جنجال جدید مصاحبه همسر رئیسی خبرساز شد
جمیله علمالهدی همچنین در اظهاراتی عجیب گفته بود: «سن درختان دانشگاهی که من در آن تدریس میکنم (دانشگاه بهشتی) بیشتر از سن آمریکاست. برای همین ایرانیان از تلاشهای آمریکا خندهشان میگیرد.»
جمیله علمالهدی، همسر «ابراهیم رئیسی» رئیسجمهور و دختر «احمد علمالهدی» امام جمعه مشهد است. جمیله علمالهدی، همسر رئیسجمهور ایران در سفر به ونزوئلا، گفتوگویی با یکی از رسانههای این کشور انجام داد که واکنشهای بسیاری به همراه داشت. جمیله علمالهدی، همسر رئیسجمهور در حالی که مجری شبکه تلویزیونی ونزوئلا ایشان را بانوی اول کشورمان نامید، در یک مصاحبه اعلام کرده است: «چرا ما زنان باید مانند مرد کار کنیم، مانند مردان درس بخوانیم و مانند مردان حرف بزنیم؟»
جمیله علمالهدی همچنین در اظهاراتی عجیب گفته بود: «سن درختان دانشگاهی که من در آن تدریس میکنم (دانشگاه بهشتی) بیشتر از سن آمریکاست. برای همین ایرانیان از تلاشهای آمریکا خندهشان میگیرد.»
اعتماد در واکنش به اظهارات همسر رئیسی نوشت: خانم علمالهدی از جمله زنانی است که باورهای متشرعانه جدی دارند با این تلقی و باور که کار اصلی و جدی زنان در خانه و خانواده است. با این پیشفرض پرسش این است ایشان در چه بازه زمانی هم به امور خانه که از اوجب واجبات است! میپردازند، هم در دانشگاه تدریس میکنند، هم ریاست سه نهاد را برعهده دارند و هم کتاب تالیف میکنند.
خانم جمیله علمالهدی، همسر رئیسجمهور در حالی که مجری شبکه تلویزیونی ونزوئلا ایشان را بانوی اول کشورمان نامید، در یک مصاحبه اعلام کرده است: «چرا ما زنان باید مانند مرد کار کنیم، مانند مردان درس بخوانیم و مانند مردان حرف بزنیم؟» اگر این جملات حرف ایشان باشد و به درستی منتقل شدهباشد باید گفت اگر از زبان یک شهروند معمولی گفته شده بود، میشد بیتوجه از آن عبور کرد. ولی این حرفها را زنی زده که استاد دانشگاه است و همسرش نیز رییسجمهور کشور است. با شنیدن این سخنان اولین چیزی که به ذهن متبادر میشود، این است که خانم علمالهدی یک بانوی خانهدار است که نقطه عطف زندگیاش پرورش فرزندان و انجام امور خانهداری است. اما با نگاهی اجمالی به سوابق تحصیلی و کاری ایشان با نتایج زیرین روبهرو میشویم:
ایشان مولف ۱۳ کتاب و ۲۶ مقاله علمی منتشر شده در مجلات و ۱۳ مقاله در همایشهاست. افزون بر موارد بالا گفته او، دبیر شورای تحول و نوسازی نظام آموزشی کشور، رییس پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی نیز است. یا خانم علمالهدی به آنچه در مصاحبه اخیرش از زبانش جاری شده اشراف نداشته یا عالم به آنچه گفته است بوده ولی به حرفهای خود باور ندارد! چون نشانهای از آنچه در ادعاهایش در مصاحبه پیش گفته به زبان رانده در زندگی شخصیاش دیده نمیشود.
چگونه میشود یک خانم تا درجه دکترا برخلاف میل باطنی خود تحصیل کرده باشد؟ شاید اینگونه بتوان استنباط کرد که در یک تحمیل مردانه مجبور به کاری شده که هیچ علاقهای به آن نداشته است. در این صورت تحصیل تا لیسانس اجباری بوده آیا کارشناسی ارشد و اخذ دکترا هم از دایره اختیار ایشان خارج بوده است؟ ولی این تلقی هم نمیتواند درست باشد، چون هرگز در شرایط اجبار نمیتوان حدود ۵۰ کتاب و مقاله تالیف کرد.
