دولت چرا با مردم در مورد بنزین صریح حرف نمی زند؟

دولت چرا با مردم در مورد بنزین صریح حرف نمی زند؟

یکی از مهم‌ترین انتقاداتی که می‌توان از دولت داشت این است که چرا رک و صریح و شفاف با جامعه صحبت نمی‌کند؟ اینکه مرتب همه چیز را خوب و گل و بلبل نشان بدهیم و به همین‌دلیل، قدرت هر اتخاذ تصمیم اساسی و الزامی را سلب و راه هر تحولی را در نظام حکمرانی ببندیم، چه آینده‌ای را پیش روی ما و کشور رقم می‌زند؟

 به گزارش 9صبح، روزنامه اطلاعات با اشاره به شایعه‌های افزایش قیمت بنزین از دولت پرسیده چرا رک و صریح با مردم صحبت نمی‌کند و همه چیز را گل و بلبل نشان می‌دهد؟

به گزارش اطلاعات، یکی از مهم‌ترین انتقاداتی که می‌توان از دولت داشت این است که چرا رک و صریح و شفاف با جامعه صحبت نمی‌کند؟ اینکه مرتب همه چیز را خوب و گل و بلبل نشان بدهیم و به همین‌دلیل، قدرت هر اتخاذ تصمیم اساسی و الزامی را سلب و راه هر تحولی را در نظام حکمرانی ببندیم، چه آینده‌ای را پیش روی ما و کشور رقم می‌زند؟

این روزنامه با بیان این مقدمه نوشته است: اخیراً شایعه‌ای در فضای مجازی در سطح گسترده‌ای پخش شد که قرار است قیمت بنزین افزایش یابد یا سه نرخی شود. بعد معلوم شد که خبر از یک سایت قلابی بوده و چندین مقام دولتی و رسانه رسمی ناگزیر شده‌اند که به شدت آن‌را تکذیب کنند و … حتی اگر قائل نباشیم که: تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها … و حتی اگر آنقدر بدبین نباشیم که آن‌را محک زدن واکنش افکار عمومی و نوعی نظرسنجی پنهان بدانیم، واقعیت این است که دولت و حکومت سال‌هاست بدون هیچ منطق کارشناسی، به دلیل امنیتی شدن بی‌دلیل تعدیل قیمت یک کالای مورد نیاز جامعه، به نوعی خود و مردم و مملکت را در حالت آچمز نگه داشته و قدرت تصمیم‌گیری یا هر نوع اتخاذ تصمیمی را به دلیل واهمه از تبعاتش از دست داده است و در مقابل خود را در مقامی یا موقعیتی نمی‌بیند که بتواند در برابر ابر چالش‌های کشور با مردم رک و صریح و دلسوزانه و همدردانه گپ بزند و در رفع آن بکوشد و این هیچ خوب نیست؛ اما فریز کردن مسأله هم دردی را دوا نمی‌کند.

اصلاعات در پایان نوشته است: اگر فردا خدای ناکرده مصرف داخلی از تولید جلو زد یا دیگر نشد که نفت و گاز صادر کنیم و بقیه تالاب‌ها و دریاچه‌های ما خشک شوند و فرو نشست زمین چنان همه‌گیر شد که نه تنها کشاورزی بلکه زیست شهری ما را هم در معرض تهدید جدی قرار داد و… چه خواهیم کرد؟ چرا با جامعه به گونه‌ای تعامل نداریم و با زبانی صحبت نمی‌کنیم که بشود با آنها از دردها و مشکلات و خطرات و چالش‌ها هم سخن گفت و از آنها کمک خواست؟ مگر مردم ولی نعمت کارگزاران نظام نیستند؟ چه کرده‌ایم که ازکمک خواستن از آنان نگرانیم؟ و چرا برای رفع این شکاف فکری نمی‌کنیم؟

وب گردی

    نظر شما