دلیل اصلی رد صلاحیت لاریجانی چه بود؟
شورای نگهبان تبدیل به نهادی شده است که اصولگرایان و اصلاحطلبان هم زمان از تصمیمات انتخاباتی این شورا انتقاد میکنند.
به گزارش 9 صبح؛ انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم و نظارت استصوابی و ردصلاحیتها کار را به جایی رساند که اصولگرایان میانه رو هم در کنار اصلاحطلبانی قرار گرفتند که سالها از تصمیمات این شوار شکایت و گلایه داشتند.
این انتقادها هم بیشتر به خاطر تصمیم جنجالی این شورا در رد صلاحیت یک سیاستمدار معروف بود. رد صلاحیت علی لاریجانی، مشاور فعلی رهبر انقلاب که رکورددار حضور در راس مجلس شورای اسلامی است و سالها در پستهای مهم کشور از جمله دبیری شورای عالی امنیت ملی، ریاست صداوسیما و وزارت ارشاد حضور داشت، آنقدر جنجال برانگیز شد که پس لرزههای آن همچنان ادامه دارد.
شورای نگهبان شفاف عمل کند
جدیدترین این اعتراضها مربوط به محمدرضا باهنر است. سیاستمداری که به واسطه سالها تجربه حضور در مجلس معروف به مرد لابیهای پارلمان شده و سالها دوشادوش علی لاریجانی در هیات رئیسه مجلس ایفای نقش سیاسی کرده است.
او در اعتراض به رفتار شورای نگهبان گفته است: «شورای نگهبان باید حدود و ثغوری تعیین کرده و شفاف مشخص کند که معیارهای نظارتی چیست.»
مهمترین حرف معترضین تازه به میدان آمده در برابر شورای نگهبان این است که این نهاد نظارتی باید دلیل عدم صلاحیتها را اعلام کند. در شرایط فعلی نیز جدیترین سوال آنها این است که دلیل رد صلاحیت علی لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم چه بوده است؟
سوالی که اصلاحطلبان هم سالهاست با ردصلاحیت چهرههای منتسب به این جریان، چون اسحاق جهانگیری، مسعود پزشکیان و... به دنبال آن هستند.
لاریجانی به آیتالله هاشمی رسید
پیش از ردصلاحیت علی لاریجانی، رد صلاحیت آیتالله هاشمی از بحث برانگیزترین تصمیمات این شورا بود.
مدتی پیش بود که پرونده عدم احراز صلاحیت آیتالله هاشمی رفسنجانی در سال ۹۲ توسط حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات دولت احمدینژاد، دوباره بر سر زبانها افتاد. او در گفتوگویی گفته بود: «بر اساس گزارشات ما از کف خیابان در سال ۹۲ آقای رفسنجانی پیروز انتخابات میبود. یک عزیزی گفت مگر بچه حزباللهیها میگذارند این اتفاق بیفتد؟ جمعبندی من این بود با توجه به شرایط نظام مصلحت این بود ایشان رد صلاحیت بشوند و دلایل آن را هم نوشتم. فقهها و حقوقدانان شورای نگهبان هرچقدر در ذهنشان گشتند که یک انقلت در جمع بندی من بیاورند نتوانستند.»
بعد از انتشار این مصاحبه، رسانهها گفتوگوی قدیمی از کدخدایی، سخنگوی وقت شورای نگهبان، را باز نشر کردند که در آن گفته بود: «اگر این ادعا (که شورای نگهبان به اصرار مصلحی صلاحیت هاشمی رفسنجانی را رد کرده است) صحت داشته باشد یعنی شورای نگهبان نداریم و در عوض افرادی داریم که نه خدا سرشان میشود نه قانون و نه شرع!»
یک استعفای اعتراضی در شورای نگهبان
آنقدر آش رد صلاحیتها در این دور از انتخابات شور بود که آیتالله صادق لاریجانی از فقههای شورای نگهبان و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در اعتراض به روندی که این شورا در دستور کار خود قرار داده، از شورای نگهبان کنارهگیری کرد.
صادق لاریجانی پس از ردصلاحیتهای ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در بیانیهای از روند احراز صلاحیتها انتقاد کرده بود. او گفته بود «بعد از ۲۰ سال عضویت در شورای نگهبان هیچگاه تصمیمات شورا، تا این حد غیرقابل دفاع نبوده است.»
دردنامه اصولگرایان سنتی از رفتار شورای نگهبان
در همین ارتباط مصطفی پورمحمدی، دبیر عالی جامعه روحانیت مبارز که سنتیترین جریان اصولگرا در کشور است، در نامهای سرگشاده با عنوان «دردنامه» به رفتار شورای نگهبان اعتراض کرد و نوشت: «متأسفانه جریان بررسی صلاحیتها و حواشی آن، بیش از هر مجموعه و فرد، ساحت شورای محترم نگهبان را مخدوش ساخته است؛ در حالی که به حفظ حریم آن جایگاه سخت نیازمندیم. باید صادقانه و دردمندانه بگوییم که این سازوکار رسیدگیها و پیامدهای آن، بیش از آنکه به افراد ذیحق و خانوادههایشان آسیب برساند و به آنها ظلم و جفا کند، ظلم و جفایی به مراتب سهمگینتر در حق نظام جمهوری اسلامی، حضرت امام و مقام معظم رهبری بوده و هست.»
شورای نگهبان باید تغییر رفتار دهد
همه این رفتارها و اظهار نظرها نشان میدهد که شورای نگهبان احتیاج مبرمی به تغییر رفتار انتخاباتی خود دارد. بسیاری از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری به صورت شفاف اعلام کردهاند که این شورا دلیل رد صلاحیت آنها را به مردم اعلام کند.
افکار عمومی دوست دارند بدانند چگونه یک نامزد در یک دوره تائید و در دوره بعد رد میشود؟ چرا یک وزیر بعد از ۲۰ سال سکوت و حاشیهنشینی به عنوان رجل سیاسی تشخیص داده میشود اما مثلا کسی که سه دوره رئیس مجلس بوده نمیتواند از سد شورای نگهبان عبور کند و وارد کارزار رقابت انتخابات ریاست جمهوری شود؟
شفافیت مهمترین خواستهای است که جریانهای سیاسی از شورای نگهبان دارند. شورای نگهبان که خود نهادی ناظر است، باید خود را آماده پاسخگویی در مورد عملکرد خود داشته باشد. نمیشود تصمیم گرفت و پاسخگو نبود. شاید وقت آن رسیده که شورای نگهبان هم وارد فصل پاسخگویی برسد.
منبع: قرن نو
نظر شما