نقشه کثیف مرد عوضی برای گرفتن زن دوم/ او زندگی را برای همسر اولش جهنم کرد
زن جوان لنگ لنگان وارد اتاق مشاوره شد و با دستانی لرزان پرونده اش را به روی میز گذاشت سپس در حالیکه می گفت من نمی خواهم از همسرم جدا شوم چون جز او کسی را ندارم ، بغضش شکست و قطرات اشک همچون جویباری از چشمانش جاری شد
به گزارش 9 صبح، از پشت پنجره زنی را دیدم که هراسان و لنگ لنگان به این سو می آید به گلدان پشت پنجره گفتم : " قصه دیگری در راه است "
زن جوان لنگ لنگان وارد اتاق مشاوره شد و با دستانی لرزان پرونده اش را به روی میز گذاشت سپس در حالیکه می گفت من نمی خواهم از همسرم جدا شوم چون جز او کسی را ندارم ، بغضش شکست و قطرات اشک همچون جویباری از چشمانش جاری شد
پرونده را باز کردم ، در قسمت موضوع شکایت نوشته شده بود : " ایراد ضرب و شتم عمدی از سوی همسر"
دقایقی بعد سفره دلش را گشود و در شرح ماجرای زندگی اش گفت : پدر و مادرم در آرزوی تولد فرزندی پسر، من را به این دنیا آورده بودند اما علی رغم خواسته آنان پنجمین فرزندشان نیز دختر شد بدین ترتیب من خودم را فرزندی نا خواسته می پنداشتم که همیشه از زن بودنش متنفر بود در دوران کودکی و نوجوانی برای جلب محبت و توجه خانواده ام دست به هر کاری می زدم گاهی لباس پسرانه می پوشیدم و رفتارهایی مردانه نشان می دادم آن گاه پدرم با رضایت لبخندی بر روی لبانش می نشاند و می گفت دختر کوچکم برای خودش مردی شده است !
و من با لبخند رضایت پدرم غرق در شادی می شدم غافل از این که عزت نفس خود را در لابه لای این لبخندها و تایید ها از دست دادم و زنانگی ام را انکار کردم.
در دوران نوجوانی همواره از اعتماد به نفس پایینی برخوردار بودم و در مدرسه نیز هر کاری را برای تایید دیگران انجام می دادم
پس از کسب مدرک سیکل دیگر ادامه تحصیل ندادم و مدتی بعد غلام به خواستگاری ام آمد و دیری نپایید که پای سفره عقد در کنار او نشستم هنوز 10 بهار از زندگی مان نگذشته بود که غلام به معاشرت با دوستان ناباب روی آورد و درگیر مصرف مواد مخدر شد و درگیر مشکلات شدید مالی شدیم.
ازدواج دوم شوهرم
روزی غلام به من گفت : باید به صورت محضری رضایت بدهی که با زن دیگری ازدواج کنم وگرنه راهی زندان خواهم شد ! به گفته غلام آن زن از طلبکارانش بود و غلام قول داد پس از گذشت چند ماه آن زن را طلاق خواهد داد و من نیز برای حفظ زندگی ام با این ازدواج موافقت کردم اما پس از این که غلام آن زن را به عقد خود درآورد ورق برگشت و رفتارش با من تغییر کرد او مدام به بهانه های واهی من را مورد فحاشی و کتک کاری قرار می داد تا این که روزی دست همسر دومش را گرفت و به خانه آورد و گفت او از این به بعد با ما زندگی خواهد کرد و این در حالی بود که ما در خانه ای ۵۰ متری در حاشیه شهر سکونت داشتیم و همسرم از زن دومش نیز صاحب فرزند شده بود.
هوویم از اتباع خارجی بود و همچون همسرم به مواد مخدر اعتیاد داشت آن دو گاهی در مقابل فرزندانم مواد مخدر استعمال می کردند اما هنگامی که با اعتراض من روبرو می شدند چیزی جز فحاشی و کتک کاری نصیبم نمی شد چندین بار تصمیم گرفتم از همسرم به مراجع قانونی شکایت کنم اما می ترسیدم ترسی که از دوران کودکی همراهم بود ترس از تنها رها شدن!
از سویی خانواده نیز هیچ گونه حمایتی از من نمی کردند آنها می گفتند دختر باید با لباس سفید به خانه بخت برود و با کفن برگردد!
من قانون هستم !
گاهی همسرم را تهدید به شکایت می کردم اما او با گستاخی می گفت : " من قانون هستم و تو هیچ غلطی نمی توانی بکنی !"و هر وقت مشاجره ای بین ما صورت می گرفت کفش هایم را قایم می کرد تا نتوانم از خانه خارج شوم.