خانم علمالهدی در رشته فلسفه تعلیم و تربیت تحصیل کردهاند، آیا خروجی علمآموزی ایشان در حوزه تعلیم و تربیت خانهنشینی زنان و بیسوادی آنان بوده است، اگر چنین است چرا این ایشان کارها و مناصب متعددی که برعهده دارند را به بانوانی که شایستگی لازم و تمایل و عشق و علاقه به شغلشان را دارند، واگذار نمیکند تا هم ایشان کمی بیاسایند و باورهای قلبی خود را عملی کنند و هم زنان شایسته تحصیلکرده ایرانی بتوانند فرصت بروز استعدادها و توانمندیهایشان را در حوزه فعالیت ایشان بیابند.
افزون بر این کسی که چنین تلقی و دیدگاهی داشته باشد طبیعتا نباید اجازه تحصیل به فرزندانش را بدهد و در راستای فلسفه تعلیمی خود دختران خود را به همسرداری، فرزندآوری و پرورش فرزندان و کدبانوگری در حوزه آشپزی و شیرینیپزی و چگونه همسر خود را راضی نگه داریم، بپردازد پس چگونه است که دختران او هم به تحصیل بعضا حتی در دو رشته دانشگاهی پرداخته و بعد هم مشغول به کار شدهاند! وقتی فرزندان ایشان توجهی به انگارهها و اصول تربیتی مادر خود نکردهاند، از زنان جامعه توقع التفات به این سخنان غیرعلمی نمیتوان داشت.نکته دیگر این است خانم علمالهدی از جمله زنانی است که باورهای متشرعانه جدی دارند با این تلقی و باور که کار اصلی و جدی زنان در خانه و خانواده است. با این پیشفرض پرسش این است ایشان در چه بازه زمانی هم به امور خانه که از اوجب واجبات است! میپردازند، هم در دانشگاه تدریس میکنند، هم ریاست سه نهاد را برعهده دارند و هم کتاب تالیف میکنند آن هم نه یکی که ۱۳ تا، مقاله مینویسند نه یکی، دو تا! بیش از ۳۰ مقاله! و اما در خصوص حرف زدن مانند مردان! منظور ایشان روشن نیست مگر مردان چگونه سخن میگویند که زنان را زیبنده نیست.اما یک واقعیت ملموس در خصوص سخن گفتن وجود دارد، هوشمندانه و موقرانه سخن گفتن از ملزومات یک بانوی فرهیخته است.
جمیله علم الهدی، همسر رئیسی و دختر علم الهدی چه گفته بود؟
همسر رئیسجمهور ایران در سفر به ونزوئلا، طی گفتوگویی با تاکید بر اهمیت نقش زنان ایرانی در پیشرفتهای علمی کشور و حفاظت از فرهنگ ایرانی در برابر تهاجم فرهنگی غرب، از تلاشهای «دیکتاتوری رسانهای» غرب برای تخریب جایگاه نظام خانواده در جوامع، به ویژه ایران انتقاد کرد.
جمیله علمالهدی گفت: «سن درختان دانشگاهی که من در آن تدریس میکنم (دانشگاه بهشتی) بیشتر از سن آمریکاست. برای همین ایرانیان از تلاشهای آمریکا خندهشان میگیرد.»
اما گویا دانشگاه شهید بهشتی که سال ۱۳۳۹ به اسم دانشگاه ملی تاسیس میشود (سال ۱۳۶۲ به نام دانشگاه شهید بهشتی تغییر نام داد) این شکلی بوده و درخت نداشته است. دانشگاه بهشتی ۶۴ ساله است.
جمیله علمالهدی، همسر سید ابراهیم رئیسی، رییس جمهور ایران که چند روز پیش به ونزوئلا سفر کرده بود، در گفتوگو با این شبکه در پاسخ به این سوال که نشست چند ماه پیش او با رهبران زن کشورهای آمریکای لاتین چگونه بود، گفت: این برنامه در ابتدا به تعامل مستقیم با زنان، بدون هیچ گونه میانجی، به ویژه بدون دخیل بودن رسانهها اختصاص داشت. چیزی که ما به دنبالش بودیم، نوعی گفتمان با زنان سراسر جهان و مشخص کردن دیدگاهها و مفاهیم مشترکی بود که ما را متحد میسازد.
