افشاگری درباره رابطه فوتبالیست معروف با گوگوش!/ فیلم

به گزارش 9صبح، حسن روشن، فوتبالیست پیشکسوت تیم ملی و تیم فوتبال استقلال به تازگی صحبت‌های جدیدی مطرح کرده که خبرساز شده است. حسن روشن که یکی از اساطیر باشگاه استقلال و از نامدارترین فوتبالیست‌های تاریخ فوتبال ایران است، به رک و بی‌پرده سخن گفتن معروف است. حسن روشن از رابطه‌اش با گوگوش، خواننده لس‌آنجلسی پرده برداشته است.

حسن روشن، پیشکسوت تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه استقلال درباره خاطرات و اتفاقات زمان قبل از انقلاب صحبت‌های جدید مطرح کرده است. به ماجرای عضویت حسن روشن در ساواک نیز در این صحبت‌ها اشاره شده است و او در این خصوص توضیحاتی ارائه کرده است.

حسن روشن، از بزرگ‌ترین فوتبالیست‌های تاریخ فوتبال ایران است که در جام ملت‌های آسیا، جام جهانی و المپیک به میدان رفته و در هر سه تورنمنت هم گلزنی کرده است.

حسن روشن، پیشکسوت تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه استقلال در گفت‌وگویی مفصل، از خاطرات و اتفاقات زمان فوتبالش صحبت کرده است. او که جزو اساطیر باشگاه استقلال و از نامدارترین فوتبالیست‌های تاریخ فوتبال ایران به شمار می‌رود، به رک و بی‌پرده سخن گفتن معروف است.

روشن در بخشی از این گفت‌وگو درباره متهم شدن به ساواکی بودن و احضار شدن نزد آیت‌الله طالقانی به همراه یک خواننده سخن گفته است.

همایون (عضو ساواک ) بود اما کاره‌ای نبود. شما چطوری می‌خواهید بگویید او (بهزادی) شکنجه‌گر بوده! شاید هم خواستند به او حقوقی بدهند گفتند برو ساواک. اما این که حرف برایش در بیاورند، اینطور نبود. به ما گفتند شما و یکی از خواننده‌ها ( گوگوش ) آقای طالقانی را شکنجه دادید. آن موقع دوبی بودم. مادرم زنگ زد گفت می‌گویند ساواکی هستی، به ایران نیا. فردا سوار هواپیما شدم به ایران آمدم. برادر خانم من آن موقع در کمیته بود. رفتیم پیش آقای طالقانی. قضیه را مطرح کردند، گفت من (روشن) را نمی‌شناسم، بیخودی مردم را اذیت نکنید و از اتاق برو بیرون.

می‌گفتند تاجی‌ها همه ساواکی هستند و یک شب در میان خانه شاه هستند.‌ از کل تیم ما دو یا سه نفر در جای دیگری کار می‌کردند. غلامحسین مظلومی، عزت جانملکی و علی جباری. این سه تا کار می‌کردند. آن دو نفر در دخانیات و علی جباری در صنایع نظامی کار می‌کردند. بعد بقیه بیکار بودند. حالا در پرسپولیس ۹۹ درصد سر کار بودند. نصف‌شان در وزارت امور خارجه مشغول بودند مثل آقای کاشانی. یکسری‌شان در سازمان امور استخدامی کشور بودند. جاهای مختلف بودند.

یک بار رفتیم دربار، اشرف (خواهر محمدرضا پهلوی) آمد. تا آمد گفت این‌ها چه کاره هستند؟ گفتند فوتبالیست. گفت چرا اینقدر تعدادشان زیاد است؟ چون نمی‌دانست فوتبال چیست.

نفری یک ساعت رولکس به بچه‌ها داد. نصف بچه‌ها در بین راه آن را فروختند. همین. حقیقت تلخ.