اعدام «اولین وزیر زن» ایران / جرم او چه بود؟ + عکس

اعدام «اولین وزیر زن» ایران / جرم او چه بود؟ + عکس

بنی‌صدر یک روز قبل از اعدام خانم پارسا از حکم او مطلع می‌شود! بنی‌صدر تمام تلاش خود را به کار می‌گیرد تا از اعدام دکتر پارسا جلوگیری کند، اما مجریان اعدام‌ها پاسخ او را نمی‌دهند.

فرخ‌رو پارسا اولین مدیر کل زن در ایران، از اولین نمایندگان زن مجلس در ایران و اولین وزیر زن ایرانی در روز ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۹ در زندان اوین اعدام شد.

 بنی‌صدر یک روز قبل از اعدام خانم پارسا از حکم او مطلع می‌شود! بنی‌صدر تمام تلاش خود را به کار می‌گیرد تا از اعدام دکتر پارسا جلوگیری کند، اما مجریان اعدام‌ها پاسخ او را نمی‌دهند حتی نامه بنی‌صدر به آیت‌الله قدوسی دادستان وقت نیز از اجرای حکم جلوگیری نمی‌کند.

فرخ‌رو پارسا که بود و چرا تیرباران شد؟

فرخ‌رو پارسا در روز ۱۳ اسفند ۱۳۰۱ در قم متولد شد. او فرزند فخرآفاق پارسا و فرخ‌دین پارسا بود. مادرش روزنامه‌نگار و فعال حقوق زنان در ایران و مدیر مسئول نشریه‌ی «جهان زنان» بود. او اولین زن روزنامه‌نگار ایرانی است که تبعید شد. مجله جهان زنان ابتدا در سال ۱۲۹۹ با هدف «تفهیم لزوم تعلیم و تعلم زنان» و «آشنا کردن آنان به حقوقشان» توسط فخرآفاق پارسا و همسرش فرخ‌دین پارسا در مشهد منتشر شد. این نشریه پس از پنج شماره در مهر ۱۳۰۰ توقیف شد. افرادی به مخالفت با محتوای آن پرداخته بودند و عده‌ای نیز به طرفداری از آنان به ماوای مدیران مجله حمله کردند.

فرخ رو پارسا

در پی این حوادث فخرآفاق پارسا و همسرش به اراک تبعید شدند که البته توانستند با هماهنگی با مقامات دوران تبعیدشان را در قم بگذراند و از این رو بود که فرخ‌رو پارسا در آن شهر به دنیا آمد. پس از تولد فرخ‌رو پارسا، میرزا حسن خان مستوفی الممالک که نخست‌وزیر وقت بود، میانجی‌گری کرد و با رفع تبعید از فخرآفاق پارسا، آن‌ها توانستند به تهران بازگردند.

فرخ‌رو پارسا تحصیلات ابتدایی‌اش را در تهران سپری کرد و برای ادامه تحصیل در دوره متوسطه به دانشسرای مقدماتی رفت. او توانست دوره‌ی متوسطه را با کسب رتبه‌ی اول به پایان رسانده و به دانشسرای عالی راه یابد. او در سال ۱۳۲۱ دانشسرای عالی را با اخذ مدرک لیسانس در رشته علوم طبیعی به پایان رساند و به دانشگاه تهران راه یافت. فرخ‌رو پارسا پس از اخذ مدرک لیسانس به تدریس در دبیرستان‌های تهران پرداخت. او تحصیلات دانشگاهی‌اش را در رشته پزشکی ادامه داد و توانست در سال ۱۳۲۹ با اخذ درجه دکترا از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شود.

با وجود اینکه دانش‌آموخته پزشکی بود، طبابت را ادامه نداد و به کار فرهنگی پرداخت. به این ترتیب بود که در وزارت فرهنگ مشغول به کار شد. وی در سال ۱۳۳۳ به همراه چند نفر از همکارانش «انجمن بانوان فرهنگی» را برای دبیرستان‌های دخترانه تاسیس کرد و در سال ۱۳۳۵ به عنوان یکی از اعضای هیات رئیسه «شورای همکاری جمعیت‌های بانوان ایرانی» انتخاب شد. فرخ‌رو پارسا نخستین مدیر کل زن در ایران بود.

او در سال ۱۳۳۹ با آغاز به کار دانشگاه ملی ایران (شهید بهشتی کنونی) به عنوان مدیر کل دبیرخانه دانشگاه ملی ایران منصوب شد. انتصاب او که یک زن بود، اعتراضاتی را در محافل اداری، فرهنگی و سیاسی به راه انداخت، ولی مقامات دانشگاه توانستند از برکناری‌اش جلوگیری کنند. خانم پارسا در سال ۱۳۴۲ و در بیست و یکمین دوره مجلس شورای ملی به عنوان نماینده تهران به پارلمان راه یافت.

فرخ‌رو پارسا اولین زن در تاریخ ایران بود که توانست به مقام وزارت برسد. او در در کابینه دوم و سوم امیرعباس هویدا، وزیر آموزش و پرورش بود. او می‌گوید هویدا در تماسی تلفنی پیشنهاد وزارت را اینگونه مطرح کرد: «خانم، می‌خواهم مسئولیت بزرگی را به یک مادر بدهم. می‌خواهم آموزش و پرورش فرزندان این مملکت را به دست یک مادر بسپارم. می‌خواهم وزیر آموزش و پرورش ما بچه‌های مردم را، چون فرزندان خود بداند.»

