همسرکشی در پارتی شمال تهران

همسرکشی در پارتی شمال تهران

مردی که ۱۳ سال قبل همسرش را در یک پارتی شبانه در شمال تهران به قتل رسانده بود، با رضایت اولیای‌دم از مجازات قصاص رها شد.

به گزارش 9 صبح؛ رسیدگی به این پرونده از سال ۸۷ و به‌دنبال قتل زن جوانی در یک مهمانی شبانه آغاز شد. ماموران وقتی در محل جنایت حاضر شدند، دریافتند مرد خشمگینی با ضربه‌های چاقو همسرش را در خانه‌ای در فرمانیه کشته و چند نفر از مهمانان را که قصد میانجیگری داشتند هم مجروح کرده است.

با ردیابی‌های پلیسی، ساعتی بعد احمد، عامل جنایت دستگیر شد. او به قتل اعتراف کرد و گفت: همسرم به من خیانت کرده و بدون اجازه من در این پارتی شرکت کرده بود. آدرس آن خانه را پیدا کردم و به آنجا رفته و همسرم را کشتم.

پرونده با تکمیل تحقیقات برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. در جلسه محاکمه، اولیای‌دم برای او درخواست قصاص کردند. یکی از فرزندان مقتول در این جلسه گفت: مادرم سبک زندگی‌اش را تغییر داده بود، اما خیانت نکرده بود و پدرم اشتباه می‌کند.

احمد وقتی در جایگاه دفاع قرار گرفت، گفت: من و همسرم ۲۰سال قبل ازدواج کردیم و چهار فرزند بزرگ داریم که همه‌چیز را می‌فهمند. من نمی‌توانستم قبول کنم که همسرم چنین کار‌هایی می‌کند و آبروی من و بچه‌هایم را می‌برد. من با عشق با او ازدواج کردم و دوستش داشتم. وقتی به رفتارش اعتراض کردم به‌جای این‌که رفتارش را تغییر دهد، به پارتی شبانه رفت. من قصد کشتن همسرم را نداشتم و از پدر و مادر همسرم و فرزندان معذرخواهی می‌کنم.

قضات دادگاه پس از رسیدگی به این پرونده، احمد را به اتهام قتل همسرش به قصاص و به‌دلیل مجروح کردن مهمانان به پرداخت دیه محکوم کردند که حکم در دیوان عالی کشور مُهر تایید خورد.

با گذشت ۱۳ سال از این جنایت و در حالی‌که اولیای‌دم برای اجرای حکم کاری نکرده بودند، احمد توانست رضایت اولیای‌دم را کسب کند و از جنبه عمومی جرم در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. او که حالا ۵۲ ساله شده در دفاع از خود گفت: من با همسرم ۲۰ سال زندگی کردم و صاحب چهار فرزند شدیم. هیچ مشکلی در زندگی نداشتیم، اما یکدفعه همسرم تغییر رفتار داد. نفهمیدم چرا این کار را کرد. تصور می‌کردم به من خیانت می‌کند. او بدون اجازه من به مهمانی می‌رفت و آخرین‌بار هم با دیدن او در مهمانی عصبانی شده و او را زدم.

همسرم با رفتار اشتباهش زندگی من و خودش را نابود کرد. ۱۳ سال در زندان هستم و در این مدت فرزندانم طردم کردند. دختر و پسرم ازدواج کرده و بچه‌دار شدند. در مدتی که در زندان بودم در صنایع‌دستی فعالیت کردم و بعد از آزادی می‌خواهم به این کار ادامه دهم.

پس از دفاعیات متهم، قضات برای تصمیم‌گیری درباره سرنوشت مرد زندانی وارد شور شدند.

منبع: روزنامه جام جم

وب گردی

    نظر شما