مرد خیانت کار پاهای زنش را خشک کرد!
معصومه وقتی از خواب بیدار و چشمانش را باز کرد متوجه سستی در پاهایش شد زمانیکه تلاش کرد از تخت بلند شود ، دید که پاهایش قادر به حرکت نیستند آنجا بود که فرزندش با اورژانس تماس گرفت . این زن وقتی تحت معاینات پزشکی قرار گرفت مشخص شد که به بیماری ام اس مبتلا شده است.
به گزارش 9 صبح، این زن که تا چندی قبل زندگی شاد و عاشقانهای درکنار همسر و پسرانش داشت حالا در شعبه 235 دادگاه خانواده شماره یک پیگیر پرونده طلاق بود. همه چیز به 2 سال پیش باز میگشت، رفت و آمدهای مشکوک همسرش باعث شد که زن نگون بخت ازارتباط پنهانی مرد با خبر شود . وقتی که معصومه به رفتارهای فرهاد ظنین شد او را زیر نظر گرفت و..
مشاجره لفظی میان طاهره و همسرش اوج گرفت ، در این هنگام فرهاد موضوع ارتباطش با یک زن را به میان کشید و همسرش را بهت زده کرد. معصومه وقتی ماجرای خیانت همسرش را از زبان خودش شنید ، شوکه شد.
سابقه آشنایی فرهاد و معصومه به 16 سال پیش برمی گشت. آن موقع هر دو کم تجربه و جوان بودند و از طریق یکی از دوستان مشترک در یک دورهمی باهم آشنا شدند ،همین جرقه آشنایی بیشتر میان آنها را کلید زد و دخترو پسر به هم دل بستند. این درحالی بود که معصومه از یک خانواده مذهبی و تنگدست داشت، نمیتوانست بدون محرم شدن به دوستی با پسری غریبه ادامه دهد، بنابراین دو هفته بعد از آشنایی، فرهاد خانوادهاش را به خواستگاری معصومه فرستاد. این در حالی بود که دنیای خانوادگی و سبک زندگی آنها بسیار متفاوت بود، چرا که یکی در قید و بند رسم و رسوم سنتی و دیگری بیاعتنا به آداب قدیمی. یکی خانواده مرفه و دیگری در محلهای معمولی درجنوب تهران... با این حال طاهره با 200 سکه بهار آزادی به عقد فرهاد در آمد.
این زوج جوان سرانجام پس از گرفتن مراسم جشن عروسی زندگی در زیر یک سقف را شروع کردند .ابتدای زندگی مشترکشان سرشاراز شادی و شوق بود. یک سال بعد پسرشان به دنیا آمد معصومه از زندگیاش راضی بود، تا اینکه با گذشت سالها زندگی مشترک ناگهان در یک شب زندگی آنها دستخوش رخدادهای ناخوشایندی شد.
سرانجام این اواخر معصومه به آمدن های دیرهنگام همسرش به خانه درحالی که پاسی از شب گذشته بود ،مشکوک شد و از طرفی وقتی فرهاد نیز به خانه باز می گشت گاه و بی گاه سرش توی گوشی بود به معصومه و فرزندانش هیچ اعتنایی نمی کرد بر سر همین موضوع بین آنها مشاجره لفظی شدیدی درگرفت آن شب برایشان شبی تلخ وجنجالی شد.
از آن شب به بعد رابطه عاطفی و اخلاقی بین این زوج کمرنگ و کم رنگ تر شد تا اینکه یک روز معصومه به اتفاق فرزندانش از خانه بیرون رفت ساعاتی بعد وقتی به خانه بازگشت ناگهان در کمال تعجب با زن جوان غریبه ای در خانه اش روبرو شد ، وقتی از شوهرش پرسید این زن کیست ؟ او گفت این همسر قانونی من است ! حق اعتراض نداری می خوای بمان و زندگی کن اگر هم دوست نداری برو ! معصومه که در شوک بود به همراه فرزندانش به اتاق خواب رفت و در را از شدت عصبانیت محکم بست .
زن نگون بخت که دچار شوک وحشتناکی شده بود و با خود کلنجار می رفت چاره ای جز ماندن در خانه شوهر را نداشت چرا که مادرش زنی پیر و ازنظر تمکن مالی ضعیف و قادر به تامین هزینه های زندگی او فرزندانش نبود .
بنابراین ، پس از مدتی یک روز صبح معصومه وقتی از خواب بیدار و چشمانش را باز کرد متوجه سستی در پاهایش شد زمانیکه تلاش کرد از تخت بلند شود ، دید که پاهایش قادر به حرکت نیستند آنجا بود که فرزندش با اورژانس تماس گرفت .
این زن وقتی تحت معاینات پزشکی قرار گرفت مشخص شد که به بیماری ام اس مبتلا شده است و .. وی پس از ترخیص از بیمارستان با غم و انده به همراه 2 فرزندش راهی خانه مادرش شد . سرانجام با گذشت 2 سال جدال با بیماری ام اس معصومه درحالی با واکر راهی دادگاه خانواده شماره یک شد و با ارائه دادخواستی به شعبه 235 تقاضای طلاق کرد .
معصومه که بغض سنگین راه گلویش را فشرده بود و به سختی حرف میزد، به رئیس شعبه 235 گفت:آقای قاضی همسرم به من خیانت کرده و بدون کسب اجازه من و دادگاه اقدام به ازدواج دوباره کرده است . به همین دلیل من ازنظر روحی و روانی آسیب شدید دیدم تا جایی که به بیماری ام اس مبتلا شدم . این درحالی بود که من به خاطر حفظ ابرو ماجرای ازدواج همسرم را از اقوام وآشنایان پنهان کردم .دیگر حاضر به ادامه زندگی مشترک با همسرم نیستم و تقاضای دریافت مهریه و طلاق دارم . سپس قاضی از مرد درباره خیانتش پرسید .
فرهاد درپاسخ به قاضی پرونده گفت : همسرم این اواخر به من توجهی نمی کرد وقتی از مغازه به خانه باز می گشتم دائم سرگرم بازی با بچه ها بود به من هیچ اعتنایی نمی کرد در نتیجه تصمیم به ازدواج مجدد گرفتم و با زن مورد علاقه ام زندگی مشترک را آغاز کردم ، در این مدت نیز تمام هزینه های معیشتی همسر و فرزندانم را تامین کرده ام .
به دنبال اظهارات این مرد قاضی پرونده ، آنان را به مرکز مشاوره معرفی کرد اما با گذشت یک ماه زن جوان اصرار برجدایی واز طرفی مرد نیز رضایت به طلاق داشت.بنابراین دادگاه مرد را به پرداخت مهریه کامل زن محکوم و حکم طلاق آنها را نیزصادر کرد.
نظر شما