مچ زنم را با پسر همسایه گرفتم / برایش هرکاری بود کردم ولی او خیانت کرد
راست می‌گویند فقط با احساس نمی‌توان زندگی را بنا کرد...
۱۷۰۸
راست می‌گویند فقط با احساس نمی‌توان زندگی را بنا کرد...
مرد میانسالی که به خاطر خیانتش و اخاذی زنی که با او وارد رابطه پنهانی شده بود به ستوه آمد از کلانتری کمک خواست.
او حتی اجازه نمی‌داد من حرف بزنم. بد و بیراه می‌گفت ...
زن جوان با نقشه و دسیسه شیطانی همسرش را به قتل رساند تا به عشقش برسد.
رشید مردی بسیار عصبی بود و با هر بهانه ای کتکم می زد و تحقیرم می کرد. او اوضاع مالی پدرش و زندگی آشفته پدر و مادر مرا…
سامان وقتی اوضاع آشفته مرا دید تشویقم کرد در کنارش مقداری مواد مخدر سنتی مصرف کنم، اگرچه ابتدا مقاومت کردم اما با…
من به اصرار خواهرم به خواستگاری ملیحه رفتم اما من از ملیحه خوشم نمی‌آمد. کمرو، چاق و بی‌سرو زبان بود اما خواهرم…
هوس زودگذرم پشمانی به بار آورد ...با رسوایی بزرگی روبرو شدم و حتی نمی توانم به چشمان فرزندانم نگاه کنم .
کمال با ابراز علاقه اش به من وادارم کرد تا با او ارتباط برقرار کنم و این باعث شد تا روز به روز از همسرم دور شوم ...
شهرام پول زیادی داشت، می‌توانست همه آنچه من در زندگی نداشتم به من بدهد...
