یک دلنوشته تلخ و احساسی برای همایون ارشادی

یک دلنوشته تلخ و احساسی برای همایون ارشادی

رضا درستکار به مناسبت درگذشت همایون ارشادی ، بازیگر تئاتر و سینمای ایران یادداشتی را منتشر کرد.

این منتقد سینما نوشت:   حرف‌هایش در بهترین فیلم تمام زندگی‌اش؛ طعم گیلاس؛ جلوی چشمم است؛

«من می‌دونم که خودکشی از گناهان کبیره‌است؛ اما اینم می‌دونم که گناه بزرگیه انسان خوشبخت نباشه.»

بعد هم اضافه کرده بود:

«وقتی خوشبخت نیستی باعث اذیت و آزار اطرافیانت می‌شی؛ آیا این گناه بزرگی نیست؟»

بله! آقای ارشادی محترم، گناه بزرگیه.

بهتر از همه‌ی ما، مدیران و قشری‌های آن زمان فهمیده بودند که چه می‌گوئید. رفته بودی خودکشی کنی، و آن طرف‌تر با برهم زدن آئین‌ات، نگذاشته بودند انتهای داستانت را بچینی، ببینیم!

حالا به آن انتظار طولانی دامن زده‌ای، این فاصله هر چند زیاد بوده، اما در کیفیت نظریه طعم گیلاس هیچ خللی نمی‌اندازد. 

بخش اعظم این داستان‌های بودن و مردن، برای ما باورمندان در همین اشکال ذهنی خلاصه می‌شود. مثل حالا که رفته‌ای، اما برای ما، آن طعمِ گس و عصبی‌کننده‌ی طعم گیلاس را به‌جای گذاشته‌ای، با آن سیمای بهت‌آلودِ بریده‌ی مغبون، و تشخص کم‌نظیر و کم‌دسترس‌ات؛ و هزار پرسش؛ و ایمان به رُستن؛ تا ابد زنده‌ای. 

وب گردی

    نظر شما