از جمله اقدامات فرخ رو پارسا در ساختار آموزش کشور تشکیل شورا‌های منطقه‌ای، انحلال اداره بازرسی (خبرچینان ساواکی)، سرکشی اجباری مدیران از مناطق و آموزش عشایر بودند. او چندین تشکل را در دوران وزارتش ایجاد کرد از جمله سازمان زنان ایرانی، خانه زن، شورای ورزشی بانوان، و جمعیت زنان دانشگاهی ایران. او در دوره‌ای به ارزیابی گواهی‌های طلاب حوزه‌ها در آموزش و پرورش پایان داد. وی چادر را در مدارس منسوخ کرد و البته با تعیین لباس فرم، پوشیدن مینی‌ژوپ را نیز جایز ندانست!

بهشتی

در زمان وزارت پارسا، آیت‌الله بهشتی و حجت‌الاسلام باهنر و آیت الله برقعی در امر تهیه کتاب‌های درسی از مشاورین وزارت آموزش و پرورش بودند. همچنین مرکز اسلامی هامبورگ از وزارتخانه فرخ‌رو پارسا بودجه دریافت می‌کرد. پارسا توضیح می‌دهد که «در آن زمان از کسانی امثال دکتر محمدجواد باهنر و آیت‌الله برقعی دعوت به عمل آمد که در تهیه و ترجمه دروس تعلیمات دینی و قرآن با این وزارتخانه همکاری به عمل آورند و کتاب‌های لازم را تهیه نمایند.»

حذف زبان عربی از کتاب‌های مدارس برای منتقدان پارسا بسیار سنگین بود و آن را «تصمیمات عنادآمیز علیه روحانیت» و «مخالفت» با اصل اسلام تفسیر کردند. همچنین حذف چادر از مدارس نیز با انتقاد سخت روحانیون همراه بود که در توضیح آن گفته «در مورد حجاب زنان گفتم که حجاب نباید مانع فعالیت‌های اجتماعی زنان گردد. در آن زمان دختران مدارس مذهبی در فعالیت‌های ورزشی اصلاً شرکت نمی‌کردند. من در تمام بخشنامه‌های خود زنان را به پوشیدن لباس‌های سنگین و با حجاب دعوت می‌کردم.»

فرخ رو پارسا تا سال ۱۳۵۳ وزیر آموزش و پرورش ایران بود. پس از انقلاب و در روز ۲۸ بهمن ۱۳۵۸ دکتر پارسا و همسرش سپهبد احمد شیرین‌سخن دستگیر شدند. آیت‌الله خمینی به مناسبت نوروز ۱۳۵۹ فرمان عفو عمومی صادر می‌کند و ابوالحسن بنی‌صدر رئیس جمهور وقت را مامور جلوگیری از اعدام افراد بی‌گناه می‌کند. با این وجود بنی‌صدر یک روز قبل از اعدام خانم پارسا از حکم او مطلع می‌شود! بنی‌صدر تمام تلاش خود را به کار می‌گیرد تا از اعدام دکتر پارسا جلوگیری کند، اما مجریان اعدام‌ها پاسخ او را نمی‌دهند حتی نامه بنی‌صدر به آیت‌الله قدوسی دادستان وقت نیز از اجرای حکم جلوگیری نمی‌کند.

در کیفرخواست فرخ رو پارسا آمده: «حیف و میل اموال بیت‌المال و ایجاد فساد در وزارت آموزش و پرورش و کمک به نشو و نمای فحشا در آموزش و پرورش و همکاری موثر با ساواک منحله در جهت سرکوبی و اخراج آزادیخواهان و فرهنگیان مبارز از وزارت فرهنگ جهت تحکیم رژیم منفور پهلوی و سخنرانی‌های موثر و مکرر نیز جهت تحکیم رژیم مزبور و شرکت در تصویب قوانین ضد مردمی و استفاده از مقام و موقعیت خود جهت نقض قوانین و وابسته نمودن آموزش و پرورش به فرهنگ استعماری امپریالیسم و روابط نزدیک با نصیری معدوم و روابط نامشروع با رئیس دفتر خود و ... و نظر به اینکه مشارالیه از فرقه‌ی بهایی و از تیره‌ی ازلی بوده و بدون جهت خود را مسلمان معرفی کرده و در حیله سخن را موجب اعتراض معترضین است و نظر به سایر دلایل موجود در پرونده محرز است متهمه مرتکب گناهانی شده است تقاضای رسیدگی و اشد مجازات متهمه و مصادره اموال وی را می‌نماید.»

سرانجام پس از ۹ جلسه دادگاه در بامداد ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۹ مصادف با روز زن جدید تقویم در زندان اوین اعدام شد. او در وصیتنامه خود نوشته بود: «وصیتی ندارم، زیرا که اموال زیادی ندارم و آنچه دارم مصادره شده است، به کسی بدهی ندارم و اگر از کسی طلب دارم خود داند که آن را به فرزندان من بدهد. می‌دانم و وجدانم راضی است که گناهانی که در کیفرخواست به من نسبت داده شده و مواردی که ذکر شده مرتکب نشده‌ام. جانماز مرا که تسبیح و حلقه و ساعت من نیز در آن است به همسرم بدهید که به دخترم بدهد. دادگاه بین زنان و مردان تفاوت زیادی می‌گذارد که امیدوارم آتیه برای زنان ایران بهتر از این باشد. پولی را که در زندان دارم بین زندانیان قسمت کنید.»

گفته شده غسال‌ها از شستن جنازه پارسا که به عنوان مفسد فی‌الارض اعدام شده بود، خودداری کردند و به‌ناچار زنان خانواده او پیکرش را شستند. پس از اعدام فرخ‌رو پارسا، فرزند پسرش درگذشت. فرخ رو پارسا در بهشت‌زهرای تهران به خاک سپرده شد

وب گردی

    نظر شما