ایرج ملکی:من تشنه خدمت هستم نه قدرت / اگر نماینده شوم زن هم می گیرم
ایرج ملکی گفت : من تشنه خدمت هستم . مردم از من حمایت میکنند.
به گزارش 9 صبح ؛ او ایرج ملکی است و میخواهد در انتخابات پیشرو شرکت کند.او پیشتر برای مردم لطیفه میگفت، یکیاش این بود: «طرف میره دکتر! دکتر اون رو که میبینه میگه آقا جون چرا صورتت رو آش و لاش کردی؟ میگه هیچی آقای دکتر داشتم اتو میکردم تلفن زنگ زد، برداشتم!»
او با همین لطیفهها در فضای مجازی برای خودش مخاطبانی یافته و فالوورهای بسیاری پیدا کرده بود. آخرین لطیفههایش در آپارات تا حدود ۵۶ هزار بار دیده شده و لایک گرفته است. با این حال حضورش به عنوان نامزد انتخاباتی واکنشهای مختلفی را برانگیخته که خودش اتفاقا این شرایط را مثبت تلقی میکند و میگوید: «دلش روشن است رای میآورد.» همانطور که ایمان دارد پس از راهیافتن به مجلس بختش باز میشود و بالاخره طلسم ازدواجش شکسته میشود و همسر مورد علاقهاش را مییابد.
«دنیای اقتصاد» با او گفتوگویی در مورد دیدگاههایش داشته است.
مهمترین شعار انتخاباتی شما چیست؟
شعار اصلی من این است که «میخواهم صدای رسای مردم نجیب کرمانشاه باشم» و شعار بعدی من «تلاش برای توسعه و پیشرفت همهجانبه کرمانشاه».
چه شرایطی لازم است که کرمانشاه به این توسعه و پیشرفت برسد؟
لازمه آن این است که نماینده باید به واسطه قدرتی که مردم به او میدهند، تعامل خوبی با استاندار و نمایندگان داشته باشد. نه اینکه من کسی هستم وقتی نماینده شدم. دیگر وقتی نوکری مردم را بکنیم؛ باید همه مشکلات را به جان بخریم. زمانی یکی از نمایندگان کرمانشاه با استاندار وقت درگیر شده بود، سر این مساله که ظاهرا استاندار، هواپیما را نیمساعت نگه داشته بود تا به پرواز برسد. این نماینده فقط فکر و ذکرش گیر دادن به استاندار شده بود که چرا این پرواز را نگه داشت. مشکل این نماینده فقط این مساله شده بود و مشکلات مردم را فراموش کرده بود که دیگر رای هم نیاورد. منظور این است که مشکلات اساسی مردم را درک کنیم. بحث معیشت مشکل کشوری است و امید است که قوانین خوب و جامعی برای حل این مساله به تصویب برسد. کرمانشاه مشکلات حاشیه شهر هم دارد. مردم ما در کرمانشاه و ایران قدرشناس هستند ما نمونه آن را دیدیم. من چون در فضای مجازی معروف هستم؛ خودم را نماینده ۸۰ میلیون جمعیت میدانم. خدا خواسته و فرصتی در اختیار من قرار داده که به مردم شهرم و ایران خدمت کنم. مجلس شورای اسلامی بهترین جا برای این امر است. ما میتوانیم در مجلس با رئیسجمهور و وزرا دیدار کنیم و با هر طریق و شیوهای به مردم خدمت کنیم.
در روزهای اخیر خیلی انتقادات از شما بالا گرفته است. اینکه چرا شما به عنوان طنزپرداز آمدهاید و کار سیاسی انجام میدهید. شما از این انتقادات ناراحت نمیشوید؟
نه اصلا. مردم چهره ایرج ملکی را به عنوان چهره هنری میشناسند. در صورتیکه من کارشناس وزارت نیرو هستم. در کارهای فرهنگی زیادی شرکت کردم. من دارای لیسانس مدیریت روابط عمومی هستم. مهندسی فناوری کامپیوتر را دارم و تجارب خوبی دارم. هر جایی که مناسبت بوده شرکت کردم. بین مردم بودم. درد مردم را میدانم. در فعالیت فرهنگی و اجتماعی حضور پیدا کردم. دغدغه مردم را در فیلمهایم به نوعی ظهور دادم. این حس در من بود که با فیلمهایم درددل مردم را به مسوولان منتقل کنم. حالا اگر خودم مسوول باشم، صراحتا به صورت مستقیم مشکلات مردم را پیگیری میکنم. در هر زمینه که لازم باشد. من به مردم حق میدهم، اما اگر در خودم این توانایی را نمیدیدم؛ هرگز پای در عرصه انتخابات نمیگذاشتم. من سعی کردم مردم همیشه خوشحال باشند و با فعالیتهای هنریام انرژی مثبت را انتقال دهم. من مدعی نیستم که همه مشکلات را حل میکنم، اما در حد خودم تلاش میکنم که این مشکلات را حل کنم.
مردم چگونه با شما برخورد میکنند و تا امروز چه واکنشهایی را دریافت کردهاید؟
بیشتر جامعه با اشتیاق من را حمایت کردند. من اگر تردید داشتم که شرکت نمیکردم. مردم به ستاد میآیند و میگویند که ما از شما حمایت میکنیم. مردم از تهران و شهرستانها میگویند که ما حاضریم به کرمانشاه بیاییم و به شما رای بدهیم. وقتی محبت و عشق را میبینید در مقابل این همه محبت آیا کار دیگری میتوان کرد یا باید به احساسات و امیدشان خیانت کرد؟ واقعا باید تمام قد کنار مردم عزیز ایستاد و به آنها احترام گذاشت. ایرج ملکی میخواهد نماینده مردمی باشد که میخواستند روی صندلیهای مجلس بنشینند. من خودم را نماینده این افراد میدانم.