علمالهدی در ادامه با اشاره به این که همسر نیکولاس مادورو، رییس جمهور ونزوئلا از اولین افرادی بود که برای مشارکت در این نشست تماس گرفت و تشکیل موسسهای بینالمللی برای زنان موثر در جهان را مورد حمایت قرار داد، بیان کرد: برای تشکیل این موسسه برای هر جملهای با تمامی این زنان مشورت شد. گاهی، حتی هر کلمه با مشورت این زنان انتخاب میشد و در نهایت، ۸۰ نفر از آنها این سند را امضا کردند.
او در ادامه این گفتوگو با اشاره سفر سه تن از زنان این کنگره به ایران، از جمله به بارگاه حضرت معصومه (س) در قم و بازدید از نمایشگاهی متعلق به دستاوردهای زنان دانشمند در ایران گفت: ما در تهران توانستیم ۸۰ نفر از زنان را گرد هم بیاوریم و این نمایشگاه تاثیر مهمی روی مهمانان ما داشت. بسیاری از آنها باور نمیکردند که زنان ایرانی به چنین پیشرفتهایی دست یافتهاند. یکی از آنها که ۶۴ نوع داروی مختلف ساخته بود، تاثیر قابل توجهی گذاشت. این یک نمونهای است که نشان میدهد چرا ما به دانش هستهای نیاز داریم.
همسر رییس جمهور با اشاره به ادعاهای کشورهای غربی و رژیم صهیونیستی مبنی بر وجود اهداف نظامی در برنامه هستهای ایران-ادعاهایی که از سوی مقامات ایران رد شده است، بیان کرد: گاهی گفته میشود که ما دانش اتمی را برای ساختن بمبهای اتمی میخواهیم. اگرچه، او(یکی از دانشمندان زن ایرانی حاضر در این نمایشگاه) نشان داد که میتواند ۶۴ نوع داروی مختلف را با دانش هستهای بسازد. این باعث شد آنها(مهمانان خارجی) پی ببرند که دانش هستهای میتواند در خدمت این گونه پیشرفتهای علمی باشد.
علمالهدی در ادامه این گفتوگو در پاسخ به این که از نظر او چه شباهتهایی میان زنان ایرانی و زنان ونزوئلایی وجود دارد، گفت: من همیشه عقیده داشتهام که اشتراکاتی میان کشورهایمان وجود دارد. اما امروز، با دیدارهایی که داشتم، پی بردم که این واقعیت دارد. از فهمیدن این که زنان ونزوئلایی زنانی فرهیخته هستند، بسیار خوشحال شدم. آنها وزن علمی خود را دارند و در عین حال، اهمیت بسیاری برای خانواده قائلند. از نظر من، یکی از نکات مشترک مهم میان ما، دقیقا همین فرهیخته بودن و در عین حال خانوادهمحور بودن است، چراکه متاسفانه، برخی جریانهای فکری که از حقوق زنان حمایت میکنند، تا این اندازه از مسئله خانواده حمایت نمیکنند یا اهمیتی برای آن قائل نیستند.
او با انتقاد از این جریانهای فکری بخصوص گفت: این موسسهها به طور کلی، درباره خشونت خانگی یا خشونت علیه زنان صحبت میکنند، در حالی که انواع خشونتهای سازمانیافته در خارج از حریم خانواده شدیدترند. به نظر من، بدون حمایت خانواده، دولتها اغلب از زنان سودجویی میکنند. در حالی که زنان، حتی شاید از نظر کمیت دو برابر مردان هستند و بنابراین، منفعتی که برای جوامع دارند، دوچندان است. متاسفانه، دولتها، به نام آزادی کسانی که از زنان سودجویی میکنند، دو نوع سودجویی دارند؛ سودجویی از زنان به عنوان نیروی کار و سودجویی از جنسیت آنها.
علمالهدی در ادامه تشریح کرد: فکر نکنید که من از مردانی که رفتار بدی دارند، حمایت میکنم. هرگز این طور نیست. رفتار بد یک مرد در خانوادهاش به اندازه رفتار بد یک زن در خانوادهاش بد است، ارزشی منفی و غیرقابل قبول است. من میدانم که ونزوئلاییها و ایرانیها عدالتخواه هستند. ما مخالف ظلم هستیم. در حالی که میخواهیم زن، زن باشد؛ نمیخواهیم مثل مرد باشد. چرا ما باید مانند مرد کار کنیم، مانند مردان درس بخوانیم، مانند مردان حرف بزنیم و مدام رفتارهای خشونتآمیز انجام بدهیم؟
او در ادامه این گفتوگو در پاسخ به این سوال که با توجه به این که پس از مرگ مهسا امینی در جریان بازداشت توسط پلیس امنیت اخلاقی در ایران، «روایتی هژمونیک» رسانههای غربی حاکی از خشونت حاکمیت ایران علیه زنان بود، پس از این اتفاق در ایران چه رخ داد، گفت: شما میدانید که منبع تمامی این بمبارانهای رسانهای آمریکا است. همچنین خوب است به یاد داشته بایم که خود آمریکا سالها از یک دیکتاتوری در ایران حمایت کرد. پس از حمایت از این دیکتاتوری، از خانواده و پسر او هم حمایت میکند.
