15 سالم بود که دخترم به دنیا آمد/ علی به هر بهانه ای شبها خانه نمی آمد و من هم ...
در حالی که در آغوش مادرش، آرام گرفته بود، من نیز زیر برگه اش آرام نوشتم: تقدیم برای سیر مراحل قانونی!
در حالی که در آغوش مادرش، آرام گرفته بود، من نیز زیر برگه اش آرام نوشتم: تقدیم برای سیر مراحل قانونی!
پسری جوان و خوش قیافه با چشمهای آبی گوشهای از راهرو دادگاه به دیوار تکیه داده و دختری جوان و زیبا نیز چند قدم دورتر…
«انوش» که از وضعیت مالی پدرم خبر داشت، منزلی در بهترین نقطه شهر اجاره کرد و همه اسباب و اثاثیه ام را یک جا خرید تا…
آن شب خیلی به «مهسا» فکر کردم. پدر میگفت: ضربالمثل معروفی هست که میگوید: «فامیل اگر گوشت یکدیگر را بخورند…
«کرامت» نه تنها از خشونت و پرخاشگری هایش دست برنداشت بلکه به رفتارها و خواسته های زشت خود نیز شدت بخشید و قصد داشت از…
خلاصه بعد از طلاق، «مهشید» هم مانند دیگران زیر چتر محبت های مالی و معنوی شوهرم قرار گرفت و او اجازه نمی داد دختر خاله…
رحیم نوروزی بازیگر ایرانی ازدواج سومش هم که با یک خانم جوان بود به جدایی ختم شد.
مرد جوانی که بهتازگی با دختر یک خانواده نامزد شده بود، در رفت و آمد به خانه همسر آیندهاش دار و ندار آنها را به یغما …
شوهرم متوجه ارتباط من و محمود شد و تصمیم گرفت از هم جدا شویم اما به دستور رئیس دادگاه پس از آزمایش متوجه شدم که باردار …
دختر ۱۸ ساله با بیان این که بعد از طلاق تلاش کرده تا از رویارویی با نامزد سابقش بپرهیزد در اظهاراتی عجیب به مشاور و…