چرا با توجه به اینکه فعالیت سیاسی نداشتید وارد این عرصه شدید؟
نه اتفاقا مردم بزرگترین پشتوانه من هستند. اتفاقا خیلی از احزاب و اشخاص پیشنهاد دادند که من با آنها ائتلاف کنم، اما من حاضر نشدم. من با اسم و اعتبار خودم کاندیدا شدم.
کدام گروهها از شما خواستند که با آنها ائتلاف کنید؟
من نمیخواهم از آنها نام ببرم. باید امانتداری را حفظ کنم.
شما گفته بودید که من میخواهم رئیسجمهور شوم چرا در انتخابات مجلس شرکت کردید؟
منظورم این بود که ایرج ملکی اگر رئیسجمهور شود، خودش را گم نمیکند. نماینده یک اختیاراتی دارد، اما رئیسجمهور اختیارات بیشتری دارد. بنابراین گفتم اگر حتی رئیسجمهور شوم با توجه به اختیارات بیشتر، به مردم خدمت بیشتری میکنم.
شما بحثهای زیادی در کلیپهای خود درباره ازدواج خودتان و گلزار و علیخانی مطرح کرده بودید.
انشاءالله قسمت شود بروم مجلس و در آنجا ازدواج کنم! حالا بحثش بحث دیگر است اما در مورد افزایش جمعیت خودش مسالهای است. وامهای ازدواج ایجاد انگیزه نمیکند. من حتما در زمینه اینکه ثبت ازدواج در کلیه دفاتر کشور رایگان باشد بحث را پیش میبرم. این حداقل کاری است که من باید انجام دهم. ما باید یک سری کالاهای اساسی را رایگان در اختیار جوانها قرار دهیم. ما باید بگوییم به زوجی که ازدواج کردند امکانات رایگان میدهیم مثلا ماه عسل رایگان میدهیم که همینها باعث انگیزه شود.
خیلیها میگویند کسی که ازدواج نکرده چطور میتواند مشکلات یک خانواده ایرانی را درک کند؟
ما یک ضربالمثلی داریم که درست است نخوردم نان گندم اما دیدم دست مردم. من با جوانان صحبت میکنم و هر جا که میروم با جوانان صحبت میکنم؛ آنها هم هر جا میروم؛ میآیند با من عکس میگیرند. در فامیل هم همینطور. این است که دولت وقتی دارد بحث جمعیت را پیش میگیرد به صورت جزئی با وام و با دادن بستههای کمبها نمیتواند به جایی برسد.
شما میخواهید به کدام سیاستمدار ایرانی نزدیک باشید و عملکرد شما شبیه آن باشد؟
حتی یک بار بحث هنری پیش آمد، یکی از من پرسید کدام کارگردان کارش خوب است. من گفتم حاتمیکیا. گفت شما میخواهید شبیه حاتمیکیا شوید؟ گفتم نه! من ایده خودم را دارم. طرح خودم را دارم. من ایرج ملکی هستم با دیدگاه خودم. من هر چیزی که حال مردم را خوب کند در این مسیر هستم. تا وقتی حال مردم خوب نباشد؛ حال من هم خوب نیست.
چه چیزی حال مردم را خوب میکند؟
مردم حالشان وقتی خوب میشود که به آنها احترام گذاشته شود و حداقل امکانات رفاهی برایشان فراهم شود و دیگری بحث گرانیهاست. خیلی برای ما این گرانی بد است. باید آنقدر محصولات زیاد باشد مثلا مرغ که از مردم بخواهیم بیایند و مرغ بخرند. ما باید مدیریت قوی داشته باشیم. ۸۰ میلیون، جمعیتی نیست چرا که ما کشور ثروتمندی هستیم. ما با یک سری اقدامات کوتاه مدت و بلندمدت میتوانیم کارها را جلو ببریم.
یک نمونه از کارهایی که برای کنترل گرانی میشود انجام داد، چیست؟
معتقدم قیمتها را ثابت نگه داریم و حقوق را بالا نبریم، ارزش پول هم بالا میرود. ما ارزها را صرف کالاهای لوکس میکنیم. ما باید نظارت داشته باشیم. چای دبش یکی از اینهاست. اگر مردم بخواهند وام بگیرند با چه مشکلات زیادی روبهرو هستند، اما خیلی از وامها با سهلانگاری داده میشود. من نماینده مجلس که بشوم؛ پروژههای قول داده شده توسط مسوولان را پیگیری میکنم. پیگیری خیلی مهم است.
یعنی نقش مجلس را نظارتی میبینید؟
آره. بحث نظارتی مجلس خیلی مهم است. اگر نظارت قوی باشد میتوان کارها پیش برد. نظارت که قوی باشد سوءاستفاده تمام میشود. ولی آنقدر ما دچار حاشیه میشویم که متن را فراموش میکنیم. من با نخبهها جلسه میگذارم.
اگر رای بیاورید؛ تمایل دارید که در کدام کمیسیون عضو شوید؟
ترجیح من کمیسیون فرهنگی است. ولی در هر کمیسیونی که نیاز وجود داشته باشد، میروم و مشکلی نیست.
فکر میکنید رای میآورید؟
من خیلی خوشبین هستم. افرادی که برای حضور در مجلس کم اشتیاق بودند، با حضور بنده اشتیاق پیدا کردهاند. من به لطف خدا اعتماد دارم. من تشنه قدرت نیستم، تشنه خدمت هستم.
دنیای اقتصاد
نظر شما