او همچنین گفت: کسانی که از آن دیکتاتوری حفاظت و دفاع کردند، حالا هم با این دیکتاتوری رسانهای درحمایت از این زن همین کار را میکنند. تمام آن غوغای رسانهای ساختگی بود.
علمالهدی درباره موضوع مرگ مهسا امینی گفت: در یک نهاد پلیس، زنی با نوعی حمله قلبی جان خود را از دست داد. یک تیم پزشکی به آنجا رفت تا آنچه رخ داده را بررسی کند. مانند هر جای دیگری در کشور ما، یک کمیته پزشکی تشکیل شد تا درباره دلیل یک مرگ نامعلوم تحقیق و بررسی کند. اگرچه رسانهها از این مورد سودجویی کردند و از آن علیه ملت، کشور، نظام، مقامات و انقلاب ما استفاده کردند.
او درباره مقابله با آنچه «دیکتاتوری رسانهای» خواند، بیان کرد: ما برای مقابله با این دیکتاتوری رسانهای پیرو یک اصل هستیم؛ ایستادگی در برابر خودخواهی و خودمحوری. فردگرایی مبتنی بر ذهنیتگرایی است. ما بر اساس آموزههای رهبرمان، امام خمینی این موضوع را قبول نداریم. یعنی ما فردگرایی را قبول نداریم. ذهنیتگرایی با نگرشی که مبتنی بر خانواده، همبستگی، جامعه و همکاری ناسازگار است.
فردگرایی مبتنی بر ذهنیتگرایی است. ما بر اساس آموزههای رهبرمان، امام خمینی این موضوع را قبول نداریم. یعنی ما فردگرایی را قبول نداریم. ذهنیتگرایی با نگرشی که مبتنی بر خانواده، همبستگی، جامعه و همکاری ناسازگار است
همسر رییس جمهور در ادامه این گفتوگو با اشاره به یکی از بیانات امام خمینی (ره) مبنی بر این که «از دامن زن، مرد به معراج میرسد»، گفت: زنان ایرانی این اصل امام خمینی را درک کردهاند و به همین دلیل است که بر ضرورت بر عهده گرفتن مسئولیت آموزش و پرورش کودکانمان تاکید دارند.
علمالهدای بیان کرد: در نظام سلطهای که از آن حرف زدیم، کسانی که آن را کنترل میکنند، پی بردند که مردانی بدون در اختیار داشتن وسایل(ادوات جنگی) در جنگها شرکت میکنند و از خاکشان دفاع میکنند. آنها پی بردند که این سربازان در دامن مادرانشان تربیت یافتهاند. از آن موقع، آنها سعی کردند نقش خانواده را در ایران تخریب کنند. ایران تلاش کرده است به آزادی کشورهایی مانند عراق، سوریه، افغانستان، بوسنی و هرزگوین که در آنها همه چیز به خانواده و اهمیت خانواده باز میگردد، کمک کند. به همین خاطر است که در سی سال گذشته، دشمنان تلاش زیادی برای تخریب نظام خانواده کردهاند. به همین خاطر است که بزرگترین قربانیان تهاجم فرهنگی موجود، دخترانمان هستند.
او افزود: آنها مورد تهاجم قرار میگیرند و باطن، دانش، ایمان و وفاداری آنها مورد هدف قرار میگیرد. دیکتاتوری رسانهای تلاش میکند نظام خانواده را در سراسر جهان، به ویژه درایران از بین ببرد. شما میدانید که ما تمدتی هزار و ۵۰۰ ساله داریم، در حالی که قدمت آمریکا به اندازه قدمت درختان دانشگاهی که من تدریس میکنم هم نیست. به همین دلیل است که ما ایرانیها به تلاشهای بیهوده آمریکاییها میخندیم.
نظر شما