خلاصه یک شب باز هم به بهانه ای واهی از همسرم کتک مفصلی خوردم دیگر تحمل این زندگی برایم سخت بود با خود گفتم دیگر بس است و باید در مقابل این رفتارها بایستم و کاری انجام دهم صبح روز بعد پاورچین پاورچین از خانه خارج شدم و به خانه زن همسایه رفتم با شرمساری کفش های او را قرض گرفتم و به دادگاه و سپس پزشکی قانونی رفتم. می خواستم حقم را از زندگی با همسرم بگیرم و چیز زیادی از او نمی خواستم. همین که من را کتک نمی زد و در مقابل فرزندانم به من بی احترامی نمی کرد برایم کافی بود کفش های زن همسایه برایم تنگ بود و به همین دلیل پاهایم زخمی شد و لنگ لنگان قدم بر می داشتم ..
مرد بداخلاق در کلانتری
روز بعد همسر زن جوان با احضاریه به اتاق مشاوره کلانتری آمد و در پاسخ به علت ضرب و جرح همسرش بدون ابراز پشیمانی گفت من کار اشتباهی انجام ندادم در قانون من هر کس به حرف همسرش گوش نکند حقش این است که کتک بخورد!
وقتی رفتار گستاخانه مرد جوان را دیدم اظهاراتش را ضمیمه پرونده کردم و به همراه نامه پزشکی قانونی و گزارش وضعیت اعتیاد متشاکی پرونده را سریعا به دادگاه ارسال کردم و مقام قضایی با مطالعه پرونده متهم را به پرداخت دیه محکوم کرد.
مرد جوان وقتی متوجه شد قانون در کنار همسرش ایستاده است از کار خود ابراز پشیمانی کرد و از همسرش با التماس خواست تا او را ببخشد مرد جوان متعهد شد خانه دیگری برای همسر دومش اجاره کند و دریافت حق هیچ گونه بدرفتاری نسبت به همسرش را ندارد.
در این میان با رضایت زن جوان و فرصتی دوباره به همسرش این پرونده به مصالحه ختم گردید.
کفش هایم کو !
چند روز بعد زن جوان دوباره به کلانتری آمد اما این بار کفش های خودش را به پا داشت.
هر چند کفش هایش بسیار کهنه و مندرس بود اما رسا، محکم و استوار قدم بر می داشت چرا که دیگر آموخته بود گاهی برای رسیدن به حقت باید محکم گام برداری حتی اگر کفشی به پا نداشته باشی.
گلدان پشت پنجره وقتی به کفش های زن جوان نگاه کرد این شعر از سهراب سپهری را زیر لب زمزمه کرد
: " کفش هایم کو؟"
چه کسی بود صدا زد سهراب...
آشنا بود صدا...
نظر کارشناس
سرهنگ دوم مریم زواری
تسلط نداشتن بر مهارت های زناشویی ، بیماری های جسمی و روانی و مشکلات اقتصادی و بیکاری را می توان از جمله مهم ترین دلایل کودک آزاری بر شمرد اما بدون شک اعتیاد مردان مهمترین دلیل ارتکاب همسر آزاری از سوی مردان است چرا که فرد معتاد تنظیم هیجان ضعیفی دارد و در هنگام تجربه هیجانات منفی همچون خشم رفتارهای خشونت آمیز انجام می دهد علاوه بر عوامل فردی و روانشناختی عوامل خانوادگی ، اجتماعی و فرهنگی نیز در بروز همسر آزاری نقش موثری دارند متاسفانه در برخی فرهنگ ها سلطه گری و پرخاشگری مردان امری طبیعی تلقی می شود همسر آزاری پیامدهای ناگواری دارد که از جمله می توان به کاهش اعتماد به نفس ، افسردگی ، اضطراب و احساس گناه در فرد قربانی اشاره کرد فرزندان نیز به عنوان شاهدان خشونت مشکلاتی همچون افسردگی ، اضطراب، مشکلات تحصیلی و.. را تجربه خواهند کرد از سویی دیگر زنان رکن اصلی جامعه محسوب می شوند و همسر آزاری سلامت جامعه را به مخاطره می اندازد پس پیشگیری از آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است آموزش های قبل و بعد از ازدواج و بدنبال آن افزایش کیفیت روابط زناشویی ، آگاهی عمومی افراد جامعه ، آموزش مهارت های حل مسئله و کنترل و مدیریت خشم و مراجعه به روان شناس و مشاور در هنگام بروز اختلافات زناشویی از جمله مهمترین راهکارهایی است که می توان بوسیله آن از بروز همسر آزاری پیشگیری کرد.
نظر شما