معشوقه حمیدرضا پهلوی کشته شد!
فلور زن رقاص کاباره آبان در زمستان سال ۱۳۳۹ کشته شد تا جنجالیترین جنایت آن سال رقم بخورد و پای خاندان پهلوی به موضوع باز شود.
به گزارش 9 صبح؛ صبح روز ۱۸ دی سال ۱۳۳۹ زنی با کلانتری ۳۵ تهران تماس گرفت و از مرگ رقاص کاباره آبان در خانهاش در خیابان آبان خبر داد. با حضور ماموران کلانتری تحقیقات در خانه ایراندخت آقاسی (فلور) آغاز شد.
جسد او در حالی که لباس خواب به تن داشت، در سرویس بهداشتی پیدا شد اما ماموران متوجه شدند قتل روی تخت خواب رخ داده و قاتل یا قاتلان جسد را بعد از قتل ۱۳ متر با خود حمل کردند و داخل سرویس رها کرده بودند. ماموران کلانتری در محل جنایت یک قندشکن خونین را کشف کردند که با بررسی بیشتر مشخص شد فلور با او کشته شده است.
پزشک قانونی زمان مرگ را نیمه شب اعلام کرد و در میان دستان فلور و روی تختخواب چندین تار موی بلند پیدا شد که نشان میداد قتل از سوی یک زن رخ داده و جسد به علت سنگینی با کمک یک مرد به دستشویی منتقل شده است. در همین حال روی دستان فلور آثار درگیری و خراش وجود داشت.
پلیس در تحقیقات بعدی متوجه شد فلور در کاباره آبان رقاص بود و در آنجا با افراد مختلفی در ارتباط بود که یکی از آنها حمیدرضا پهلوی، آخرین فرزند رضا شاه، است. در ادامه تحقیقات مشخص شد او یک کارگر خانه ۱۴ ساله به نام سعدالله دارد که همزمان با قتل ناپدید شد. پلیس احتمال داد قتل از سوی کارگر خانه باشد، برای همین به جستجوی سعدالله پرداخت و موفق شد او را در شهرستان گرمی اردبیل شناسایی و دستگیر کند.
پسر نوجوان در بازجوییهای اولیه اعتراف کرد عاشق فلور بوده و آن روز او دچار وسوسه شده و بعد فلور با او درگیر شده و او با قندشکن او را کشته و فرار کرده است. با اعترافات قاتل، او به چهار سال زندان محکوم شد.
اما این تمام پرونده نبود، زن ناشناسی چند روز بعد با دفتر روزنامه کیهان تماس گرفت و اعلام کرد اگر میخواهید واقعیت قتل فلور را بدانید در مورد حامله بودن آن تحقیق کنید، محمد بلوری، دبیر سرویس حوادث کیهان، در زمان حادثه به تحقیق پرداخت و فهمید فلور سه ماهه باردار بوده است.
آن زن دوباره تماس گرفت و از ارتباط شاهپور حمیدرضا با فلور خبر داد. بلوری در آن زمان توانست اعتماد آن زن را جلب کند. آن زن خودش را دوست فلور معرفی کرد و مدعی شد هما زن حمیدرضا و خود او، فلور را اذیت میکردند و چون فلور از حمیدرضا حامله بود، از او میخواستند بچه را سقط کند ولی او قبول نمیکرد. فلور از دست آن دو فراری بود و به همین خاطر خانهاش را به خیابان بهار برد اما باز هم آنها جای او را پیدا کردند و مزاحمش شدند و به زور میخواستند او بچهاش را سقط کند. هرچه هست در داخل دفترچه خاطرات فلور نوشته شده است.
نیمههای شب بلوری و کیهانیزاده دو نفری به خیابان بهار رفتند و در تاریکی به طبقه سوم آپارتمان محل زندگی فلور رفتند و بعد از شکستن پلمب پلیس، دفترچه خاطرات او را پیدا کرده و با خود به بیرون خانه آوردند. در دفترچه نوشته شده بود هما و حمیدرضا پهلوی بارها به آنجا رفته و خواستار سقط جنین شدند اما فلور مخالف بود.
بعد از درج این موضوعات در روزنامه و رسوایی بزرگ، حمیدرضا پهلوی از ایران رفت و چند ماه بعد با آرام شدن اوضاع به ایران آمد. او تا سال ۷۱ در ایران ماند و در همان سال فوت کرد.
نظر شما