در آنجا حاکم میشود. پس کارشناسان میگویند آنچه در این صندوقها اشتباه است، نحوه مدیریت آنهاست.
آمارها نشان میدهند بودجه عمومی دولت حدود ۸۰ درصد از مصارف صندوقهای بازنشستگی و بیشتر از ۶۰ درصد از مصارف سازمان تامین اجتماعی را تامین میکند. دنیای اقتصاد در گزارشی آورده است که هزینههای مربوط به این صندوقها در سالهای آینده به حدود ۴۰ درصد از GDP (تولید ناخالص داخلی) میرسد. این در حالیست که قرار است در آیندهای نزدیک متولدان دهه ۶۰ به جمعیت بازنشستگان اضافه شود و این یعنی وقوع بحرانی جدیتر!
در این بین، متهم ردیف اول خود دولت معرفی میشود که برخی از آمارها نشان میدهد بدهی این نهاد به صندوقهای بازنشستگی تا ۶ سال قبل بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان بوده است. با اینحال، میرکاظمی که همین چند وقت قبل سازمان برنامه و بودجه را ترک کرد، در این باره به خبرنگاران گفته بود که در بودجه ۱۴۰۲، رقم ۳۳۰ هزار میلیارد تومان برای پرداخت حقوق صندوقهای لشگری و کشوری در نظر گرفته شده است.
کاهش استخدام به شیوه قانون خدمات کشوری و افزایش قراردادهای موقت کار، ولخرجی سیستم بازنشستگی در اجرای نظام مزایای معین، ورودی پایین حق بیمه به دلیل افزایش نرخ بیکاری و عملکرد ضعیف اقتصادی از جمله دلایلی هستند که کارشناسان آنها را دلیل تضعیف صندوقهای بازنشستگی عنوان میکنند. در نتیجه آنها یک راه را پیش پای دولت قرار میدهند؛ اصلاحات ساختاری.
حالا باید منتظر ماند و دید که دولت در سال جاری برای حل معضلات بازنشستگان چقدر جدی است و چه راهی را برمیگزیند؛ بخشی از کشور را میفروشد یا دست به اصلاحات خواهد زد؟
نظر شما